نامه جمعي از دانشجويان معترض دانشگاه امير كبير به مردم ايران

به نام پروردگار يكتا

مردم آگاه ايران

فريادي كه شما هفته گذشته از پلي تكنيك شنيديد ؛ نه صداي هواداران احزاب بود ؛ نه صداي فريب خوردگان آمريكا و صهيونيسم .
اين صدا فرياد فرزندان شما ؛ داشجويان آزادي خواه و برابری طلب پلي تكنيك بود. فريادي برآمده از سال ها تحمل، ظلم ، ستم ، سركوب و خفقان ؛ حاكمان اين سرزمين . فرياد ما بازتاب فقر ‌، فساد و تبعيضي است كه در جاي جاي زندگي اجتماعي مان ريشه دوانده است . وپاك ترين انسانهاي اين سرزمين را به خود فروشي وادار كرده و براي با مسئوليت ترين هايش چاره اي جزترک وطن باقي نگذاشته . فقر ،فساد و تبعيضي كه بر كارگران ،كارمندان ، معلمان ؛ زنان و مردان اين مرزو بوم تحميل شده است . و پايه و اساس تمام دشمني ها و نا آرامي ها در زندگي روزمره مان گشته است. مگر مي شود در كشوري كه صفحه حوادث روزنامه هاي آن هر روز سياه تر مي گردد و يأس ، خود كشي و اعتياد در بين جوانانش بيداد ميكند راحت زندگي كرد .
فرياد ما تنها ؛ نداي دادخواهي و ستم ستيزي دانشجويان نيست . دانشجوياني كه اين روزها حتي از حق تحصيل نيز محروم گشته اند . به زندان مي افتند . در اثر اعتصاب غذا در زندان مي ميرند و بي شرمانه از سوي احمدي نژاد و هوادارانش مورد توهين و تمسخر قرار مي گيرند .
ما به سركوب اعتراضات به حق كارگراني كه ماه ها حقوق نگرفته اند و به دليل سياست هاي نادرست حاكميت از كار اخراج مي شوند معترضيم .
ما به قوانين تبغيض آميز عليه زنان و سركوب وحشيانه اعتراضات مسالمت آميز آنها براي كسب حداقلي از حقوق انساني اعترض داريم . ما با در بند كشيدن منتقدين و معترضين سياسي و توقيف نشريات در كشورمان به شدت مخالفيم . سركوب سياسي، كه به حاكميت ايران اجازه مي دهد در غياب نظرات مخالف - بدون اينكه حتي شفاف سازي واقعي انجام داده باشد – جاه طلبي هاي خود را تحت عنوان حقوق مسلم ملت ايران جا بزند.
ما نيز همچون كشاورزان ايراني مي خواهيم بدانيم ،سكه هاي اهدايي وزير كشاورزي به نمايندگان مجلس براي چه بوده است ، آن هم زماني كه زمزمه هاي استيضاح وزير به گوش مي رسد .
احمدي نژاد در دانشگاه امير كبير از افزايش صادرات غير نفتي سخن مي گويد .سئوال ما اين است كه چگونه مي توان با وجود افزايش صادرات غير نفتي وابستگي ۷۰ درصدي اقتصاد ايران به نفت را توجيه كرد؟
آقاي احمدي نژاد از كاهش واردات سخن مي گويند آيا رشد ميزان واردات تا ۴۰ ميليارد دلار را مي توان كاهش واردات ناميد ؟
ما حق داريم از رئيس جمهورمان بپرسيم و حتي بر سرش فرياد بزنيم كه چه شد آن وعده ها و شعار ها ؟ پول نفت بر سر سفره مردم به كجا رسيد ؟ مافياي قدرت و ثروت چه كساني بودند ؟ آيا هرگز معرفي خواهند شد ؟ چرا تمام سفر هاي استاني شما توسط صدا و سيما به شكلي گسترده پوشش داده مي شود ، اما اخبار تعطيلي كارخانه ها و اخراج كار گران ، وصداي اعتراض معلمان و فرهيختگان ، كه وظيفه خطير آموزش نسلهاي آينده بر عهده آنان است ، كاملاً مسكوت مي ماند .آيا اين چيزي جز عوام فريبي است ؟
ما حق داريم بر سر احمدي نژاد فرياد بزنيم كه وزارت علوم به چه حقي دانشجويان را ستاره دار مي كنند و آنها را به دانشگاه راه نمي دهند. احكام سنگين كميته انضباطي براي فعالين دانشجويي ، آيا معنايي جز اعلام دشمني و نفرت مي تواند داشته باشد ؟ چه طور مسئولين دانشگاه و وزارت علوم به خود اجازه مي دهند ، دانشجويان اين دانشگاه علي عزيزي ، عباس حكيم زاده و مجيد توكلي را به دانشگاه راه ندهند ؟
هيچ گونه آرامش رواني براي دانشجويان باقي نگذاشته اند . فايل آموزشي دانشجويان در يك عمل كاملاً خلاف قانون بسته مي شود . پيام تهديد براي خانواده هايمان مي فرستند . در يك حركت وحشيانه ساختمان انجمن اسلامي دانشگاه تخريب مي شود ؛ اموال و كليه اطلاعات شخصي اعضاي آن را مصادره مي كنند . دانشگاه را به محل جنگ و دانشجو را به موجودي اطلاعاتي - نظامي ، كه بايد حتماً تحت نظارت كامل قرار بگيرد ، مبدل ساخته اند . آيا عامل تشنج در محيط دانشگاه ما هستيم ؟
اينها حتي در محيط بسته دانشگاه نيز، از جريان آزاد اطلاعات وحشت دارند . با وجود اين همه توقيف و محدوديت در انتشار نشريات دانشجويي ، احمدي نژاد چگونه مي تواند در دانشگاه ما ادعا كند كه صداي مخالف را مي پذيرد؟
همواره حاكمان مستبد دنيا براي فرار از پاسخ گويي به مطالبات واقعي مردمشان راهكار بحران سازي و برچسب زدن به معترضين را در پيش گرفته اند.
آقاي احمدي نژاد چگونه به خود جرات داد كه به دانشجويان اين دانشگاه تهمت وابستگي به صهيونيسم و آمريكا را بزند ؟ بنا به كدام مدرك چنين اتهامي را به ما وارد كرده اند ؟
ما دانشجويان توان تحمل شنيدن چنين صحبت هايي را نداريم ؛ به همين دليل خوستار پخش كامل و بدون سانسور فيلم حضور احمدي نژاد در دانشگاهمان از رسانه به اصطلاح ملي هستيم تا شما خود به قضاوت بنشينيد كه دشمنان مردم و مزدوران بيگانه چه كساني هستند.
آری ما تصمیم گرفته ایم سرنوشتمان را خودمان تعیین کنیم .

