برخورد با عاملان وقايع اخير در دانشگاههاى اميرکبير و تهران

طلاب و مردم قم با امضاى طومارى پارچه‌اى خطاب به رئيس قوه قضائيه خواستار برخورد با عاملان وقايع اخير در دانشگاههاى اميرکبير، تهران و همچنين اهانت شبکه الجزيره به مرجعيت شيعه شدند.
به گزارش خبرگزارى فارس، در اين طومار آمده است: وقايعى که اخيرا در دانشگاه امير کبير تهران پيش آمد دل هر مسلمانى را به درد مى‌آورد. جاى بسى ‌تاسف است که عده‌اى بى‌شرم حرف‌هايى بزرگتر از دهانشان مى‌زنند. از شما رياست محترم خواستاريم بدون در نظر گرفتن هيچ مصلحتى حکم شرعى را در مورد اين عده اجرا کنيد. اگر در ايران شاهد اين فجايع باشيم از کشورهاى کفر چه انتظارى مى‌رود.
طلاب و مردم قم در اين طومار همچنين رفتار بى‌شرمانه‌ استاد دانشگاه تهران را در قبال دانشجوى محجبه محکوم کرده و با ابراز خشم خود خواستار اشد مجازات براى شخص هتاک شدند.
در اين طومار اقدام شبکه الجزيره در اهانت به ساحت مرجعيت شيعه را اقدام کوچکى ندانسته و خواستار اخراج نمايندگان اين شبکه براى هميشه از ايران شدند.

آخرین اخبار از دانشجویان بازداشتی دانشگاه امیرکبیر

پدر مجيد شيخ‌پور مديرمسول نشريه دانشجوي «سرخط» كه در پي انتشار مطالب موهن در اين نشريه به همراه چهار نفر ديگر بازداشت شده است از تماس تلفني وي با خانواده‌اش خبر داد.

وی اظهار داشت: مجيد براي اولين بار با منزل تماس گرفته و خبر از مساعد بودن حال خود جهت رفع نگراني ما داده است.

همچنين پدر احمد قصابان، مدير مسوول نشريه دانشجويي «سحر» نيز گفت كه فرزندش در تماس تلفني روز پنج‌شبنه براي چندمين بار اظهار كرده كه در زندان اوين به سر مي‌برد و حالش خوب است.

برادر پويان محموديان، مدير مسول نشريه دانشجويي «ريوار» نيز گفت: برادرم از زمان بازداشت تاكنون تماسي با خانواده نگرفته است و با مراجعه‌ي ما به دادياري دادسراي انقلاب اعلام كرده‌اند كه ممكن است بازداشت آن‌ها تا يك ماه آينده به طول بيانجامد.

درعين حال مادر مقداد خليل پور، مدير مسول نشريه دانشجويي «آتيه» و پدر مجيد توكلي فعال دانشجويي دانشگاه اميركبير از وضعيت فرزندشان ابراز بي‌اطلاعي كردند و گفتند كه آنها تا كنون تماسي نداشته‌اند.

محمد علي دادخواه، وكيل مدافع مديران مسوول نشريات دانشجويي «سحر»، «آتيه»، «سرخط» و «ريوار» ابراز داشت: در چندين بار مراجعه خانواده موكلانم، دادسراي انقلاب اعلام كرده كه پرونده‌ در اختيار آنها نيست در حالي كه پيش از اين اعلام شده بود كه آنها به بازپرسي دادسراي انقلاب احضار شده‌اند.

وي افزود: اميدواريم با توجه به نگراني خانواده موكلانم و همچنين رسيدن فصل امتحانات به طور شايسته به پرونده‌ي اين دانشجويان رسيدگي شود تا آنها بتوانند با تبديل قرار وثيقه و تامين آن در امتحانات حاضر شوند.

همچنین محمد علی دادخواه در گفت و گویی با خبرنامه امیرکبیر گفت: نظر به اینکه برابر مصوبه شورای انقلاب فرهنگی ترتیب اخذ امتیاز نشریه دانشگاهی حدود و مقررات ناظر بر آن و نحوه رسیدگی به تخلفات آن دقیقاً مشخص شده و صراحتاً اعلام داشته که تخلفات نشریات دانشگاهی نیز چگونه بنابر تشخیص کمیته ناظر مرتکب تخلفات موضوع قانون ۲۰ مطبوعات شدند به یکی از تنبیهات بند ۵و۹ موضوع ماده ۲۹ قانون مطبوعات محکوم می شوند و دقیقاً در بند ۱ ماده ی اعلام می دارد نشریات دانشگاهی از کلیه حقوق مطروحه در قانون مطبوعات جمهوری اسلامی برخوردار می باشند بر این مبادی باید اعلام داشت که دادگاه انقلاب با توجه به ماده قانون تشکیل دادگاه های عمومی انقلاب که صلاحیت ویژه ای را قانون گذار برای آن شمرده است صلاحیت رسیدگی به تخلفات و شکایات نشریات دانشگاهی ندارد.زیرا در ماده ۶ مدونه مزبور که رسیدگی به تخلفات و شکایات را بیان می دارد اعلام داشته کمیته ناظر موظف است به شکایات مکتوب حداکثر ظرف مدت ۱۵ روز از تتاریخ دریافت وثبت آن در دبیرخانه رسیدگی کرده و رای خود را صادر نماید،بنابه به مراتب چون این موارد دقیقاً ناظر به کلیه نشریات دانشگاهی است و قانون دیگری قابلیت استناد واعمال را ندارد به نظر می رسد اقدامات دادسرای انقلاب فاقد وجاهت قضایی است.زیرا یا قانون عام حاکم است(که قانون مطبوعات است)و باید پرونده دانشجویان مدیر مسئول نشرات دانشگاهی در دادگاه های عمومی مورد بررسی قرار بگیرد و یا بر مبنای اختیارات کمیته های ناظر بر نشریات دانشگاه ها عمل شود که باز هم دادگاه انلاب سمت و مسئولیتی در این باره ندارد.

ضرب و شتم شدید دو دانشجوی پلی تکنیک توسط انتظامات این دانشگاه

آرمان صداقتي» و «اسماعيل سلمانپور» اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير امروز هنگامي كه قصد ورود به دانشگاه را داشتند، خارج از دانشگاه مورد ضرب و شتم ماموران انتظامات قرار گرفتند.

این حمله بدین صورت بود که نیروهای انتظامات، بیرون دانشگاه، اسماعیل سلمانپور را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و زمانیکه وی در حین ضربات مشت و لگد این نیروها، بیهوش شد او را به روی زمین انداختند. همچنین در این حین با ضرب و شتم این نیروها عینک آرمان صداقتی دیگر عضو انجمن اسلامی دانشجویان نیز شکست که وی نیز بدلیل جراحات وارده به بیمارستان منتقل شد.

لازم به ذکر است که این چندمین بار است که نیروهای انتظامات بدستور رئیس دانشگاه اینچنین وحشیانه به دانشجویان پلی تکنیکی حمله می کنند و هر بار که این عمل آنها مورد اعتراض جامعه دانشگاهی قرار می گیرد، مدعی می شوند که این دانشجویان هستند که به نیروهای انتظامات حمله می کنند.

امروز نیز آرمان صداقتي و اسماعيل سلمانپور قصد ورود به دانشگاه را داشتند كه با برخورد انتظامات روبرو شدند و انتظامات پس از بستن در دانشگاه، اقدام به ضرب و شتم اين دو در بيرون از دانشگاه كرد.

سيد نريمان مصطفوي، عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير با اعلام اين خبر به خبرنگار “ايلنا”، گفت: سلمانپور بر اثر ضرب و شتم به شدت مضروب و بيهوش شد. اين دو دانشجو به بيمارستان مصطفي خميني منتقل شدند.

مصطفوي مجموعه مديريت دانشگاه را به پيروي از منطق توصيه كرد و افزود: از مسوولان دانشگاه و مسوولان دولت نهم كه به دليل عدم استقلال دانشگاه گردانندگان و تصميم‌‏گيران اصلي دانشگاه هستند، مي‌‏خواهيم مشت زنگ‌‏زده آهنين و ناكارآمد را دوباره نيازمايند و اگر اصل بر رعايت قانون است، به جاي برخوردهاي قضايي و امنيتي با دانشجويان، تخلفات مديريت دانشگاه را مورد بررسي قرار دهند.

وي افزود: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير ۵۰۰ مورد تخلف مسوولان دانشگاه را فهرست كرده است كه به‌‏زودي آن را در اختيار مقامات قضايي قرار مي‌‏دهد.

گفتنی است همزمان جمعي از دانشجويان بسيجي دانشگاه اميركبير صبح امروز در اعتراض به ضعف وزارتخانه علوم در برابر آشوب و اغتشاش در دانشگاه اميركبير، در مقابل ساختمان مركزي اين وزارتخانه در شهرك غرب تجمع كرده اند.

آنها بر اساس انتشار فيلمي خود ساخته که در آن مدعی شده است دانشجویان نیروهای انتظامات را ضرب و شتم می کنند تجمع کرده اند.

به نظر می رسد هماهنگی نیروهای بسیج و مدیریت دانشگاه در اعتراض به وزارت علوم برای انحراف افکار عمومی صورت گرفته است. نیروهای بسیجی در حالی در تلاش اند دانشجویان پلی تکنیکی را متهم جلوه دهند که این دانشجویان هر روزه با ضرب و شتم انتظامات مواجه اند.

تعرض نيروي انتظامي به مردم را محکوم مي کنيم، بايدعاملين اين تعرضات بيشرمانه محاکمه شوند




طرح برخورد با ارازل و اوباش !!





فیلمی از ضرب و شتم و دستگیری دانشجویان پلی تکنیک



گزارش از وضعيت نگران كننده اسماعيل سلمانپور

اسماعيل سلمانپور پس از انتقال به بيمارستان مصطفي خميني در اين بيمارستان بستري شد و پس از معاينات انجام شده مشخص گرديد كه بر اثر ضربات وارد شده از سوي انتظامات دانشگاه دچار شكستگي در بيني، كشيدگي رباط پاي راست و همچنين كوفتگي شديد در بسياري از نقاط بدن مي باشد.

بر اثر ضربات وارد شده از سر سلمانپور دو بار در بيمارستان دچار استفراغ شد كه موجب شد جهت معاينات داخلي بر اثر ضربات وارد شده به ناحيه شكم به متخصص معرفي شود.

جالب اينجاست هنگامي كه دو تن از مامورين انتظامات همرا او به بيمارستان آمده بودند پس از پيگيري حراست بيمارستان جهت اطلاع به نيروي انتظامي پا به فرار گذاشتند و حاضر نشدند همرا دانشجو در بيمارستان بمانند و سلمانپور كه بستري شده را به همراه صداقتي كه خود در حال معاينه بود در بيمارستان تنها گذاشتند.

