دانشجویان دربند؛ بیانیه کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر

با گذشت قریب به یک ماه از بازداشت دانشجویان دانشگاه امیرکبیر و ادعای دادگاه انقلاب مبنی بر پایان یافتن تحقیقات، 8 دانشجوی این دانشگاه همچنان در بازداشت به سر می¬برند.

در اواسط اردیبهشت ماه و در پی چاپ مطالبی در 4 نشریه دانشجویی نزدیک به انجمن اسلامی منتخب دانشجویان در این دانشگاه، نیروهای منتسب به بسیج دانشجویی با اعتراض به آنچه توهین به مقدسات می¬نامیدند، خواهان برخورد با عاملین چاپ و انتشار این مطالب شدند. مدیران مسئول نشریات مذکور نیز بلافاصله پس از اطلاع از انتشاراین مطالب،هر گونه دخالت در این مساله را رد کرده و ان را پروژه ای برای برخورد با انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک نامیدند.

با این حال وعلیرغم اظهارات دانشجویان و درخواست آنها مبنی بر برخورد با عوامل جعل لوگوی نشریات انجمن اسلامی، معاون امنیت دادستان تهران و وزارت اطلاعات به فاصله چند روز از انتشار این نشریات برخورد با فعالین دانشجویی در دانشگاه امیر کبیر را آغاز نمودند که در پی آن تاکنون 8 تن ازاعضای انجمن اسلامی منتخب این دانشگاه به نامهایاحمد قصابان ( مدیر مسئول نشریه سحر) ، مقداد خلیل پور (مدیر مسئول نشریه آتیه ) ، مجید شیخ پور ( مدیر مسئول نشریه سر خط) ، مجید توکلی ، پویان محمودیان ( مدیر مسئول نشریه ریوار)، احسان منصوری ، عباس حکیم زاده و علی صابری بازداشت و به بند 209 زندان اوین انتقال یافته¬اند. این بازداشت¬ها در شرایطی صورت می¬گیرد که دادگاه انقلاب و وزارت اطلاعات، اساساّ صلاحیت رسیدگی به تخلفات نشریات دانشجویی را نداشته، و این مساله می بایست از سوی کمیته ناظر بر نشریات پیگیری شود.

اما نکته حائز اهمیت و نگران کننده در جریان بازداشت این 8 نفر، اظهارات قاضی پرونده بوده که پیش از آنکه جرمی ثابت شود، رأی بر محکومیت دانشجویان داده است.

مطابق ماده 10 اعلامیه جهانی حقوق بشر و مطابق با قانون، اتهامات هر فرد می بایست از سوی دادگاه صالح و بی طرف رسیدگی شود، حال آنکه در پرونده دانشجویان پلی تکنیک، قاضی پرونده( حسن زارع دهنوی معروف به قاضی حداد) نه تنها اصل بی¬طرفی را رعایت نکرده بلکه با اظهاراتش مبنی بر عناد دانشجویان مذکور با نظام جمهوری اسلامی، عملکرد مغرضانه خود را در رسیدگی به این پرونده به طور آشکار نشان داده است. حداد که پیش از این نیز ریاست شعبه 26 دادگاه انقلاب را عهده دار بوده، همچنین با بی توجهی به اصل سی و هفت قانون اساسی، اصل برائت متهم را نیز نادیده گرفته است. در حالی که مطابق با این ماده" هر فرد با هر اتهامی که بازداشت گردد، شاکی و یا دادستان می بایست با ارائه دلیل، مجرم بودن وی را ثابت نماید" طبق این اصل هیچ‌کس از نظر قانون مجرم شناخته نمی‌شود و متهم نیازی به اثبات بی¬گناهی خود ندارد .

طبق بند 3 ماده 14 میثاق بین المللی حقوق مدنی و سیاسی که جمهوری اسلامی نیزآن را پذیرفته، داشتن وکیل در کلیه مراحل تحقیقات ازحقوق اولیه متهم محسوب می¬شود. حال آنکه متهمان در بند امنیتی 209 نه تنها حق تماس با وکیل را ندارند بلکه از حق ارتباط با خانواده خود نیز محروم هستند.

این در شرایطی است که مطابق با « آیین نامه اجرایی نحوه اداره بازداشتگاه¬های امنیتی » که تاریخ 30/8/1385 به تأیید و تصویب ریاست قوه قضائیه رسید، متهمان میتوانند در مدت بازداشت موقت خود با وکیل مدافع، بستگان درجه اول و سایر افراد مورد درخواست خود به طور حضوری و آزادانه ملاقات نمایند.