بيانيه اتمام حجت دانشجويان دانشگاه سهند با رياست دانشگاه

در آخرين تحصني که در دانشگاه سهند انجام گرفت، يکي از شروطي که متحصنين براي پايان دادن به تحصن اعلام کرده بودند، عدم احضار فعالين متحصنين به کميته انضباطي بود، که البته اين شرط با پذيرش رياست دانشگاه مواجه شد. از آن پس تا کنون جمع کثيري از دانشجويان در ارتباط با تحصن به کميته انضباطي دانشگاه احضار شده اند. در همين راستا در حدود 30 نفر از دانشجويان، به نمايندگي از ساير دانشجويان، با حضور در دفتر رياست دانشگاه و قرائت بيانيه زير، با دکتر چناقلو (رئيس دانشگاه) اتمام حجت کردند. گفتني است رئيس دانشگاه در اولين واکنش به دانشجويان اعلام داشت که وي را تهديد کرده اند. در مقابل، دانشجويان هرگونه تهديدي را منکر شده و معتقدند تنها به بيان واقعيات پرداخته اند.

متن بيانيه ي اتمام حجت دانشجويان که در مقابل رييس دانشگاه (دکتر چناقلو) قرائت شد، به شرح زير است:

بيانيه اتمام حجت دانشجويان دانشگاه سهند با رياست دانشگاه

پس از گذشت هفت ماه از تحصن اخير، شاهد تحولات شگرفي در زمينه فعاليت­هاي دانشجويي و فضاي حاکم بر دانشگاه بوده­ايم. از تابستان گذشته تاکنون کميته انضباطي به بدترين و غير قانوني­ترين شکل، تشکيل جلسه داده است. احکامي چون محروميت از تحصيل، اخراج از خوابگاه و احکام توبيخي را صادر نموده­است. جالب اينکه براي اين احکام دلايلي از ديد خود موجه! يافته ­است. به بيان صحيح­تر، دانشجويان فعال را به بهانه­هايي چون آسيب­زدن به اموال دانشگاه، اعتياد و سرقت محکوم نموده­اند. بدون شک هدف مسوولان از اين اعمال خاموش­کردن صداي دانشجو در دفاع از حق خود مي­باشد. جلوه­دادن دانشجويان فعال به عنوان کساني که شأن دانشجو را زير سوال برده­اند، ناجوانمردانه­ترين ترفند کميته انضباطي بوده­است.