پس از آن حراست بيمارستان با پليس ۱۱۰ تماس گرفت تا براي پيگيري موضوع و تشكيل پرونده به بيمارستان نيرو اعزام كنند اما حتي پس از ۱۳ بار تماس حراست بيمارستان مصطفي خميني با نيروي انتظامي باز هم هيچ نيرويي از سوي كلانتري ۷ فلسطين كه گويا او نيز به جمع مامورين حراست دانشگاه پيوسته به بيمارستان اعزام نشدند.

همكنون سلمانپور براي ساير معاينات در بيمارستان بسر مي برد و حال جسمي مناسبي ندارد. از طرفي به گفته پزشكان بر اثر ضربات وارد شده به سر او تا ۴۸ ساعت آينده احتمال خطر وجود دارد.

ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه امیرکبیر توسط نیروهای انتظامات این دانشگاه

«آرمان صداقتي» و «اسماعيل سلمانپور» اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير امروز هنگامي كه قصد ورود به دانشگاه را داشتند، خارج از دانشگاه مورد ضرب و شتم ماموران انتظامات قرار گرفتند.

این حمله بدین صورت بود که نیروهای انتظامات، بیرون دانشگاه، اسماعیل سلمانپور را به شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند و زمانیکه وی در حین ضربات مشت و لگد این نیروها، بیهوش شد او را به روی زمین انداختند. همچنین در این حین با ضرب و شتم این نیروها عینک آرمان صداقتی دیگر عضو انجمن اسلامی دانشجویان نیز شکست که این دو دانشجو بدلیل جراحات وارده به بیمارستان مصطفی خمینی منتقل شدند.

لازم به ذکر است که این چندمین بار است که نیروهای انتظامات بدستور رئیس دانشگاه اینچنین وحشیانه به دانشجویان پلی تکنیکی حمله می کنند و هر بار که این عمل آنها مورد اعتراض جامعه دانشگاهی قرار می گیرد، مدعی می شوند که این دانشجویان هستند که به نیروهای انتظامات حمله می کنند.

امروز نیز آرمان صداقتي و اسماعيل سلمانپور قصد ورود به دانشگاه را داشتند كه با برخورد انتظامات روبرو شدند و انتظامات پس از بستن در دانشگاه، اقدام به ضرب و شتم اين دو در بيرون از دانشگاه كرد.

سيد نريمان مصطفوي، عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير با اعلام اين خبر به خبرنگار “ايلنا”، گفت: سلمانپور بر اثر ضرب و شتم به شدت مضروب و بيهوش شد. اين دو دانشجو به بيمارستان مصطفي خميني منتقل شدند.

مصطفوي مجموعه مديريت دانشگاه را به پيروي از منطق توصيه كرد و افزود: از مسوولان دانشگاه و مسوولان دولت نهم كه به دليل عدم استقلال دانشگاه گردانندگان و تصميم‌‏گيران اصلي دانشگاه هستند، مي‌‏خواهيم مشت زنگ‌‏زده آهنين و ناكارآمد را دوباره نيازمايند و اگر اصل بر رعايت قانون است، به جاي برخوردهاي قضايي و امنيتي با دانشجويان، تخلفات مديريت دانشگاه را مورد بررسي قرار دهند.

وي افزود: انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه اميركبير ۵۰۰ مورد تخلف مسوولان دانشگاه را فهرست كرده است كه به‌‏زودي آن را در اختيار مقامات قضايي قرار مي‌‏دهد.

گفتنی است همزمان جمعي از دانشجويان بسيجي دانشگاه اميركبير صبح امروز در اعتراض به ضعف وزارتخانه علوم در برابر آشوب و اغتشاش در دانشگاه اميركبير، در مقابل ساختمان مركزي اين وزارتخانه در شهرك غرب تجمع كرده اند.

آنها بر اساس انتشار فيلمي خود ساخته که در آن مدعی شده است دانشجویان نیروهای انتظامات را ضرب و شتم می کنند تجمع کرده اند.

به نظر می رسد هماهنگی نیروهای بسیج و مدیریت دانشگاه در اعتراض به وزارت علوم برای انحراف افکار عمومی صورت گرفته است. نیروهای بسیجی در حالی در تلاش اند دانشجویان پلی تکنیکی را متهم جلوه دهند که این دانشجویان هر روزه با ضرب و شتم انتظامات مواجه اند.

لازم به ذکر است در هفته گذشته مدیریت دانشگاه امیرکبیر ۱۱ نفر از دانشجویان را به دانشگاه ممنوع الورود کرده است. نام دانشجویان ممنوع الورود شده به شرح زیر است: ۱- عباس حکیم زاده، ۲- مجید توکلی، ۳- ابراهیم رحمانی، ۴- علی عزیزی، ۵- آرمان صداقتی، ۶- محمداسماعیل سلمانپور، ۷- بهزاد حیدری، ۸- محمد یوسف رشیدی، ۹- پدرام رفعتی، ۱۰- احسان معزی، ۱۱- علی صابری

کمیته انضباطی دانشگاه در همین راستا در اقدامی بی سابقه اطلاعیه ای در خصوص ممنوع الورود شدن ۴ دانشجو به دانشگاه صادر کرد. اسماعيل سلمان‌پور در همین رابطه اظهار داشت: « محمديوسف رشيدي دانشجوي دانشكده‌ي كامپيوتر و پدرام رفعتي دانشجوي دانشكده‌ي مكانيك تا روز چهارشنبه به هيچ عنوان به كميته‌ي انضباطي احضار نشده‌اند و هيچگونه حكمي تاكنون براي آنها صادر نشده است.»

این عضو انجمن اسلامی پلی تکنیک در ادامه گفت: « ظهر چهارشنبه در دانشگاه اطلاعيه‌اي به اسم دبيرخانه‌ي شوراي انضباطي دانشگاه منتشر شده كه بر روي تابلوهاي اعلانات دانشكده نصب و در آن آمده است: همان‌گونه كه مستحضريد حوادث ناگوار دانشگاه موجب ناراحتي و اندوه فراوان خانواده‌ي پلي‌تكنيك گرديده و فعاليت‌هاي فرهنگي، علمي و پژوهشي نيم قرن دانشگاه لكه‌دار شده و تحت‌الشعاع برخي قانون‌شكني‌ها قرار گرفته است. اينك در پاسخ به حقوق خانواده‌ي پلي‌تكنيك و جلوگيري از آشوب و بي‌نظمي كه خصوصا از سوي شوراي دانشگاه ابراز شده است اين موضوعات در جلسات متعدد دانشگاه رسيدگي و با توجه به هشدارهاي قبلي دانشگاه مبني بر لزوم آرامش و پايبندي به قوانين و مقررات، افراد زير به عنوان عوامل اصلي ضرب و شتم و ايجاد هرج و مرج به همراه ساير عوامل به شوراي انضباطي دانشگاه احضار و با رعايت دقيق مقررات و قانون برخورد مي‌شود.»

وي افزود: « در آن اطلاعيه اسامي بنده به همراه علي عزيزي، محمديوسف رشيدي، پدرام رفعتي و احسان معزي آمده است كه هيچكدام از ما با انتظامات دانشگاه درگير نشده‌ايم.»

اين فعال دانشجويي در خصوص اطلاعيه‌ي پخش شده در دانشگاه، تصريح كرد: « در آن اطلاعيه هيچ حكم يا امضاي قانوني وجود ندارد و آقاي رشيدي و رفعتي تاكنون به كميته‌ي انضباطي احضار نشده‌اند، پس چگونه مي‌توان آنان را از دانشگاه ممنوع‌الورود كرد.پخش شدن چنين اطلاعيه‌هايي در سطح دانشگاه قانوني نيست.»

روابط عمومی انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر: ضرب و شتم دانشجویان محکوم است

روابط عمومی انجمن اسلامی در خصوص ضرب و شتم اعضای این انجمن توسط نیروهای انتظامات اطلاعیه ای به شرح زیر صادر کرد:

امروز بار دیگر شاهد صحنه تاسف برانگیز دیگری از ضرب و شتم دانشجویان دانشگاه امیرکبیر بودیم که نتیجه ضعف شدید مدیریت دکتر رهایی در این دانشگاه است. نیروهای انتظامات دانشگاه امروز برای چندمین بار طی دو هفته گذشته به دستور حراست دو عضو انجمن اسلامی دانشجویان را به شدیدترین و ددمنشانه ترین شکل ممکن مورد ضرب و جرح قرار دادند. این واقعه نه داخل دانشگاه که این بار بیرون از دانشگاه و در خیابان رخ داده است. دکتر رهایی، برای پیشبرد مقاصد خود که در مقابل خواست و نظر قاطبه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر است، نه تنها نیروهای خدوم انتظامات که می بایستی حافظ اموال و امنیت دانشگاه باشند به گارد ویژه ریاست و دانشگاه را به پادگان بدل نموده که امنیت جانی دانشجویان را در خیابان نیز از ایشان سلب نموده است.

همین خیابانی که امروز به خون دو دانشجوی مظلوم پلی تکنیک رنگین شد، مدیریت ضد دانشجویی دانشگاه امیرکبیر در هفته های گذشته آن را به محل پذیرایی از غوغازیان و هوچی گرانی تبدیل کرده بود که با زور جوجه کباب و به ضرب شربت و شیرینی در آن تجمع کرده و بی شرمانه درخواست اخراج دانشجویان را از دانشگاه مطرح می نمودند. تا شاید بهانه ای مناسب برای برخوردهای سنگین مدیریت دانشگاه با دانشجویان فراهم آید.

اینجا چگونه سرزمینی است که نخبگان آن مدام در حال ضرب و شتم و بازداشت و حبس و زجرند؟ آیا این است دانشگاهی که قرار بود مبدا تحولات باشد؟ آیا تربیت نخبگان قرار است با ممنوع الورود کردن ایشان به دانشگاه و ضرب و شتم ایشان در خیابان با مشت و لگد و زنجیر انجام شود؟ به راستی که باید بر حال و روز این ملک و مملکت گریست که با نخبگان و فرهیختگان خود چنین می کند.

طی دو هفته گذشته، ۱۰ حکم محرومیت از تحصیل برای دانشجویان دانشگاه صادر شده است، نزدیک به ۲۰ دانشجو به دانشگاه ممنوع الورود شده اند و ۵ نفر از دانشجویان به درخواست و همکاری حراست دانشگاه در بند نیروهای امنیتی در آمده اند. پلی تکنیک امروز مظلومانه تحت فشار و انتقام دولت احمدی نژاد و مدیریت انتصابی وی قرار دارد. اما دانشجویان آزاده دانشگاه امیرکبیر سکوت را بیش از جایز نمی دانند، چرا که فریاد کردن بر علیه ظلم و ستم وظیفه اخلاقی و دینی هر انسان آزاده ای است.

انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه امیرکبیر ضمن محکوم نمودن ضرب و شتم دانشجویان این دانشگاه توسط نیروهای انتظامات، اعتراض شدید خود را به مدیریت پادگانی دکتر رهایی اعلام می نماید.

روابط عمومی انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پل تکنیک تهران)
۲۹ / ۲ / ۱۳۸۶

esi1.jpg

esi2.jpg

esi4.jpg

esi5.jpg

37.JPG

521.JPG

50.JPG

دانشجويان قبل از اسكان در خوابگاه‌ها بايد از نظر فكري و فرهنگي گروه‌بندي شوند!

يك عضو هيات علمي دانشگاه تربيت معلم گفت: اگر دانشجويان قبل از اسكان در خوابگاه‌ها توسط كارشناسان مربوطه گروه سنجي شوند تضاد فكري و فرهنگي كمتري در خوابگاه‌هاي دانشجويي بوجود مي‌آيد.

دكتر قرائي مقدم در گفت‌وگو با خبرنگار صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، گفت: خوابگاه ايده آل خوابگاهي است كه از نظر امكانات رفاهي و نظارت و كنترل ورود و خروج به خوابگاه‌ها و همچنين امكانات علمي در حد قابل قبولي باشد.

وي افزود: در يك خوابگاه ايده آل قطعا امكانات كامپيوتري و سايت و همچنين اتاقي براي ارائه فيلم‌هاي علمي بايد وجود داشته باشد و اگر ما يك دهم امكانات لازم و رفاهي را در خوابگاه‌ها فراهم كنيم چند برابر هزينه در پيشرفت علمي دانشجويان سود مي‌دهد.

قرائي مقدم گفت: خوابگاه مناسب بيشترين تاثير را در موفقيت تحصيلي و ادامه تحصيل و همچنين بالا بردن كيفيت تحصيلي دانشجويان دارد و تبعا خوابگاه نامناسب افت تحصيلي دانشجويان را به دنبال دارد.

وي در پايان گفت: اگر قبل از اينكه دانشجويان را در يك اتاق اسكان دهيم خصوصيات روحي، رواني و فرهنگي دانشجو شناخته شود و با توجه به تشابه آنها به دانشجويان اتاق داده شود قطعا با مشكلات كمتري در خوابگاه‌هاي دانشجويي روبرو هستيم. گرچه اين طرح نواقصي مثل عدم امكان آشنايي دانشجويان با ديگر فرهنگ‌ها دارد.

احکام سنگین کمیته انضباطی دانشگاه امیرکبیر ادامه دارد: محکومیت ۶ نفر دیگر از دانشجویان به محرومیت از تحصیل و تسهیلات رفاهی دانشگاه

در ادامه موج سنگین برخورد با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر امروز احکام ۶ نفر دیگر از دانشجویان به ایشان ابلاغ شد. این احکام شامل محرومیت از تحصیل و تسهیلات رفاهی دانشگاه است. روز گذشته برای دو نفر دیگر از دانشجویان چنین احکامی صادر شده بود و گفته می شود صدور احکام مشابه برای دیگر دانشجویان در روزهای آینده ادامه خواهد یافت.

حکم «دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات» و همچنین «محرومیت از تسهیلات رفاهی دانشگاه تا پایان تحصیل» برای عباس حکیم زاده، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی امیرکبیر، به صورت قطعی و لازم الاجرا به این دانشجو ابلاغ شد. پیش از این عباس حکیم زاده، در ترم گذشته به محرومیت موقت از تحصیل محکوم و به دانشگاه ممنوع الورود شد. با تایید این حکم، مدت محرومیت این عضور شورای مرکزی انجمن اسلامی امیرکبیر به سه ترم می رسد. لازم به ذکر است علاوه بر صدور حکم فوق احضاریه جدیدی نیز برای این فعال دانشجویی صادر شده که روز گذشته به وی ابلاغ شد.

همچنین بیژن پوریوسفی، عضو شورای عمومی انجمن اسلامی پلی تکنیک، نیز به «دو ترم محرومیت از تحصیل با احتساب سنوات و محرومیت از تسهیلات رفاهی دانشگاه تا پایان تحصیل» محکوم شد. این حکم اولیه و قابل تجدیدنظرخواهی است. علاوه بر حکم فوق احضاریه جدیدی به بیژن پوریوسفی داده شده که بایستی وی طی روزهای آینده برای اطلاع از موارد اتهامی جدید خود در کمیته انضباطی حاضر شود.

در ادامه موج صدور احکام سنگین برای دانشجویان، ابراهيم رحماني، نايب دبير شوراي صنفي دانشگاه، به يك ترم محروميت از تحصيل به صورت معلق محكوم شد. ورود ابراهيم رحماني به دانشگاه از ۱۵ ارديبهشت ماه بدون حكم ممنوع شده است اما روز گذشته حكم قطعي وي صادر شد. رحماني بار ديگر به كميته انضباطي احضار شده است و بايد روز چهارشنبه، بيست و ششم ارديبهشت ماه به كميته انضباطي مراجعه كند.

همچنين سجاد ويس‌‏مرادي، عضو جديد شوراي مركزي انجمن اسلامي، به دو ترم محروميت از تحصيل با احتساب سنوات و محروميت از كليه امكانات رفاهي تا پايان تحصيلات محكوم شده است. وي احضاريه مجددي نيز از سوي كميته انضباطي دارد.

بهزاد حیدری، عضو دیگر شورای عمومی انجمن اسلامی امیرکبیر، به «یک ترم محرومیت از تحصیل» محکوم شد. حکم اولیه بهزاد حیدری پیش از این صادر شده بود که پس از اعتراض وی به حکم اولیه، حکم قطعی وی امروز صادر شد.

صدیقه بیگدلی، دیگر عضو شورای عمومی انجمن اسلامی، به «محرومیت از تسهیلات رفاهی دانشگاه تا پایان تحصیل» محکوم شد. حکم صادره برای این دانشجو قطعی و لازم الاجراست. صدیقه بیگدلی نیز مانند دیگر دانشجویان علاوه بر حکم فوق احضاریه جدید نیز برایش صادر شده است.

روز گذشته نیز احکام یک ترم محرومیت از تحصیل برای علی صابری، دبیر انجمن اسلامی امیرکبیر، و سه ترم محرومیت از تحصیل برای محمداسماعیل سلمانپور، عضو شورای عمومی انجمن اسلامی، صادر شد. با صدور احکام فوق با توجه به این که هر دانشجوی دوره کارشناسی مجاز است حداکثر طی ۱۲ ترم واحدهای درسی خود را بگذارند، فعالین دانشجویی دانشگاه امیرکبیر همگی در آستانه اخراج قرار گرفته اند.

در هفته جاری بیش از ۴۰ نفر از دانشجویان امیرکبیر به کمیته انضباطی احضار شدند و شنیده ها حاکی از آن است که صدور احکام سنگین برای این دانشجویان در روزهای آینده ادامه دارد. رهایی، رئیس دانشگاه امیرکبیر، با صدور احکام سنگین انضباطی برای دانشجویان به نوعی در راستای شعار انقلاب فرهنگی دوم گام برمی دارد

عزیزی: مسوولان قضايي پرونده دانشجويان را بي‌‏طرفانه پيگيري كنند

نايب دبير انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير گفت: جرياني كه از چندي پيش و قبل از جعل نشريات دانشجويي، تمام تلاش خود را بر گرفتن بهانه‌‏اي از فعالان دانشجويي پلي‌‏تكنيك كرده بود، سرانجام شكست خورد و خود دست به برپاكردن غائله‌‏اي زد تا فعالان دانشجويي اميركبير را برانداز و غيرمعتقد به اسلام و مباني آن نشان دهد.

علي عزيزي در گفت‌‏وگو با خبرنگار “ايلنا”، هدف اين جريان را توجيه نوع برخورد سركوبگرانه با فعاليت‌‏هاي مستقل دانشجويان خواند و افزود: اين جريان براي كسب منافع جناحي خود چنين كرد كه البته با هوشياري دوباره دانشجويان شكست خورد.

وي با اظهار اميدواري نسبت به اينكه قضات تحت‌‏تأثير اين جوسازي‌‏ها قرار نگيرند، از تلاش براي انشاي نامه‌‏هايي محرمانه به مقامات مسؤول در رده‌‏هاي بالاي حكومتي خبر داد كه در آن ضمن بيان مواضع انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير و تشريح اتفاقات اخير، پيگيري بي‌‏طرفانه اين پرونده خواسته شده است.

نايب دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه صنعتي اميركبير گفت: سؤال و جواب‌‏هايي كه از مديران مسؤول نشريات در روز نخست حضور مديران مسؤول در دادگاه پرسيده شد، شك‌‏برانگيز بود.

عزيزي با بيان اينكه برخي از بازپرسان دادگاه، فعاليت مديران مسؤول نشريات را در انجمن اسلامي دانشجويان زير سؤال برده بودند، گفت: عجيب به نظر مي‌‏رسد كه دادگاه به اين‌‏صورت در مسايل و مشكلات درون دانشگاه دخالت مي‌‏كند.
وي افزود: دخالت دادگاه در مسأله انجمن اسلامي اشتباه است و موجب انحراف پرونده از سير طبيعي خود مي‌‏شود و دادگاه بايد بي‌‏طرفي خود را در اين‌‏گونه مسايل حفظ كند.

عزيزي اظهارات حداد، معاون امنيت دادستان تهران مبني بر مقصر دانستن مديران مسؤول نشريات را كه پيش از تكميل بازپرسي و تشكيل دادگاه انجام شده بود، رد كرد و افزود: اين نوع موضع‌‏گيري تنها اين شائبه را ايجاد مي‌‏كند كه آيا استقلال دادگاه در پيگيري اين پرونده لحاظ مي‌‏شود يا خير؟

وي افزود: اين‌‏گونه اظهارات يك‌‏جانبه بدون در نظر گرفتن سير قضايي پرونده و توجه به مدارك و مستندات، نشانه‌‏اي از دخالت در روند بي‌‏طرفانه پرونده است.

آغاز طرح جلوه حجاب در مراکز استان‌ها

طرح جلوه حجاب از روز " دوشنبه " دردهها فروشگاه مراکز استانهای سراسر ایران آغاز می شود .

به گزارش واحد مرکزی خبر، نایب رئیس شورای اصناف با بیان این مطلب گفت : هموطنان به ویژ بانوان می‌توانند با مراجعه به واحد های مشارکت کننده در این طرح ، لباس های مورد نیاز خود را خریداری کنند .