اما در بازداشتگاه 209 که تحت نظر وزارت اطلاعات اداره می¬شود نه تنها موارد مذکور رعایت نمی شود، بلکه سایر موارد مندرج در قانون احترام به آزادیهای مشروع که در1 مارس 2005 به تصویب رسید نیز نادیده گرفته می شود.

از جمله این موارد میتوان به بستن چشم و سایر اعضا، تحقیر و استخفاف فرد در حین بازجویی،اعمال شکنجه های جسمی و روانی، پرسش در مورد مسائل شخصی و خصوصی فرد در جهت تحت فشار گذاردن وی، نگهداری در سلول انفرادی، بلاتکلیف گذاردن متهم به مدت طولانی، عدم دسترسی به هوای آزاد و .. اشاره کرد. چنانکه اخبار حاکی از ضرب و شتم و نگهداری دانشجویان بازداشت شده در سلول¬های انفرادی است و گزارش¬های رسیده از تحت فشار قرار دادن آنان جهت پذیرش اتهامات وارده حکایت دارد.

بند 3 ماده 9 میثاق مقرر میدارد « شخص بازداشت شده، باید بدون تاخیر غیر منطقی محاکمه و یا آزاد شود و چنانچه دادگاه به دلایلی تشکیل نشود فرد بازداشت شده حق دارد با تامین قرار مناسب آزاد شود» همچنین فرد بازداشت شده پس از دستگیری حق دارد بی¬درنگ اعضای خانواده خویش را از دستگیری و بازداشت و محل بازداشت یا زندان خود آگاه سازد، در حالی که خانواده های دانشجویان بازداشت شده در پی مراجعات مکرر خود به دادگاه انقلاب با پاسخ غیرشفاف مسئولان مواجه شده¬اند.

ماموران در حین بازداشت احسان منصوری اقدام به ضرب و شتم وی نموده اند که منجر به شکستگی کتف وی شده است؛ عباس حکیم زاده دیگر دانشجوی بازداشتی دارای شرایط حاد جسمانی است و به گفته پزشکان معالج هرگونه ضربه و یا نگهداری طولانی مدت وی در یک مکان کوچک، منجر به وخیم¬ترشدن وضعیت سلامتی او خواهد شد. این در حالی است که در طی روزهای گذشته منابع خبری در زندان از انتقال فردی به نام " عباس" از بند 209 به بیمارستان طالقانی خبر داده اند. مسئولان بهداری اعلام کرده¬اند که وی در حین انتقال به زندان خود را از ماشین به بیرون پرتاب کرده است.

در طی هفته های گذشته همچنین 40 تن از دانشجویان دانشگاه امیرکبیر از سوی کمیته های انضباطی احکامی چون محرومیت از تحصیل، منع ورود به دانشگاه و محرومیت از تسهیلات رفاهی دریافت کرده¬اند.

با توجه به موارد گفته شده و روند غیرقانونی پیگیری پرونده این دانشجویان از سوی معاون دادستان تهران، که پیش از این نیز درصدور احکام سنگین علیه دانشجویان و فعالان سیاسی نقش پررنگی را ایفا نموده، کمیته دانشجویی گزارشگران حقوق بشر نگرانی عمیق خود را نسبت به اعمال رفتار غیر قانونی در مورد دانشجویان بازداشت شده در بند 209 وزرت اطلاعات اعلام داشته، و هشدار می دهد در صورت عدم توجه جدی نهادهای حقوق بشری نسبت به دور جدید بازداشت و سرکوب فعالان دانشجویی، در روزهای آینده شاهد برخوردهای گسترده تری با سایر فعالان جامعه مدنی خواهیم بود.

Komite.gozareshgar@gmail.com
http://komitegozareshgar.blogfa.com

وضعیت وخیم یک دانشجوی زندانی در بند 209 اوین

به گزارش فعالان حقوق بشر در ایران، زندانی سیاسی ابوالفضل جهاندار به دلیل بازداشت طولانی مدت در بند مخوف 209 زندان اوین دچار مشکلات حاد مفصلی و بینایی شده است .

این فعال دانشجویی به علت شرایط جسمی و مشکلات محیطی به مشکلات حاد مفصلی و بینایی دچار گشته و مسئولان زندان با انتقال او به بیمارستان مخالفت می کنند.