دکتر چناقلو (رياست دانشگاه) در پايان تحصن متعهد شدند که هيچ دانشجويي به بهانه تحصن به کميته انضباطي فراخوانده نشود اما در کمال بي­شرمي دانشگاه به صورت غيابي و با استناد به گزارش اداره حراست، دانشجويان را محکوم به پرداخت خسارت و حکم توبيخ کتبي نموده­است. جناب آقاي دکتر چناقلو اين پرسش براي ما باقي­ است پس شما براي چه کساني از متحصنين اعلام مصونيت کرديد؟ آيا دانشجويان غير ازاين موارد جزئي مرتکب قانون­شکني شده بوده­اند که شما براي آنها اعلام عفو عمومي اعلام نموده­ايد؟ بهتر است قول خود را پس بگيريد آن وقت خواهيم ديد به چه بهانه ديگري مي­توانيد دانشجويان را کميته کنيد. تماس با خبرگزاري­ها بر طبق قوانين جمهوري اسلامي آزاد است .شما با استناد به کدامين قانون و آيين­نامه دانشجويان را محاکمه مي­نماييد؟ از ابتداي سال جاري و با قطعي شدن تعويض معاونت دانشجويي، دکتر قاليچي با ايجاد فضاي رعب و وحشت در دانشگاه و احضارهاي پياپي دانشجويان به کميته انضباطي، سعي در آرام نمودن فضاي دانشگاه در انتهاي دوره معاونت خويش نمودند.ايشان به عنوان نماينده جناب عالي بدون در نظر گرفتن اينکه تا چه اندازه به دانشجويان و فضاي فرهنگي آسيب خواهند رساند مرتکب چنين اعمالي شدند. تعليق انجمن اسلامي دانشگاه که نهادي کاملا مقبول در تمام دانشگاه­هاي کشور است نشان داد که مسئولين بي­شرمانه، سعي در پاک کردن صورت مساله و تک­صدايي کردن فضاي دانشگاه دارند. همچنين شايان ذکر است حکمي که در مورد تخلف بسيج دانشجويي- با توجه به مجرم شناخته­شدن اين نهاد از سوي هيات منصفه - صادر گرديده­، کماکان به اجرا در نيامده­است.

اداره حراست دانشگاه نيز به مرکز فوريت­هاي پليس تبديل گرديده­است. گويا اين نهاد فراموش کرده که اينجا دانشگاه است.اقدامات ايضايي، خودسرانه و حکومت­نظامي در خوابگاه پسران، گرفتن تلفن همراه يکي از دانشجويان بدون رضايت دانشجو، احضار متعدد دانشجويان به اداره حراست همه نشان از پليسي شدن فضاي دانشگاه دارد. شوراي فرهنگي دانشگاه و امور فرهنگي با ايجاد سد و مانع در راه فعاليت­هاي فرهنگي باعث گرديده که هيچ نشريه جديدي در دانشگاه انتشار نيابد و نشريه­هاي موجود نيز تحت تاثير تيغ سانسور قرار گيرند.وضعيت اسفبار کانون­هاي فرهنگي نيز دليل ديگري بر کم­کاري­ها و غرض­ورزي­هاي شوراي فرهنگي و امور فرهنگي مي­باشد.امکانات رفاهي ضعيف دانشگاه نيز که حديث مکرر اعتراضات گرديده ­است.

حال با در نظر گرفتن جميع اين شرايط، ما جمعي از دانشجويان دانشگاه صنعتي سهند اعلام مي­کنيم که فضاي فعلي دانشگاه را در شان دانشجو نمي­دانيم، توهين به شخصيت دانشجو و گرفتن حق اعتراض از وي را به هيچ عنوان نمي­پذيريم و اعلام مي­داريم که تنها به علت نزديکي ايام امتحانات، اقدامي در جهت تغيير اين فضا انجام نمي­دهيم اما بدون شک اين کار را وظيفه خود دانسته و تنها تا ابتداي ترم تحصيلي جديد به شما(رياست دانشگاه) و مجموعه دانشگاه مهلت خواهيم داد. بالطبع پس از آن، دانشجويان تعهدي در قبال شما و دانشگاه نخواهند داشت.

درخواست­هاي دانشجويان به شرح زير است:

1- لغو کليه­ي کميته­هاي انضباطي مربوط به تحصن بدون هيچ گونه قيد و شرطي.

2-نظارت دقيق دانشجويان از طريق انتخاب نماينده در کميته انضباطي ( با تفويض اختيار انتخاب از دانشگاه به دانشجو)

3- لغو نظارت استصوابي و برخورد قانوني و آيين نامه­اي با تشکل­هاي منتخب دانشجويي.

4- صدور حکم تنبيهي براي بسيج دانشجويي مطابق با آيين­نامه تشکل­هاي دانشجويي.

5-مشخص شدن وضعيت امنيتي دانشگاه (تحت هر عنواني حراست دانشگاه حق برخورد با دانشجويان را نداشته و اين کار فقط از کانال دانشگاه صورت گيرد.)

آزادی!

کیانوش سنجری آزاد شد!