قاسم نوده فراهانی افزود: واحد های صنفی مشارکت کننده در طرح جلوه حجاب باپلاکارد های زرد رنگی که بر بالای در این مغازها و فروشگاهها نصب شده ،مشخص هستند .

وی افزود: لباس ها در طرح جلوه حجاب باقیمت ، مدل ، کیفیت و رنگ های بهتر و مناسب تر به فروش می رسد .

این مسئول با اشاره به اینکه طرح جلوه حجاب از پانزدهم اردیبهشت با 500 واحد صنفی در تهران آغاز شده است ، افزود: از امروز تعداد واحد صنفی عرضه کننده ، به هزار واحد افزایش می یابد .

فراهانی لباس های عرضه شده در این طرح را الگوی مناسب لباس ایرانی معرفی کرد و گفت : از این پس همه تولیدکنندگان موظف به تولید لباس مناسب باالگوی اسلامی ایرانی هستند و شورای اصناف نیز بر این واحها نظارت می‌کند.

وی تاکید کرد: واحدهای صنفی عرضه کننده نیز از این پس حق فروش لباس های نامناسب را ندارند و در صورت مشاهده با آنان برخورد می شود.

«اعدام ۱۵ نفر در مشهد طی ده روز»

دادستان عمومی و انقلاب مشهد، روز دوشنبه، ۲۴ ارديبهشت ماه، اعلام کرد که طی ده روز گذشته، ۱۵ تن به اتهام قاچاق مواد مخدر، اعدام شده اند.

روزنامه محافظه کار قدس از قول غلامحسين اسماعيلی، دادستان عمومی و انقلاب مشهد نوشته است که «دستگاه قضايی با عوامل ايجاد ناامنی و قاچاقچيان مواد مخدر، قاطعانه برخورد می کند و در همين راستا ۱۵ تن در مشهد به دار آويخته شده اند.»

به گزارش روزنامه قدس، اين اعدام ها طی ۱۰ روز گذشته صورت گرفته است. با احتساب اين ۱۵ تن، تعداد اعدام ها در سال جاری ميلادی (کمتر از پنج ماه)، به دست کم ۷۲ تن رسيد.

قتل، سرقت مسلحانه، ارتداد، زنا، توهين به مقدسات، جاسوسی، و قاچاق مواد مخدر برخی از جرم هايی به شمار می روند که ارتکاب به آن در جمهوری اسلامی می تواند منجر به صدور حکم اعدام شود.

افزايش مجازات اعدام در ايران

سازمان عفو بين الملل چندی پيش اعلام کرد که به رغم کاهش مجازات اعدام در سراسر جهان، آمار اجرای اين مجازات در ايران در سال ۲۰۰۶، نسبت به سال قبل از آن، افزايش يافته است.
بر اساس گزارش اين سازمان، تعداد افرادی که درسال ۲۰۰۶ اعدام شده اند هفتاد درصد درمقايسه با سال ۲۰۰۵ افزايش داشته است.

بنا بر آخرين آماری که اين سازمان منتشر کرده، در سال ۲۰۰۶ ميلادی ، ۱۷۷ نفر در ايران اعدام شدند در حالی که اين آمار برای سال ۲۰۰۵ ميلادی، ۹۴ تن گزارش شده بود.

سازمان عفو بين الملل معتقد است که تعداد واقعی افراد اعدام شده بيش ازاين است، اما به علت «عدم پاسخگويی و نبود شفافيت قوه قضاييه»، رقم اصلی اعدام ها نامشخص باقی می مانند. ايران همچنان بيش از هرکشوری درجهان، نوجوانان را اعدام می کند.

شماری از نهادهای مدافع حقوق بشر از جمهوری اسلامی خواسته اند صدور احکام اعدام را برای جوانان متوقف کنند.

برابر قوانين بين المللی افراد زير ۱۸ سال کودک بشمار می آيند و اعدام آنها نقض پيمان های بين المللی از جمله پيمان بين المللی حقوق کودکان است.

در حال حاضر، تنها شش کشور چين، ايران، آمريکا، سودان، عراق و پاکستان، مسئول اجرای ۹۱ درصد مجازت های اعدام در سرتاسر کره زمين هستند.

ايران پس از چين، بيشترين حکم اعدام را به اجرا درمی آورد.

طبق ابلاغيه كتبي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهركرد تا اطلاع ثانوي حق فعاليت ندارد

سخنگوي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهركرد اظهار داشت: « پس از دو هفته از برگزاري انتخابات شوراي مركزي اين انجمن، ابلاغيه‌اي كتبي از سوي هيات نظارت ارائه شده كه براساس آن به دليل ارايه‌ي شكايتي از نحوه‌ي برگزاري انتخابات، اين انجمن تا اعلام راي نهايي در رابطه با اين شكايت، حق هيچگونه فعاليتي را ندارد.»
محمد تقديري در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، درباره موارد ذكر شده در رابطه با شكايت در اين ابلاغيه‌ي كتبي، گفت: « اولين مورد شكايت آن است كه دبير شوراي مركزي با حضور در جلسه‌ي هيات منصفه بايد در رابطه با همه‌ي افرادي كه تشكيلاتي بوده‌اند و يكسري افرادي كه تشكيلاتي نيستند توضيح دهد و دوم اينكه توضيح دهد كه دليل اينكه يكي از اعضاي شوراي مركزي جديد در سال اول ورود به دانشگاه بوده و در اين شوراي مركزي راي آورده است، چيست.»اين فعال دانشجويي ادامه داد: « بر اساس اساسنامه‌ي اين انجمن و آيين‌نامه‌ي تشكل‌هاي اسلامي تنها مرجعي كه مي‌تواند اعضاي تشكيلاتي را مشخص كند خود شوراي مركزي است و در مورد شكايت دوم نيز بر اساس اساسنامه هر فردي كه عضو انجمن اسلامي بوده و شش ماه فعاليت مستمر داشته باشد با نظر شوراي مركزي مي‌تواند عضو تشكيلاتي شده و عضو تشكيلاتي نيز حق كانديدا شدن را دارد و ساير اعضاء مي‌توانند به وي راي بدهند، از اين رو درباره دو شكايت مطرح شده بر اساس آيين‌نامه هيچ تخلفي در آن نبوده است و اين انجمن بر اين باور است كه مواردي كه هيات نظارت تحت شكايت عنوان كرده قابل بررسي نيست؛ چراكه بايد يك سوم اعضاي تشكيلاتي به هيات نظارت طرح شكايت كنند در حالي كه تعداد اعضاي شاكي كمتر از 10 نفر بوده است.»

مجوز انجمن اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي لغو شد

دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه علامه طباطبايي با اعلام اين خبر كه مجوز انجمن اسلامي دانشگاه لغو شد، اين اقدام را قانوني ندانست.
مرتضي اصلاح‌چي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) ابراز عقيده كرد: « امروز نامه‌اي به دانشكده‌هاي مختلف ابلاغ شده است كه دفترهاي انجمن‌هاي اسلامي تا پايان هفته بايد خالي شوند و به نوعي مجوز انجمن اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي را لغو كرده‌اند. اين نامه خطاب به روساي تمام دانشكده‌هاي مختلف دانشگاه علامه طباطبايي ارسال شده است.»
اين فعال دانشجويي تصريح كرد: « هيات نظارت اواخر پاييز سال گذشته به انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه اعلام كرد كه بايد هيات موسس با اساسنامه‌ي جديد تحويل مسوولان داده شود كه تقريبا در دي ماه سال گذشته اساسنامه و هيات موسس جديد به هيات نظارت تحويل داده شد.»
وي افزود: « به طور قانوني هيات نظارت موظف بود طي دو ماه به ما جواب بدهد و اعضاي هيات موسس را تاييد يا رد نمايد اما با وجود آنكه چهار ماه از آن تاريخ مي‌گذرد مسوولان دانشگاه هيچ جوابي به ما ندادند در صورتي كه اعضاي معرفي شده به هيچ عنوان تعليق نداشته‌اند و تاكنون به كميته‌ي انضباطي احضار نشده‌اند. همچنين اساسنامه‌ي ما كاملا تغيير يافته بود.»
اصلاح‌چي در پايان با بيان اين ادعا كه گويا قرار است هيات موسس جديدي به وجود آيد، ابراز عقيده كرد: «ما و ساير دانشجويان زماني مي‌توانيم اين تصميم را بپذيريم كه هيات نظارت جواب قانع‌كننده‌اي به ما بدهد و علت عدم پذيرفتن هيات موسس اعلام شده را اعلام كند. ما هفته‌ي آينده انتخابات انجمن اسلامي دانشگاه علامه طباطبايي را برگزار مي‌كنيم.»

اعتراض دانشجويان علوم پزشکي شيراز به نصب دوربين مدار بسته

جمعي ازدانشجويان دانشگاه علوم پزشکي شيراز در جلسه پرسش و پاسخ با رئيس اداره حراست دانشگاه نسبت به نصب دوربين مدار بسته و برخي مشكلات ديگر دانشگاه اعتراض كردند.
به گزارش سرويس صنفي آموزشي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) منطقه فارس، احضار دانشجويان به حراست، حمل باتوم توسط انتظامات در برخي اماکن دانشگاه، تصميم مديريت دانشگاه به نصب دوربين مداربسته در برخي از فضاهاي دانشگاه و برخوردهاي نامناسب برخي از پرسنل انتظامات، بيشترين موضوعات اعتراضات دانشجويي را در اين جلسه شامل مي شد.
حدايق رئيس حراست دانشگاه نصب دوربين مداربسته را جهت حفاظت فيزيکي، امنيت دانشجويان و نظارت بر پرسنل انتظامات اعلام کرد.
وي درباره حمل باتوم توسط انتظامات دانشگاه اظهار داشت: باتوم تنها جهت استفاده انتظامات در قسمت نقليه و انبار بوده است که دانشجويان صحبت هاي وي را به دور از واقعيت عنوان کردند.
وي درباره کميته انضباطي اظهار داشت: کميته انضباطي از لحاظ اداري مستقل از حراست است.

حمایت انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهرکرد از انجمن اسلامی دانشگاه اميرکبير

انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهرکرد درباره وقايع دانشگاه اميرکبير بيانيه صادر كرد.