فعالان حقوق بشر در ایران ضمن اعتراض به عدم رسیدگی به وضع زندانیان سیاسی بیمار خواستار انتقال هر چه سریعتر ابوالفضل جهاندار به بیمارستان یا مرکز پزشکی جهت مداوای او هستند.

وبا و مالاريا جان صدها هزار نفر را در ایران تهديد می ‌كند

خبرگزاری فارس: رئيس مركز حوادث و فوريتهاي پزشكي وزارت بهداشت گفت: هنوز راههاي زميني مناطق طوفان زده بسته است و حداكثر 30درصد مردم اين مناطق به آب آشاميدني سالم دسترسي دارند به همين علت خطر شيوع بيماريهاي انگلي و روده‌اي به خصوص وبا و مالاريا تشديد شده است.

فرزاد پناهي‌افزود: هنوز منطقه وسيعي از مناطق طوفان زده شامل شهرهاي كنارك، چابهار، نيكشهر در استان سيستان و بلوچستان، جاسك و بشاگرد در استان هرمزگان و جنوب استان كرمان در محاصره سيل است و راههاي زميني اين شهرها و مناطق تابعه آنها مسدود است. وي ادامه داد: 250 هزار نفر در استان سيستان و بلوچستان، 80 هزار نفر در استان هرمزگان و حدود 25 هزار نفر در جنوب استان كرمان اكنون در معرض خطر اپيدمي بيمارهاي انگلي، روده‌اي، وبا و مالاريا هستند.

وي اضافه كرد: مهمترين نياز مردم اين مناطق دسترسي به آب آشاميدني سالم است زيرا اكنون حداكثر30درصد مردم اين مناطق به آب سالم دسترسي دارند و ارسال آب با تانكر به مناطق سيل زده ضرورت فوري منطقه است در غير اين صورت با توجه به افزايش مصرف آب از بركه‌ها، شاهد شيوع بيماريهاي روده‌اي و انگلي به خصوص وبا در اين مناطق خواهيم بود. وي گفت: كمبود سرويس بهداشتي، مشكل مهم ديگري است كه خطر بروز اين بيماريها را تشديد كرده است.

رئيس اورژانس كشور ادامه داد: علاوه بر خطر اپيدمي بيماري وبا در منطقه به علت تجمع آبهاي سطحي با مواردي از بيماري مالاريا در منطقه مواجه هستيم و انتظار مي‌رود از دو هفته آينده با ادامه اين وضع با شيوع بيشتر اين بيماري مواجه شويم

روايت خودكشي يك كارگر

آخرين كسي كه "حسن حسني" را ديد يكي از همكارانش بود، آنها به اتفاق ساير كارگران صبح به كارخانه‌ كنف كار رفته بودند تا مانع خروج دستگاه‌ها و ابزار توليد از آنجا شوند كه با نيروهاي نظامي مواجه شدند.

اين كارگران پس از آنكه توسط مأموران ضدشورش كتك خوردند، به ساختمان استانداري آمده و تجمعي اعتراض‌آميز برپا كردند. اين بار هم مأموران وارد عمل شدند و آنها را متفرق كردند. پس از اين ماجرا، حسني از همكارش مي‌خواهد كه به او پولي بدهد: «حتي يك پنج توماني توي جيبش نبود». همكارش هم بيشتر از يك پانصد توماني نداشت. پول را تقسيم مي‌كنند: «گفت به حساب قرض نگذار. حلالش كن. توجه نكردم چه مي‌گويد. از صبح كتك خورده بوديم و فحش شنيده بوديم و حالا مي‌خواستيم دست از پا درازتر برگرديم خانه. گفت دستگاه‌ها را هم كه بردند. يعني تمام شد؟ گفتم خودت نديدي چي شد؟». مي‌خواست مطمئن شود، از زبان ديگري بشنود كه حتي همان كورسو اميد بازگشت به كار هم نابود شده است: «دستگاه كه نباشد كار نيست. مي‌دانست بنده‌ي خدا. با پول من تاكسي گرفت كه خودش را زودتر برساند كارخانه» ساعت يك بعدازظهر حسن حسني را حلق‌آويز شده در كارخانه‌اي متروك پيدا كردند. سياهي چشم‌هايش رفته بود و دندانهايش نوك زبانش را بريده بودند. نگهبان كارخانه كه جنازه‌ي او را پيدا كرد مي‌گفت: «طناب دار را چنان محكم بسته بود كه مجبور شدم ببرّمش تا جنازه را پايين بياورم.» اين چنين مصمم بود براي نابودي خود.

ادامه مطلب