به نام سعادت مردم ایران
کیانوش سنجری دیشب (چهارشنبه ) از زندان اوین با تامین قرار وثیقه آزاد شد. گرچه بسیار رنجور خسته به نظر می رسید اما برق امید در چشمانش موج می زند. با آنکه هنوز آثار بیداد بر پیکرش مشهود بود اما مشخص بود نتوانسته اند این جوان شجاع را در هم بشکنند.این پیروزی را به عموم آزادی خواهان جهان تبریک می گوییم .

صدور احکام سنگین کمیته انضباطی برای دانشجویان معترض به قتل توحید غفارزاده در سبزوار

ادوارنیوز: کمیته انضباطی دانشگاه تربیت معلم سبزوار , احکام دانشجویان احضار شده ی این دانشگاه را برای تجمع 27/8/85 که در اعتراض به ناامنی, بعد از قتل مرحوم توحید غفارزاده برگزار شده بود, صادرکرد.

اتهام تعدادی ازدانشجویان اخلال در نظم دانشگاه با تحریک دیگران و تشکیل گروه همراه ,راه اندازی راهپیمایی وتجمع غیر قانونی وبرای برخی شرکت در تجمع غیر قانونی عنوان شده است .شایان ذکر است کلیه دانشجویان حکم خورده از اعضای انجمن اسلامی دانشجویان می باشند. احکام صادره به شرح ذیل می باشد:

احمد نورحسینی:دو ترم تعلیق ازتحصیل بدون احتساب در سنوات

حسن سهیلی فرد:یک ترم تعلیق از تحصیل با احتساب در سنوات

سعید قربانیان:یک ترم تعلیق از تحصیل در صورت تکرار

فریدون نظری: یک ترم تعلیق از تحصیل در صورت تکرار

برای سایر دانشجویان احضار شده به خاطرتجمع مذکوروتجمع قبل از آن نیزحکم توبیخ کتبی درج درپرونده ویا تذکر صادر شده است

بيانيه 542 نفر از فعالان سياسي، اجتماعي و دانشجويي کشور در اعتراض به سرکوب و فشار به دانشگاه

ادوارنیوز: 542 نفر از فعالان سياسي، اجتماعي و دانشجويي کشور در اعتراض به سرکوب و فشار به دانشگاه بیانیه ای صادر کردند .
متن کامل این بیانیه به این شرح است :

آذر ماه همواره يادآور مبارزات دلاورانه دانشجويان آزاديخواه ايران عليه خودكامگي، انحصارگري، زورگويي و فساد دولتي وتلاش براي تحقق برابري و آزادي و اعتلاي ميهن بوده و هست.

درحالي به نکوداشت دانشگاه به عنوان جايگاه فرهيختگان، دانشمندان و انديشمندان و سراي اميد ايرانيان مي پردازيم ، كه اين نهاد با استقرار اقتدارگرايان و نظاميان در نهاد دولت، با حجم گسترده‌اي از مضايق و فشارها روبروست. افت كيفي مديريت و هيئت علمي دانشگاهها ، احضار، اخراج و تعليق بسياري از دانشجويان فعال و آگاه دانشگاهها، تعطيل يا محدود كردن فعاليت ‌نهادهاي مستقل دانشجويي، توقيف نشريه هاي مستقل دانشجويي و پاكسازي و بازنشستگي اجباري استادان شايسته و پاكسازي هاي گسترده که همگي، پويايي و كيفيت آموزشي دانشگاه ها را به شدت كاهش داده است. موج گسترده محكوميت ها توسط كميته‌هاي انضباطي، بازفعال‌سازي هسته‌هاي گزينش استاد و دانشجو، حضور چهره‌هاي غير دانشگاهي و بي كفايت در مديريت برخي از دانشگاهها و جلوگيري از انتخاب رييسان دانشگاهها توسط اعضاي هيئت هاي علمي، بکلي استقلال دانشگاه‌ها را از بين برده و اصل استقلال نهاد دانش از دولت را مخدوش كرده است.

تعليق انجمن‌هاي اسلامي دانشجويان، كه از ديرپاترين سازمان‌هاي دانشجويي هستند، جلوگيري از ادامه تحصيل فعالان دانشجويي، ناتواني مديريتي مسئولان دانشگاهها، زنداني شدن، كشته شدن و درگذشت چند دانشجو در ماه گذشته و عدم پاسخگويي مسئولان وزارت علوم و دولت، جملگي نشانگر شرايط ناگوار دانشگاههاي کشور است.