به گزارش گروه دريافت خبر خبرگزاري دانشجويان ايران(ايسنا)، در اين بيانيه با بيان اينكه امروز اميرکبير را نه به عنوان يک دانشگاه بلکه به عنوان قلب تپنده جنبش دانشجويي ايران مي‌شناسند، به بازداشت، احضار و… برخي فعالان دانشجويي اين دانشگاه اشاره و ابراز عقيده شده است: « اما اتفاقي که در چند روز گذشته در اين دانشگاه رخ داد در طول دوران حيات دانشجويي و سياسي ايران زمين نه تنها بي‌سابقه بود بلکه هيچ کس انتظار وقوعش را نمي‌کشيد. طرح مطالب موهن به ساحت مقدس پيامبراکرم (ص) و ائمه اطهار (ع) از طريق چهار نشريه دانشجويي نه تنها به يک‌باره حيرت مديران مسوول اين نشريات بلکه حيرت جامعه و دانشگاه را برانگيخت.»

در ادامه اين بيانيه خاطرنشان شده است: « اگرچه مديران مسوول اين نشريات دانشجويي از جعل لوگوي نشريات خود توسط افرادي ناشناس خبر دادند و سخنگوي قوه قضاييه نيز اعلام کرد که دراين رابطه عوامل تهيه و تکثير اين نشريات جعلي و موهن را شناسايي و دستگير کرده و هيچ دانشجويي در ميان اين دستگيرشدگان وجود نداشته، اما عده‌اي با گرفتن انگشت اتهام به سمت دانشجويان مظلوم و حركات اعتراضي در مقابل دانشگاه اميرکبير هدف نهايي خود را از اين حرکات اعلام کردند و آن چيزي نبود جز انقلاب فرهنگي دوم.»

نويسندگان اين بيانيه ابراز عقيده كرده‌اند: « انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهرکرد ضمن محکوم کردن توهين‌هاي وقيح صورت گرفته به ساحت پيامبر اسلام (ص) و ائمه اطهار (ع) اعلام مي‌دارد که تکثير همزمان اين نشريات جعلي در زماني از پيش تعيين شده در دانشگاه اميرکبير و برخي دانشگاه‌هاي ديگر و درج مطالب يکسان و کاريکاتوري مشابه در اين نشريات نه تنها در توان ذهني و عملي هيچ دانشجوي فهيم و آگاهي نيست بلکه حکايت از يک توطئه زشت دارد. از نمايندگان مردم در مجلس و قوه قضاييه و رياست محترم اين قوه تقاضا دارد که به دور از جوسازي‌هاي غلط در جهت روشن شدن همه ابعاد قضيه و شناسايي عاملان اصلي پيگيري‌هاي لازم را انجام دهند.»

در پايان اين بيانيه اظهار شده است: «انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه شهرکرد ضمن حمايت از دانشجويان فهيم اميرکبير و انجمن اسلامي منتخب آنان، دستگيري‌هاي صورت گرفته در دانشگاه را محکوم كرده و خواهان آزادي تمامي دانشجويان در بند است و به کساني که در فكر انقلاب فرهنگي دوم هستند بيان مي‌دارد که امروز ديگر نه دانشجويان در دوران دهه شصت به سر مي‌برند و نه جامعه پذيراي اين حرکات است.»

در برابر چکمه پوشان مي ايستيم

حسن زارع زاده اردشير

بيش از 40 نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير روز گذشته به كميته انضباطي اين دانشگاه فراخوانده شدند. در همين حال تعدادي از دانشجويان در اعتراض به بازداشت دانشجويان دست به تجمع زدند و چند دانشجو با محروميت هاي تحصيلي روبرو شدند.

احضار بيش از 40 نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير پس از آن صورت مي گيرد که به گفته يکي از اين دانشجويان، انها چند روز پيش در مراسم تريبون آزاد شوراي صنفي و انجمن اسلامي منتخب دانشجويان، شناسايي شدند. در بين احضار شدگان تعدادي از اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان نيز ديده مي شوند.

روز گذشته همزمان با احضار اين دانشجويان، علي صابري، دبير سابق انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه اميركبير به يك ترم تعليق و محروميت از تحصيل و محمداسماعيل سلمان‌‏پور، عضو شوراي عمومي انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير به سه ترم محروميت از تحصيل محكوم شدند.

در همين ارتباط علي صابري به ايلنا، گفت: "پس از ورود به دانشگاه اين حكم به صورت تلفني به من ابلاغ شد." وي دليل صدور اين حكم را وقايع خرداد سال گذشته دانست و افزود: "حكم اوليه يك ترم تعليق مرا تير ماه سال گذشته اعلام كردند اما تاكنون اجرا نشده بود و اين ترم که قرار بود فارغ‌‏التحصيل شوم، با اجراي اين حكم فارغ‌‏التحصيلي من يك ترم به تعويق مي‌‏افتد."

دبير سابق انجمن اسلامي منتخب دانشجويان در ادامه گفت: "هفته گذشته نيز در تماس با محل كار پدرم، خانواده‌‏ام را تحت فشار گذاشته‌‏اند كه در صورتي كه مرا از خوابگاه در تهران به مشهد بازنگردانند، از دانشگاه اخراج مي‌‏شوم."

همچنين محمداسماعيل سلمان‌‏پور که تنها دو ترم براي اتمام تحصيل فرصت داشت، گفت: "به خاطر احضار قبلي در دي ‏ماه سال 85، به يك ترم محروميت از تحصيل به صورت تعليقي مواجه شده ام."

وي افزود: "هفته پيش عده‌‏اي ناشناس با خانه ما در ساري تماس گرفتند و به پدرم خبر دادند كه من در زندان اوين به سر مي‌‏برم كه اين مساله باعث بدحال شدن پدرم و بستري شدن وي در بيمارستان شد."

سلمان‌‏پور تصريح كرد: "زماني كه بنده در بيمارستان كنار پدرم بودم، كميته انضباطي دانشگاه اميركبير به خاطر وقايع اخير تشكيل جلسه داد و به طور غيابي محكوميت قبلي من را از حال معلق درآورد و علاوه بر آن، در حكم اوليه خود دو ترم تعليق ديگر از تحصيل با احتساب سنوات را به آن اضافه كرد."

سناريويي از پيش طراحي شده

در همين حال جمعي از دانشجويان دانشگاه اميركبير در اعتراض به بازداشت شش دانشجوي اين دانشگاه، در صحن دانشگاه دست به تجمع زدند.

يکي از اعضاي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان در همين زمينه به روز گفت: "حدود دو هفته است که عده اي با جعل لوگوي 4 نشريه دانشجويي پروژه اي عليه اين دانشگاه آغاز کرده اند که چون ماهيت آن روشن شده، از روي عصبانيت دانشجويان را مي گيرند تا بلکه زير فشار آنها را وادار به اعتراف کنند."

اين دانشجوي دانشگاه امير کبير افزود: "ما در اعتراض به اين وضعيت ظهر روز يکشنبه در صحن دانشگاه از ساعت 11 و سي دقيقه به مدت دو ساعت تجمع آرامي برگزار کرديم تا اعلام کنيم در برابر برخورد با دانشجويان سکوت نمي کنيم."

همچنين به گزارش ايلنا، تجمع‌كنندگان عكس‌هاي دانشجويان بازداشت شده دانشگاه اميركبير را در بردهاي دانشگاه چسبانده و خبرهاي و اتفاقات هفته گذشته را براي اطلاع رساني در اختيار دانشجويان قرار داده اند.

از سويي ديگر، انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه امير کبير ديروز در يک بيانيه تحليلي در خصوص سناريوي جعل نشريات دانشجويي اين دانشگاه، اقدامات انجام شده عليه دانشجويان را سناريويي از پيش طراحي شده و در راستاي انقلاب فرهنگي دوم خواند.

در بخشي از اين بيانيه آمده است: "طراحان امنيتي پروژه جعل نشريات دانشجويي به منظور ايجاد فضاي رعب و وحشت در دانشگاه و در حالي که از واکنش دانشجويان در هول و هراس به سر مي برند، به منظور برگرفتن تنها ابزار دانشجويان اين ديار که همانا اعتراض کردن و فرياد زدن عليه ظلمي است که بر ايشان مي رود، در پي دستگيري ۷ دانشجوي پلي تکنيکي و القاي ناجوانمردانه اتهام جعل نشريات به دانشجويان مظلوم، طي اظهاراتي که گويي پرده از سناريوي شوم ديگري برمي گيرد، خبر از توطئه عده اي جهت به آشوب کشيدن فضاي دانشگاه ها مي دهند. انجمن اسلامي دانشجويان اعلام مي نمايد که اعتراضات دانشجويي همواره آشکار، روشن و بدون پرده پوشي اعلام و اجرا شده است و براي اعتراض به ظلمي روزافزوني که بر دانشجويان مي رود، نيازي به توطئه چيني نيست. آنان که به خيال خام خود قصد دارند با اين به اصطلاح پيش گويي ها صداي اعتراض دانشجويان را در گلو خفه کنند در مسيري اشتباه گام برمي دارند. دانشجويان مسلما در هفته هاي آتي نسبت به اين همه ناجوانمردي که بر حقشان روا داشته شده، اعتراضات مدني و آرام خود را پي خواهند گرفت و در مقابل آشوب طلبان، عملگان بي همت و چکمه پوشان بي غيرت با تمام توان ايستادگي خواهند کرد."

شوراي هماهنگي و نظارت بر طرح توسعه و تحكيم حجاب در آموزش و پرورش تشكيل شد

مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش گفت: شوراي هماهنگي, نظارت و ارزيابي بر طرح توسعه و تحكيم حجاب و عفاف با حضور معاونان وزير, به رياست معاون پرورشي و دبيري مديركل دفتر امور بانوان در وزارت آموزش و پرورش تشكيل شد.