ما فعالان سياسي، فرهنگي و دانشجويي امضاكننده اين بيانيه، ضمن ابراز نگراني شديد نسبت به رويدادهاي پيش آمده و پيامدهاي آنها براي كشور، به دست اندركاران اين اوضاع وخيم هشدار مي دهيم:

الف) دانشگاه در ايران همواره سرچشمه اثر و تحول بوده و جنبش هاي دانشجويي هميشه در برابر مطامع حكومتهاي استبدادي ايستاده و در راه استقلال و شرف و آزادي ايران گام نهاده است. محدوديت‌ها و هزينه‌هاي تحميل شده به دانشگاه هرگز سبب خاموش شدن چراغ پُرفروغش نشده و نخواهد شد. تجربه هاي تاريخي آذر 32، بهمن 40، آبان 57 ، تير 78 و انقلاب فرهنگي، بخوبي نشان داده كه نه‌ تنها سركوب و خشونت تا كنون نتوانسته به خاموشي جامعه دانشگاهي بيانجامد، بلكه هميشه ‌روسياهي براي استبدادگران به همراه داشته و بر دامنه نفوذ و تأثير دانشگاه در جامعه افزوده است.

ب) حق تحصيل و برخورداري از شرايط مناسب براي ادامه تحصيل همه شهروندان، همانگونه كه در اصل 30 قانون اساسي تصريح شده، از بنيادي ‌ترين وظايف دولت‌ها است. ولي دولت نهم كه برخلاف دستور قانون اساسي، تاکيدات فراوان ديني و ميثاق ‌هاي جهاني، مانع تحصيل آزاد همه شهروندان شده و تحصيل دانش را به امتيازي در تصاحب قدرت تبديل كرده است.

فشارها و دخالتهاي ايدئولوژيك و تبعيض‌هاي اعمال شده از سوي دولت، افزون بر غير قانوني بودن، غير اخلاقي، غير ديني، غير مدني و محكوم است، امكان شكوفا شدن استعدادها و باروري دانشگاه را سلب مي كند و در شرايطي كه كشور بيش از پيش نيازمند برخورداري از نيروي انساني توانمند است، آينده كشور را با ترديدها و ابهامات فراواني روبرو ساخته، آسيبهاي جبران ناپذيري بر خانواده علمي كشور تحميل خواهد كرد. چنين اقداماتي قطعا در تاريخ كشور و به عنوان لكه‌هاي سياه دركارنامه دولت نهم در جمهوري اسلامي ثبت خواهد شد.

پ) دولت نهم با تغيير ريشه‌اي كادرهاي علمي دانشگاه‌ها، بازنشسته كردن اجباري استادان برجسته، و جلوگيري از استخدام نيروهاي جوان و خوش فكري كه در سالهاي اخير در دانشگاههاي كشور خدمت كرده‌اند، گماشتن برخي از چهره‌هاي غيردانشگاهي به رياست دانشگاهها، ناتواني وزير علوم در تأمين نيازهاي و شرايط مطلوب دانش‌ورزي در دانشگاهها و مؤسسات آموزش عالي، عدم پاسخگويي، توسل به دروغ و فرافکني در حوزه مديريت ها و اعمال فشار بر گروههاي علمي و پژوهشي و آموزشي و نهادهاي مستقل و فعال علمي و دانشجويي و نشريات دانشگاهي و دانشجويي، ايجاد نهادهاي وابسته و تعطيل نهادهاي مستقل، حيثيت علمي دانشگاه در ايران را نشانه گرفته است. دهها دانشجوي به اصطلاح ستاره‌دار، با وجود احراز رتبه علمي، از ادامه تحصيل باز مانده‌اند ولي وزير علوم اين امر را انكار مي كند! رييس دولت خود را استاد دانشگاه و مدافع حقوق دانشگاه مي‌خواند، ولي صدها استاد با تجربه و توانمند به اجبار بازنشسته يا بركنار مي شوند! و برخي از دانشجويان از امکان ادامه تحصيل محروم و مابقي را از وجود اين اساتيد محروم مي دارند. دولت از يک سو همه را به تحمل فشارهاي ناشي از دست آوري به دانش هاي جديد اتمي فرا مي خواند و از ديگر سو دانشگاه را از امکان ادامه بهره مندي از دانش هاي موجود محروم مي دارد، براستي پريشان گويي دولت نهم در تمامي عرصه‌ها و دروغ تا كي؟

اعتراض هفته گذشته دانشجويان به رييس جمهور در دانشگاه اميرکبير و به وزير كشور در دانشگاه شيراز، و پاسخهايي كه به اين اعتراضات داده شد، براي هر سياستمدار متفکري نشانگر هشداري جدي در واکنش به وعده‌هاي وفا نشده است. اما، رفتار سرکوبگرانه و گفتار توهين آميز دولتيان حكايت از هوشمندي و دورانديشي چنداني نيست.

ما امضاكنندگان اين بيانيه، ضمن ابراز نگراني از پيامدهاي رفتار دولت براي آينده كشور و سلب روحيه اميد به آينده و نشاط در ميان جوانان، در اعتراض به رفتارهاي غيرديني، غيراخلاقي، غيرقانوني و غيرمدني دولت نهم در دانشگاهها،‌ خواستار توقف و اصلاح اين رفتارها و تلاش همه دلسوزان كشور در اين زمينه هستيم. ما به دولت نهم هشدار مي‌دهيم كه با سطحي نگري و خودبزرگ بيني موجبات وارد شدن زيان بيشتر به كشور و بدنامي بيش از پيش خود را فراهم نسازد و با آزاد كردن همه دانشجويان زنداني و رفع فشارها و فضاي امنيتي ايجاد شده در محيطهاي آموزشي، به جبران خسارتها و ويرانگريهاي گذشته در دانشگاه بپردازد.

- سوم دی ماه یکهزار و سیصد و هشتاد پنج

ميترا آبتين_ مصطفي آجوداني_ زهره آغاجري – هاشم آغاجري –فاطمه آرام نژاد _محمد آزادي _ محمد آشور _حميد آصفي – مسعود آقايي – سامر آقايي _ساسان آقایی _فرزانه آقايي پور – ناصر آملي– رضا آل محمد – محسن ابراهيمي – هادي احتظاظي _ حميد احراري _رضا احمدي – نعمت احمدي– بختيار احمدي– بابک احمدی _امين احمديان – قاسم اخلاقي– مصطفي اخلاقي – احمد آدينه وند– مه لقا اردلان_ خالد ارداني _ بامداد ارفع زاده_ احمد آرمان فرد_ محمد اسدي_ حسين اعرابي_ فرهاد اعرابي_ بهاءالدين ادب _بهروز اسد نژاد – حسن اسدی زیدآبادی _ محسن اسدالهي _نادر اسدالهي _مهدي اسماعيلي– ناصر اشجاري –اكرم اقبالي _ مرتضي اصلاحچي _ اميرهوشنگ افتخاري راد– بانوفرشيد افشار _ علي اصغر افشارکهن _ عليرضا افشاري _حسن افتخار اردبيلي –حسين اكبري –– عليرضا اكبرزادگان _ علي اكرمي– احمد الهي نيا – عبدالمجيد الهامي – حبيب الله اميري _مهدي اميني زاده –-يونس اورنگ_ حسين انصاري راد – مصطفي ايزدي –حامد ايران شاهي–– الناز انصاري –سيف الله اكبري – ستار اميني – علي اميني _ سيامک اميني __ عباس اميرانتظام _ شهلا انتصاري_محمود ايماني_ حسن ايزدي _احمد بابايي – محمد نويد بازرگان – ابوالفضل بازرگان – عبدالعلي بازرگان – مختار باطوطي – ايرج باقر زاده – روح الله باقر آبادي – صفر علي باقري _ ايران باقري _ داود هرميداس باوند _ پروين بختيار نژاد – مرتضي بديعي _ سيد محمدرضا برقعي – اديب برومند _ جهانشاه برومند _ رحمت الله برهاني – محمد بسته نگار _ علي بني رضي _منوچهر بصير _مجيد بك نظري _محمد حسين بني اسدي _احمد علي بني حسن _ تيرداد بنكدار _ محمد بهفروزي_ عماد بهاور – احمد بهنيا _ فرهاد بهبهاني– سيمين بهبهاني– محمد بهزادي – حسين به آور _ منصور به کيش _جواد بهشتي _ مجتبي بيات – فرامرز بياني _حميد بي آزار– علي بيكس _ صديقه بيگلري – زهرا بيگلري– صفا بيطرف –مسعود پدرام – هژير پلاس چي – سلمان پناهي _ يوسف پژوم _مجيد پورقاسمي –حسين پور رضا _ سعيد پوررضا _– رضا پويان _ محمود پيش بين _ حبيب الله پيمان _ مجيد پيمان _ عباس پوراظهري – سپيده پور آقايي _نورالدين پزشکي _فرهنگ پورمنصوري _-ندا پورمنصوري _ شهرام پورمنصوري _عباس تاج الديني – علي تاجرنيا - سيد مصطفي تاج زاده – رضا تاجیک _رضا تهراني – غلامعباس توسلي _ محمد توسلي – مصطفي تنها – مسعود توانگر_ مجيد تولايي _جلال توكليان – عليرضا ثقفي– مجيد جابري – حميدرضا جلائي پور – جلال جلالي زاده – اسماعيل جعفرزاده - رضا جعفري– عليرضا جباري –رضا جعفرزاده – افشين جعفرزاده _فريده جمشيدي – ایرج جمشیدی _نصرالله جمشيدي _علي جمالي– مجتبي جهاني – روح الله جيره بندي_ مجيد حاجي بابايي – پروانه حاجيلو – عيسي خان حاتمي _ اسماعيل حاج قاسمعلي _ علي حاج قاسمعلي _ -حبيب حاج حيدري _جعفر حاکم زاده _سعيد حبيبي_ مهدي حبيبي– نزهت حافظي سمناني -مژده حبيبي _طه حجازي – حميد حديثي – علي حديثي – آیدین حسنلو _بهزاد حق پناه – فاطمه حقيقت جو – علي حكمت – ابوالفضل حكيمي – محسن حکيمي _ حميد حسامي – محمد رضا حمسي – حسين حسن پور _محمد حيدري– پروين جلائي _پژمان خرسند – محمدعلي خزائي _ منوچهر خليل زاده مقدم _ابراهيم