سويزي, مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش، در گفت و گو با خبرنگار ايلنا, گفت: شوراي هماهنگي نظارت و ارزيابي بر طرح توسعه و تحكيم حجاب, در قالب انجام وظايف خود، مصوباتش را به سازمان‌‏هاي آموزش و پرورش سراسر استان‌‏ها ابلاغ و اجراي اين مصوبات را پيگيري مي‌‏كند.
وي افزود: وظيفه اين شورا كه در سطح عالي مديريتي در آموزش و پرورش تشكيل شده، سياستگذاري در حوزه تحكيم حجاب و عفاف است كه نمونه آن در سطحي كوچك‌‏تر در استان‌‏ها و به رياست, رييس سازمان آموزش و پرورش استان تشكيل شده است.
سويزي با اشاره به فعاليت چهار ماهه شوراي هماهنگي و نظارت بر طرح توسعه و تحكيم حجاب، خاطرنشان كرد: در طول فعاليت اين شورا آيين‌‏نامه آن به تصويب رسيده، شيوه‌‏نامه آن نيز تدوين و به سازمان‌‏ها ابلاغ شده است.
مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش افزود: در قالب اين شورا، برنامه عملي پيشنهادي آموزش و پرورش در حوزه حجاب و عفاف در 50 بند تدوين شده كه از سوي بخش‌‏هاي مربوطه در آموزش و پرورش به استان‌‏ها ابلاغ خواهد شد.
وي با اشاره به قدمت 10 ساله طرح توسعه و تحكيم حجاب و عفاف يادآور شد: براساس اين طرح، وظايفي بر عهده دستگاه‌‏ها و نهادهاي اجرايي و دولتي قرار داده شده است كه آموزش و پرورش نيز در اين حوزه وظايف مربوط به خود را خواهد داشت.
سويزي خاطرنشان كرد: براساس طرح توسعه و تحكيم عفاف و حجاب براي آموزش و پرورش در 21 بند وظايفي تعيين شده كه بايد به آن پرداخته شود.
مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش، با اشاره به اينكه موضوع حجاب مساله‌‏اي فراجنسيتي است، افزود: در محتواي دروس, پژوهش‌‏ها, برنامه‌‏ريزي‌‏هاي فرهنگي در بخش‌‏هاي مختلف, آموزش عمومي و آموزش دوره متوسطه موضوع حجاب و عفاف مورد توجه قرار مي‌‏گيرد.
وي گفت: فرهنگ حجاب به حوزه زنان و مردان مربوط مي‌‏شود، اما در زنان از جايگاه بارز و ويژه‌‏تري برخوردار است.
سويزي با تاكيد بر برنامه‌‏هاي فرهنگي آموزش و پرورش در حوزه تحكيم حجاب و عفاف، تصريح كرد: در آموزش و پرورش عمدتاً انجام كارهاي فرهنگي و باورپذير كردن دانش‌‏آموزان در مقوله حجاب مورد توجه است و بايد برنامه‌‏هاي ما در اين حوزه ارائه و پيشنهاد شود.
مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش، با اشاره به اينكه آموزش و پرورش در بحث پوشش با معضلي مواجه نيست، گفت: در مقوله پوشش, بهينه‌‏ترين و مناسب‌‏ترين نوع پوشش از نظر رعايت نكات شرعي و عرفي مربوط به كارمندان و كاركنان حوزه آموزش و پرورش است.
به گفته وي، آموزش و پرورش نسبت به ساير سازمان‌‏ها و نهادها در اجراي طرح توسعه و تحكيم حجاب و عفاف حركت پيشتازانه داشته و اقدامات ملموسي را در اين حوزه انجام داده است.
سويزي در خصوص چگونگي ايجاد گرايش در دانش‌‏آموز براي استفاده از پوشش‌‏هاي مناسب با عرف، يادآور شد: حسن ايجاد باورپذيري در دانش‏‌‏آموزان و كار فرهنگي در اين حوزه بايد قدرت پاسخگويي به سوالات دانش‌‏آموزان كه نسل جوان اين كشور هستند، وجود داشته و فرآورده‌‏هاي فرهنگي نيز قدرت متقاعدسازي دانش‌‏آموزان را داشته باشد.
وي با اشاره به اينكه نبايد نسل جوان را از حق پاسخگويي به سوالاتشان محروم كرد، افزود: حق پاسخگويي به سوالات حقي است كه ما خود نيز از آن بهره‌‏مند بوده‌‏ايم و بايد اين حق را براي دانش‌‏آموزان و نسل جوان امروز هم قائل شويم.
مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش خاطرنشان كرد: هدف ما در اجراي طرح توسعه و تحكيم حجاب و عفاف در آموزش و پرورش آن است كه برنامه‌‏ريزي‌‏هاي متنوع فرهنگي در مدارس صورت گيرد و ثقل برنامه‌‏ريزي‌‏ها به سمتي باشد كه فرآورده‌‏هاي توليدي قدرت متقاعدسازي به مبناي استدلال‌‏هاي هنري را داشته باشد.
وي افزود: به منظور انجام مقوله فرهنگ‌‏سازي و متقاعدسازي دانش‌‏آموزان در صدد هستيم، يونيفورم‌‏هاي مناسبي براي آنان طراحي شود كه ضمن رعايت چارچوب‌‏هاي شرعي زيبايي و شادابي‌‏هاي لازم را نيز داشته باشد.
مديركل دفتر امور زنان آموزش و پرورش گفت: به منظور طراحي يونيفورم‌‏هاي مناسب، نمايش‌‏هايي از لباس دانش‌‏آموزي برگزار مي‌‏شود تا به فرهنگسازي در اين حوزه كمك كند.
سويزي تصريح كرد: آموزش و پرورش به دليل ماهيت خاص خود هيچ‌‏گاه نمي‌‏تواند با ضرب‌‏الاجل طرح‌‏هاي فرهنگي را اجرا كند و به همين دليل در آموزش و پرورش موضوع طرح ارتقاي امنيت ملي به شكل اجرايي در سطح جامعه مطرح نبوده است.

جمعي از دانشجويان دانشگاه اميركبير تجمع در اعتراض به بازداشت 7 دانشجوي بازداشت شده

يك فعال دانشجويي دانشگاه اميركبير خبر داد: «جمعي از دانشجويان دانشگاه اميركبير در اعتراض به بازداشت هفت دانشجوي بازداشت شده اين دانشگاه در صحن دانشگاه اميركبير تجمع آرام انجام دادند.»
بيژن پوريوسفي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، اظهار داشت: « ظهر امروز يكشنبه جمعي از دانشجويان دانشگاه پلي تكنيك در صحن دانشگاه تجمع آرامي انجام دادند. اين تجمع از ساعت 11:30 دقيقه آغاز و تا ساعت 13:30 دقيقه به طول انجاميد.»
وي ادامه داد: «تجمع‌كنندگان عكس‌هاي دانشجويان بازداشت شده دانشگاه اميركبير را در بردهاي دانشگاه چسبانده و خبرهاي و اتفاقات هفته گذشته را براي اطلاع رساني در اختيار دانشجويان قرار دادند. اين تجمع بدون سخنراني و تنها در اعتراض به بازداشت اين دانشجويان برگزار شد.»

جلوگیری از سخنرانی ناصر زرافشان در دانشگاه اهواز

شنيده شد سمينار جهاني شدن فرهنگي در دانشگاه چمران اهواز لغو شد. قرار بود ناصر زرافشان حقوقدان، محمد رهنما از موسسه امام خميني و کامبيز نوروزي در اين سمينار سخنراني کنند اما به برگزارکنندگان همايش اطلاع داده شد ناصر زرافشان اجازه سخنراني ندارد و نمي تواند به شهر اهواز سفر کند.

همچنين در تحولي ديگر 39 مدير مسوول از 50 مدير مسوول نشريات دانشجويي اين دانشگاه در اعتراض به حذف چند کانديدا در انتخابات مديران مسوول نشريات دانشگاهي چمران شرکت نکردند.

ستون "پيدا و پنهان" روزنامه اعتماد

انتقال معلمان بازداشتی به بند 7

بنا بر گزارشات رسیده 23 تن از معلمان ایرانی به بند 7 زندان اوین منتقل شدند

حدود 23 تن از معلمانی که در مقابل مجلس با ضرب و شتم دستگیر و بازداشت شدند پس از بازجویی ها وزارت اطلاعات در بند 209 زندان اوین به بند 7 در کنار زندانیان عادی با جرایم موارد مخدر به سر می برند .

لازم به یادآوریست رژیم جمهوری اسلامی سرکوب زنان ، کارگران و معلمان را در سال جدید شدت بخشیده و با هر تجمعی بسیاری از آنها را بازداشت و شکنجه می کند .

فعالان حقوق بشر در ایران از تمامی سازمان های حقوق بشری می خواهد با اعمال فشار بر رژیم جمهوری اسلامی بازداشت ، ضرب و شتم معلمان و کارگران را متوقف نماید .


Human Rights Activists in Iran

Hra.Iran@Gmail.Com

www.Iran-Hra.blogfa.com

اعلام نگرانی سازمان عفو بین الملل در مورد 4 زندانی سیاسی

عفو بين الملل با انتشار اطلاعيه اي نسبت به نقض حقوق چهار تن از زندانيان سياسي در ايران اعتراض كرد.

در اين اطلاعيه كه پيرامون وضعيت دكتر كيوان انصاري (عضو شوراي مركزي سازمان دانش آموختگان ايران)، خيرالله درخشندي (فعال سابق دانشجويي)، ابوالفضل جهاندار (فعال سابق دانشجويي) و كيوان رفيعي (فعال حقوق بشر) صادر شده آمده است:

وكلاي سه تن از اين چهار نفر كه همگي آنها در بند ۲۰۹ اوين در تهران نگهداري مي شوند اعلام كرده اند كه درخواست تجديدنظر از حكم زندان اين محكومان را در ماه آوريل به شعبه ۳۲ دادگاه تجديدنظر تسليم كرده اند.

دكتر كيوان انصاري از سوي شعبه ششم دادگاه انقلاب به چهار سال و نيم زندان به اتهام “اقدام عليه امنيت ملي، تجمع و توطئه با قصد تبليغ عليه نظام و توهين به مقامات حكومتي” محكوم شده است. دكتر كيوان انصاري در تاريخ ۱۸ سپتامبر سال گذشته بازداشت و در زندان انفرادي در بند ۲۰۹ اوين نگهداري مي شود و درخواست وي براي تجديد نشر نيز براي ۱۷ آوريل در شعبه ۳۲ دادگاه تجديدنظر تهران تعيين وقت شده است.

خيرالله درخشندي و ابولفضل جهاندار نيز به دليل “اقدام عليه امنيت ملي و تجمع و توطئه به قصد تخريب امنيت كشور” به ترتيب به سه و دو سال و نيم زندان محكوم شده اند. وكلاي اين سه نفر گزارش داده اند كه درخواست تجديد نظر اين سه نفر را به شعبه ۳۲ دادگاه انقلاب در تهران تقديم كرده اند. خيرالله درخشندي، فارغ التحصيل مديريت صنعتي و روزنامه نگار است و ابوالفضل جهاندار عضو سابق شوراي عمومي دفتر تحكيم وحدت است و در حالي كه هنوز دانشجو بود در تاريخ ۱۹ آگوست بازداشت شد.

در اطلاعيه عفو بين الملل با اشاره به وضعيت نگران كننده سلامتي كيوان رفيعي آمده است: در ميانه ماه ژانويه پرونده وي به شعبه ۱۴ دادگاه انقلاب رفته است. در ادامه اين بخش گزارش عفوبين الملل به چندين مورد اعتصاب غذاي اين زنداني سياسي اشاره شده و از جمله مشكلاتي كه كيوان رفيعي در بند ۲۰۹ اوين با آنها رو به رو است به “عدم دسترسي به وكيل و عدم دسترسي به پرونده” اشاره شده است. كيوان رفيعي كه در تاريخ ۹ جولاي ۲۰۰۶ بازداشت شده است به عنوان سخنگوي گروهي كه در ايران به نام فعالان حقوق بشر در ايران ناميده مي شوند، شناخته مي شود.”