خوش سيرت –رضا خجسته رحيمي _بهناز خسروي– عبدالله خنجي _ خليل خليلي پور– امير خرم – ناهيد خيرآبي_ محسن چناني– اقدس چرونده – سيد محمد علي دادخواه – محمد دادفر – رسول دادمهر – محمود دردكشان – سعيد درودي – فريبا داودي مهاجر – پروين دخت دفتري – محمود دل آسايي – حسن دهنوي – بنام دارائي زاده– مصيب دواني – ابراهيم دينوي – مزدك دانشور– رضا دهقان– علي ديني– ديبامهر _ خشایار دیهمی _ پرويز دبيري _ جمال درودي _علي اشرف درويشيان– -شهناز درويشيان _بهرام دستگير _ترانه راد _پروانه راد _فتح الله رباني – رضا رئيس طوسي _محمد رضوانيان – فريبرز رئيس دانا– محمد جواد رجائيان – عليرضا رجايي – مهدي رجائي– تقي رحماني _آرش رحماني _ابوالفضل رحيمي محلاتي – نجف رحيمي– غلامرضا رحيم حيدر _علي رستمي – محمدصادق رسولي – حسين راضي _ عبدالعلي رضائي _ احد رضائي – بهمن رضا خاني – حسين رفيعي – محمد رضايي – جواد رحيم پور_ جعفر رسولي– علي رشيدي _اشکان رضوي _مهدی رهنما _حسين رياحي _اصغر ريسمانچيان _پرويز ريسمانچيان -نفيسه زارع كهن – پرويز زندي نيا – ناصر زرافشان – هما زرافشان – منوچهر زرکشوري _کورش زعيم _مرتضي زندي _محمود زنديان _بهرام بهراميان– محمدرضا زهدي – احمد زيد آبادي – محمد ابراهيم زماني– سید مجتبی سادات _احمد ساعي – حاج محمد ساعي - ژاله سالاري _محمود سامي _نسرين ستوده _شاهين سپنتا ¬_عزت الله سحابي – فريدون سحابي – هاله سحابي- عيسي سحرخيز –– هاشم سجادي – محمد سرچمي – بيوك سعيدي - سيدرضا سيدزاده – عبدالفتاح سلطاني –محمد سيف زاده– هاله سينكي– علي سياسي راد– محمد علي سيد نژاد - _خسرو سعيدي _مسعود سفري _ حسين سکاکي _فرزاد سلطاني _ فاطمه سلطان زاده _فرشاد سلطاني _منوچهر سماک _حاج عليقلي سوزني _خسرو سيف - اسد شقاقي _ حاج محمد شانه چي _محمود شاددل بصير – ابراهيم شاكري – لاله شاكري _علي شاملو – محمد شانه چي – حسين شاه حسيني – علي شاه زيدي –علي شجاع _احمد شجاعي حمزه _منوچهر شجاعيان _عباسقلي شهسواري _يوسفعلي شهسواري _احمد شه ناصري _حسن شهيدي _ محمد شريف – مريم شباني – محمد شانه چي – مقداد شريعتي – حجت الله شريفي – بهرنگ شهوق – شايا شهوق – ماشاء الله شمس الواعظين – عالم تاج شميراني _ صابر شيخ لو – الله وردي شمبوري –کاوه شيرمحمدي _ گوهر شميراني _فاطمه شکاري _ هدي صابر – فيروزه صابر – محمد صاحب محمدي – محمود صارمي – -اسماعيل صادقي _ ابوالقاسم صالحي – مصطفي صالحي – هاشم صباغيان- احمد صدر حاج سيد جوادي – مهدي صراف – حميدرضا صمدي _كيوان صميمي– سميرا صدري – عباسعلي صحافيان _مسعود صفاريان _ ابراهيم صفايي _اکبر صفويه _ ناهيد صفايي _ فضل الله صلواتي _جليل ضرابي – مجيد ضيائي _اعظم طالقاني – حسام طالقاني – طاهره طالقاني – محمد طاهري–– سجاد طبسي- رئوف طاهري _ بهزاد طاهري– سيامك طاهري –بهروز طاهری _ طوس طهماسبي _رضا ظفري – كيان ظهرابي – هما عابدي – آرزو عابديني _ تقي عباسي _مهدي عرب شاهي – -يداله عرفان طلب _جواد علايي – باقر علايي – رضا عليجاني – حسن عرب زاده – حسين عزت زاده _یوسف عزیزی بنی طرف _روئين عطوفت _ علي علوي – عليرضا علوي تبار – محمد جعفر عمادي – محمود عمراني– محمد علي عمويي–– محمدرضا عسگري نژاد – علي اصغر غروي – عليرضا غروي - ماجد غروي – مسيح غروي – مسعود غفاري – سعيد غفارزاده – مهدي غني – موسي غني نژاد– اکبر غضنفري _شاهرخ غضنفري _رامين غنچه اي _عباسعلي فاتح – ناصر فخر سلطاني – غفار فرزدي – مرتضي فلاح –- ارسلان فلاح _ مجتبي فتحي _نادر فتورچی _محمد حسين فتاحي- مهدي فخرزاده– علي فائض پور– محمد فياض‌بخش _ناصر فربد _خليل فردوسي _محسن فرشاد _اصغر فني پور _محمود فيض پور _بهرام فیاضی _عباس قائم الصباحي – ماهرو قشقايي – رحمانقلي قلي زاده – نظام الدين قهاري – غلامحسين قيصري_ روشنك قياسيان– مصطفي قاسمي _باقر قديري اصلي _علي قديري _سيد حسن قوام شهيدي _ناصر قوامي _اسدالله كارشناس – رحمان كارگشا- بهزاد كاظمي – مرتضي كاظميان – -يوسف کبيري _محسن كديور – هادي كحال زاده – محمدرضا كرياسي– عليرضا كرماني _ حسين کتابنويس _ ژرژ کريم _ناصر کميليان _حسين كمالي – پروين كهزادي – يعقوب كوثري – بهناز كياني–-ايرج کيا _علي كيوانلو –- منيژه گازراني _ محترم گل بابايي – بيژن گل افزا – رضا گلنراقي _فاطمه گوارايي _ محمود گودرزي – مسعود لدني – رضا لطفي پور _حسين لقمانيان –– معصومه لقماني– فاطمه وكيليان _ مجيد لگزيان- جواد لگزيان _ نسرين نافعي _پريوش مبشري _حسين مجتهدي – محمد تقي متقي- محمود مومن – سيد احمد مجيدي – محمد محرابي – محسن محققي – نرگس محمدي – نوشين محمدي – محمد محمدي اردهالي _مرتضی مردیها _احمد مدادی _ حسين مدني –سعيد مدني –فريد مدرسي _ ماشاء الله مديحي– مرضيه مرتاضي لنگرودي – رجبعلي مزروعي _مريم محبوب _مصطفي مسكين – رضا مسموعي – عبدالحسين مستوفي_ مرتضي مصفا _احمد معصومي – محمد جواد مظفر – بدرالسادات مفيدي – مرتضي مقدم _عزت الله مقدم–پیمان مقدم _ خسرو منصوريان – حسين مهدوي _ حميد مهدوي- – يوسف مولايي – علي مومني_ عبدالله مومني _ حسين مجاهد – رضا مظهري – رضا معظمي_ پويا مطهري _محسن مقدس زاده _ علي مقيمي _علي مكارمي – مهدي مكارمي – منوچهر ملک قاسمي _صمد ملکي _هرمز مميزي _رضا منتظر حقيقي _نظام الدين موحد _بابک موسوي _سيد حسين موسويان _رضا موسوي سعادتلو _اميرمسعود موگويي _مهدي مويدزاده _نعمت الله ميرعظيمي _اصغر مينو _اصغر ممبيني – يوسف مولايي – حافظ موسوي – علي مهري – طاهره ميثمي – روزبه میرابراهیمی _كيوان مهرگان _مجيد ملكي– محمد ملكي – عمار ملكي – ابوذر ملكي _علي مليحي _احمد منتظری– سعيد منتظري– وحيد ميرزاده – الله كرم ميرزايي – سید سراج الدین میردامادی – امير ميرخاني _ سيد علي اكبر موسوي خوئيني– پروانه ميلاني– داوود محمدي – مسعود متولي– آكام مينائي- علي اكبر نجفي – حسن نصراللهي – علي اکبر نقي پور _مجتبي نيک نژاد __سعيد نيکوپيک _ابوالفضل نيماوري _محمود نكوروح –سيد حميد نوحي _جلال نوراکي _مريم نوربخش ماسوله–– علي نيكونسبتي– نوشين نوع پرست – ارشيا نوري – محمد هاشمي – جمال هاشمي _هادي هاديزاده يزدي _عباس همايوني _علي هنري _حميد هداوند– احسان هوشمند – ناصر هوشمند– بهاره هدايت – علي رضا هندي – پرويز ورجاوند – رسول ورپايي __ باقر ولي بيك – جليل ولي بيك - رحيم ياوري - علي فريد يحيايي _ابراهيم يزدي –حنيف يزداني پور – حبيب يكتا– محمود يگانلي – هايده يوسفي – حسن يوسفي اشكوري _ شکرالله يوسفي –رضا يوسفيان.