در اين اطلاعيه همچنين با ذكر سخناني از محمود احمدي نژاد در ۵ سپتامبر كه نسبت به نفوذ سكولاريسم در دانشگاه ها هشدار داده بود و گفته بود “من به دانشجويان مي گويم كه توي دهن استادان سكولار و ليبرال بزنند” آمده است: شماري از دانشجويان به دليل فعاليتهاي سياسي شان از ادامه تحصيل در ايران بازمانند.

اين سازمان بين المللي از حاكميت جمهوري اسلامي خواسته كه دست از تهديد و سركوب سازمانهاي دانشجويان و فعالان حقوق بشر بردارد و با فعاليتهاي مسالمت آميز و مدني فعالان حقوق بشري و فعالان سياسي برخورد امنيتي نداشته باشد

رهایی از ترس دانشجویان خشمگین، کلاس های درس خود را هم از پلی تکنیک برد

پس از تحصن چندین باره دانشجویان مقابل کلاس رهایی، رئیس دانشگاه امیرکبیر، وی از این هفته کلاس های درس خود را از دانشگاه خارج کرد و از این هفته کلاس های خود را در ساختمان ریاست دانشگاه برگزار می کند.

پیش از تعطیلات عید نوروز رهایی دفتر خود را از محوطه دانشگاه خارج کرد و به ساختمانی بیرون از دانشگاه انتقال داد. پس از آن نیز با حضور پرتعداد نیروهای حراست و انتظامات در ورودی های ساختمان ریاست کلیه ملاقات های رهایی و حضور دانشجویان در ساختمان ریاست بایستی با هماهنگی قبلی انجام پذیرد.

طی هفته های گذشته پس از آن که ریاست انتصابی دانشگاه امیرکبیر آشکارا به مقابله با خواست دانشجویان اقدام نموده و با استقبال از بسیجیان به ایشان قول برخورد شدید با دانشجویان امیرکبیر را داد، دانشجویان برای چندین بار مقابل کلاس درس وی تحصن کردند و خواستار پاسخگویی او شدند.

آخرین بار رهایی از ترس مواجه شدن با دانشجویان معترض با حبس چند ساعته خود در کلاس درس، به کمک حراست دانشگاه با نردبان از طبقه دوم ساختمان، از دانشکده عمران خارج شد. از این هفته به دانشجویانی که با وی درس دارند گفته شده زین پس کلاس های دکتر رهایی در ساختمان ریاست دانشگاه برگزار می شود و از ایشان خواسته شده هر جلسه با ارائه کارت دانشجویی خود به نیروهای انتظامات مستقر در ورودی های ساختمان ریاست، در کلاس درس حاضر شوند.

لازم به ذکر است، نشریه سحر به مدیرمسئولی احمد قصابان، دانشجوی در بند، با درج تیتر «رهایی از پلی تکنیک رفت»، موجب خشم مدیریت دانشگاه امیرکبیر شد و رهایی مستقیما دستور به توقیف این نشریه بدون سیر مراحل قانونی آن نمود.

يك دانشجوي دانشگاه اميركبير به سه ترم محروميت از تحصيل محكوم ش

يك عضو شوراي عمومي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه اميركبير به سه ترم محروميت از تحصيل محكوم شد.
محمداسماعيل سلمان‌‏پور, عضو شوراي عمومي انجمن اسلامي دانشگاه اميركبير در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا", گفت: به خاطر احضار قبلي در دي‌‏ماه سال 85، به يك ترم محروميت از تحصيل به صورت تعليقي مواجه شدم.
وي افزود: هفته پيش عده‌‏اي ناشناس با خانه ما در ساري تماس گرفتند و به پدرم خبر دادند كه من در زندان اوين به سر مي‌‏برم كه اين مساله باعث بدحال شدن پدرم و بستري شدن وي در بيمارستان شد.
سلمان‌‏پور تصريح كرد: زماني كه بنده در بيمارستان كنار پدرم بودم، كميته انضباطي دانشگاه اميركبير به خاطر وقايع اخير تشكيل جلسه داد و به طور غيابي محكوميت قبلي من را از حال معلق درآورد و علاوه بر آن، در حكم اوليه خود دو ترم تعليق ديگر از تحصيل با احتساب سنوات را به آن اضافه كرد.
وي گفت: من تنها دو ترم براي اتمام تحصيل فرصت داشتم كه با توجه به احكام صادرشده به طور غيررسمي حكم اخراجي را پيدا كرده‌‏ام و قصد دارم به اين حكم اعتراض كنم.

40 نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير به كميته انضباطي فراخوانده شدند

عضو سابق شوراي مركزي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه اميركبير گفت: بيش از 40 نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير به كميته انضباطي فراخوانده شدند.
مصطفي غفوري در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا" گفت: بيش از 40 نفر از دانشجويان دانشگاه اميركبير از جمله تعدادي از اعضاي شوراي مركزي انجمن اسلامي به كميته انضباطي فراخوانده شدند.
وي افزود: اتهامات وارده به اين دانشجويان حضور در تريبون آزاد جشن دانشگاه پلي‌‏تكنيك و حضور در تجمع بوده است.
بر اساس اين گزارش، «علي صابري»، دبير سابق انجمن اسلامي دانشجويان منتخب دانشگاه اميركبير از يك ترم تعليق و محروميت خود از تحصيل خبر داد.
صابري در گفت‌‏وگو با خبرنگار "ايلنا"، گفت: امروز پس از ورود به دانشگاه اين حكم به صورت تلفني به من ابلاغ شد.
وي دليل صدور اين حكم را وقايع خرداد سال گذشته دانست و افزود: حكم اوليه يك ترم تعليق مرا تير ماه سال گذشته اعلام كردند اما تاكنون اجرا نشده بود.
صابري گفت: اين ترم قرار بود فارغ‌‏التحصيل شوم اما با اجراي اين حكم فارغ‌‏التحصيلي من يك ترم به تعويق مي‌‏افتد.
وي افزود: هفته گذشته نيز در تماس با محل كار پدرم، خانواده‌‏ام را تحت فشار گذاشته‌‏اند كه در صورتي كه مرا از خوابگاه در تهران به مشهد بازنگردانند، از دانشگاه اخراج مي‌‏شوم.

بدون شرح!...

گزارش سياست روز از وقايع دانشگاه‌ها

سياست روز،روزنامه اقتدارگرای حامی دولت طي گزارشي با عنوان شريف تا اميركبير؛ عوامل ثابت التهاب در دانشگاه‌ها، نوشت: مروري بر اتفاقات ناخوشايند دو سال گذشته در دانشگاه‌هاي كشور از بي‌حرمتي در مراسم تشيع شهدا در دانشگاه صنعتي شريف تا ماجراهاي اخير دانشگاه‌هاي اميركبير و تهران نشان مي‌دهد يك سري عوامل ثابت در اين ماجراها نقش داشته‌اند... كه عدم برخورد مسوولان مربوطه به خصوص مديران ارشد وزارت علوم با اين عوامل سوال برانگيز و مبهم است... اولين عامل ثابت در اين اتفاقات حضور عوامل چپ و كمونيست در دانشگاه‌هاست ازاوايل سال 83 و در اعتراض به مشي راست گرايانه و آمريكايي دفتر تحكيم وحدت طيف علامه به رهبري علي افشاري و عبدالله مومني، عده‌اي از فعالان دانشجويي در اقدامي حيرت‌انگيز به اجساد مندرس گروه‌هاي چپ و ماركسيستي گرايش پيدا كردند!
اولين نشانه‌هاي اين گروه در ماجراي 16 آذر 83 و در حضور محمد خاتمي رخ داد. انتشار نشريات دانشجويي متعدد با گرايش‌هاي كمونيستي در دانشگاه‌هاي مختلف از ديگر برنامه‌هاي اين شبكه ماركسيست بود، مسوولان وزارت علوم به خصوص هادي خانيكي معاون فرهنگي اين وزارتخانه كه تمام همتشان را براي پيروزي كانديداي تندروي حزب مشاركت در انتخابات مصروف كرده بودند، از اين شبكه كمونيستي براي مقابله‌هاي سياسي! استفاده مي‌كردند... دومين عامل ثابت در ماجراي دانشگاه‌ها حضور دانشجويان پولي كه از اواسط دوران وزارت مصطفي معين وارد دانشگاه‌هايي چون صنعتي شريف و اميركبير شدند، در تجمعات مخالفان بود كه اين دانشجويان در دانشگاه اميركبير نقش سياهي لشكر را براي افراطيون برعهده دارند... عامل سوم ضعف مديران وزارت علوم در به وجود آمدن التهابات است... ضعف اجرايي آقاي عميد زنجاني سبب ناراحتي دانشجويان مسلمان و جسارت عوامل بيگانه در دانشگاه تهران شده است... يكي از عوامل مهم شدت گرفتن ماجراي تعرض به يك دانشجوي محجبه در دانشكده هنر همين انباشته شدن ناراحتي‌هاي دانشجويان مسلمان از عملكرد آقاي عميد زنجاني بوده است.

پديده دختران فراري و پيامدهاي آن در جامعه ؛ فرار به سوي آوارگي

پديده زنان و دختران فراري و آسيب ديده در حال حاضر به صورت يك معضل مهم اجتماعي درآمده است، زيرا زمينه ساز انواع جرايم و انحرافات از قبيل اعتياد، سرقت، قاچاق موادمخدر، شيوع انواع بيماريهاي مسري و حتي قتل و جنايت شده است.

آمارهاي موجود و رو به گسترش در منابع تحقيقي نشان مي دهد هر روز بر تعداد زنان و دختراني كه به دلايل گوناگون خانه و خانواده را ترك مي كنند، افزوده مي شود.

براساس گزارش سازمان بهداشت جهاني، سالانه بيش از يك ميليون نوجوان 13 تا 19 ساله از خانه فرار مي كنند كه 74 درصد آنها، دختر هستند. در ايران نيز طبق گزارش يك كارشناس مجتمع قضايي، تعداد دختران فراري از خانه در سال 1380 در مقايسه با سال قبل از آن حدود 20 درصد افزايش داشته است و براساس گزارش سازمان ملي جوانان در سال 1381 نيز تعداد دختران فراري از خانه در مقايسه با سال 1380 به ميزان 10 درصد افزايش يافته است، همچنين با توجه به آمار دريافتي از سازمان زندانها كه به سه ماهه بهار 1382 مربوط مي باشد نسبت زندانيان زن به كل زندانيان كشور در فروردين ماه سال هشتاد و شش، 63/2 درصد بوده كه در ارديبهشت ماه به 75/3 درصد و در خردادماه به 86/3 درصد افزايش يافته است كه در كل در طول سه ماهه بهار، 5/6 درصد افزايش نشان مي دهد.

كارشناسان معتقدند، اوج فرار دختران و افزايش زنان خياباني در فصل تابستان است. يكي از كارآگاهان كه چندين سال در بخش فقداني اداره آگاهي فعاليت دارد، مي گويد: 98 درصد پرونده ها مربوط به دختران فراري است و با توجه به جوان بودن جمعيت كشور عدم رسيدگي به مسايل اين قشر مي تواند براي جامعه خطرساز باشد.

وي مي افزايد: دختراني كه اقدام به فرار مي كنند از عاقبت كار خود و افراد سودجويي كه در كمين آنها نشسته اند بي خبرند اين دختران كه نخستين شب فرار را در خارج از خانه مي گذرانند احساس مي كنند تمام پلهاي پشت سر خود را خراب كرده اند و براي آنها راه برگشت وجود ندارد و از همين جاست كه سقوط به ورطه گمراهي آغاز مي شود.

دختران فراري امروز...
در آييننامه اجرايي سازمان بهزيستي و بازپروري كه در سال 1375 مكتوب شده، در تقسيم بندي زنان و دختران آسيب پذير به دو طبقه اشاره شده است.

1) دختران و زنان در معرض آسيب اجتماعي حاد:
به دختران و زناني اطلاق مي شود كه به دلايلي چون متشنج بودن خانواده، اغفال، فقر عاطفي و... از كانون خانواده فرار كرده اند و، بدون سرپرست و يا سرپرستي مؤثرند و آمادگي و درايت اجتماعي رواني لازم و يا توان كافي اقتصادي براي زندگي مستقل را ندارند و احتمال آسيب پذيري حاد و مبادرت آنها به روابط غيراخلاقي وجود دارد.

2) زنان آسيب ديده اجتماعي (ويژه):

به زناني اطلاق مي شود كه از طريق ايجاد روابط غيراخلاقي، كسب درآمد كرده و گذران معيشت نمايند و همچنين به زناني اطلاق مي گردد كه به ارزشهاي اخلاقي و اجتماعي پايبند نبوده و با وجود مبادرت به روابط غيراخلاقي از اين عمل، انگيزه كسب درآمد ندارند. اين گونه افراد پس از تحمل مجازات قانوني به دليل نبود مكان زندگي و عدم پذيرش اجتماعي توسط مراجع قضايي به مراكز بازپروري معرفي مي شوند و يا اينكه به صورت خود معرف براي بهره مندي از خدمات حمايتي و بازپروري مراجعه مي نمايند.

با اندكي توجه به اين آيين نامه به راحتي مي توان فهميد هر دختري با فرار از خانه، خود را مستعد تبديل شدن به يك زن ويژه مي كند.

مهمترين عوامل فرار
دكتر مصطفي اقليما دكتراي علوم اجتماعي و عضو هيأت علمي دانشگاه علوم بهزيستي و توانبخشي و سرپرست راه اندازي رشته مددكاري اجتماعي در ايران در مورد عوامل فرار دختران و انحراف آنان معتقد است: براي شناخت عوامل فرار بايد زيربناها را شناخت.

وي مي گويد: ما در كشوري مسلمان زندگي مي كنيم و سعي داريم براساس ايدئولوژيهاي اسلام حركت كنيم، اما درصد افرادي كه به درستي مفهوم اصيل اسلام را مي شناسند، تمام جامعه را فرا نمي گيرد و برخي از اين گروه، افراد معتقدي هستند اما درست اصول اسلامي را اجرا نمي كنند و به همين علت به خانواده، فرزند و حتي خودشان و جامعه آسيب وارد مي كنند و همين عدم شناخت درست از اسلام، موجب ايجاد مشكلات اجتماعي مي شود.

وي مي گويد: خانواده، محيطي است كه فرد در آنجا چشم به دنيا مي گشايد و به رشد و بالندگي مي رسد. در شروع زندگي با اينكه كودك هنوز حرف نمي زند و راه نمي رود، ولي تمام حركات اطرافيان خود را تقليد مي كند و رفتار و كردار ديگران در ضمير او حك شده و شخصيت طفل پي ريزي مي شود. روان پزشكان معتقدند زيربناي خانواده بايد بر دو اصل ارضا و رفع حوائج و نيازهاي اساسي، جسمي و رواني و سازگار نمودن اطفال به زندگي عادي اجتماعي متكي باشد، نوع مذهب و عقيده، تعاليم و انديشه هاي مذهبي در تزلزل اركان اعتقادي، آميخته بودن آنها با خرافات، عدم امكان اجراي تعاليم آن، وجود شكاف بين فرهنگ و مذهب و جريانهاي جامعه از عواملي هستند كه مي توانند قابل ذكر باشند.اين استاد دانشگاه مي افزايد: مجموعه اين عوامل را به طور كلي، عوامل اقتصادي و اجتماعي مي ناميم، زيرا مهمترين عواملي كه در رفتار تأثير بسزايي دارد از اين دو حال خارج نيست.

ازدواج اجباري مهمترين عامل
دكتر اقليما با بيان اينكه عامل ديگر معضلات، ازدواج اجباري است، مي افزايد: ازدواج شروع يك زندگي جديد نيست، بلكه 90 درصد خانواده هاي ايراني با ازدواج اجباري درگير هستند. اجبار به خاطر افزايش سن، فرار از شرايط زندگي خانه پدري، نداشتن هم كفو مناسب و... همه باعث مي شود اين ازدواج هاي اجباري بنياد و اساس درستي نداشته باشند آن هم با توجه به تورم امروزه يك جوان، امروزه نمي تواند به راحتي زندگي اش را تأمين كند و همين عامل موجب مي شود والدين ناراحتي هاي خود را بر بچه هايشان خالي كنند و كودك آزاري در اشكال مختلف افزايش يابد.

پدري كه با مشكلات اقتصادي در جامعه زندگي مي كند دايم درگير مسايل و شرايط اقتصادي است و حتي گاهي براي همين مسايل به زندان مي افتد، هر چند محكومان واقعي همان فرزندان هستند كه وقتي مي بينند نمي توانند آن طور كه مي خواهند زندگي كنند راهي جز فرار از خانه پيدا نمي كنند. در برخي از خانواده هاي مرفه نيز امكانات مادي هست، ولي محبت نيست. در اين خانواده ها، فرزندان، فراريان پنهانند كه در ظاهر شبها به خانه باز مي گردند، ولي كارهايي مي كنند كه بيشتر از زنان و دختران فراري به جامعه آسيب مي رسانند.

تحكيم بنيان خانواده
سيدمحمد حسيني رئيس اداره مشاوره و مددكاري اجتماعي فرماندهي انتظامي خراسان رضوي درباره آسيبهاي اجتماعي و پديده فرار دختران و زنان از منزل مي گويد: يكي از عوامل مهمي كه به پديده فرار زنان و دختران از خانه منجر مي شود اين است كه به بنيان خانواده توجه نمي شود. يعني اكثريت قريب به اتفاق افرادي كه در حالت آسيب زا هستند و يا در معرض آسيب قرار گرفته اند، اعم از دختر يا پسر، پيشينه خوب خانوادگي ندارند و همين امر زمينه ساز و تسهيل كننده بسياري از كجرويهاي اجتماعي است، به همين خاطر هر اندازه دستگاههاي دولتي و غيردولتي بتوانند روي تحكيم بنيان خانواده كار كنند به نظر مي رسد بسياري از مشكلات و معضلاتي كه در حال حاضر جامعه با آن دست به گريبان است، تا حدود زيادي برطرف شود.

اين مددكار اجتماعي معتقد است؛ يك عامل اساسي و بنيادي مي تواند علت خيلي از عوامل ديگر باشد.

وي مي افزايد: به عنوان مثال در حال حاضر بحث موادمخدر بين دختران و خانمها خيلي شايع شده، در حالي كه قبلاً استفاده از موادمخدر بين آقايان رايج بود، ولي در حال حاضر اعتياد بين خانمها حتي در بين دختران دبيرستاني هم شايع است. به هر حال مهمترين عاملي كه مي تواند مانع بروز رفتارهاي اين چنيني باشد تحكيم بنيان خانواده است، چون خانواده سالم، افراد سالم مي سازد و افراد سالم جامعه سالم را به وجود مي آورند و ما هر اندازه بتوانيم مهارتهاي زندگي را در مجموعه خانواده افزايش بدهيم به تبع اين افزايش، افراد سالمي را وارد جامعه كرده ايم.

حسيني در ادامه خاطرنشان مي كند: امروزه براي ما شرايط خاص اجتماعي و فرهنگي به وجود آمده و بين شرايط سنتي و مدرن جامعه مانده ايم. به عنوان مثال بالارفتن سطح تحصيلات خانمها در نفس خود حركت خوبي است، اما زمينه و شرايط فرهنگي ما براي پذيرفتن و استفاده از آن به وجود نيامده است. خانمها وارد دانشگاه شدند و تحصيلات عالي كسب كردند و به تبع آن نقش اجتماعي مي خواستند، ولي چون زمينه مناسب براي احراز اين نقش در جامعه فراهم نبود به پستها و مشاغل پايين تر گمارده شدند و بتدريج قبح خيلي چيزها شكسته شد و حريم و هنجاري كه يك زن بايد در جامعه داشته باشد رعايت نشد.

از سوي ديگر جوان داراي انرژي و نياز طبيعي است، وقتي به دليل بالا رفتن سن ازدواج انرژي او از طريق مشروع تخليه نمي شود سعي مي كند از طريق غيرمشروع هيجانهاي جواني را تخليه كند، البته ابتدا ممكن است كمي ترس و وحشت داشته باشد، ولي رفته رفته قبح قضيه از بين مي رود.

متأسفانه آموزه هاي ديني هم كه بايد كاركرد مناسبي داشته باشد و از طريق خانواده مانع و كنترل كننده اين هيجانها باشد، راحت به او منتقل نمي شود و دختر جوان با ورود به جامعه و معاشرت با دوستان ناباب خيلي آهسته و خفيف شروع به كجروي مي كند و كم كم به جايي مي رسد كه راه برگشت ندارد و به يك زن خياباني تبديل مي شود، در اين مرحله هم به جاي استفاده از موقعيتهاي مناسب دنبال راههاي ميان بر مي گردد كه سرانجام به اعتياد به موادمخدر و آسيبهاي متعدد ديگر منجر مي شود.

اقدامهاي انجام شده
رمضانعلي قادري معاون اجتماعي سازمان بهزيستي خراسان رضوي معتقد است فرار زنان و دختران سير نزولي دارد و كاهش پيدا كرده است.

وي در اين مورد مي گويد: نوروز سال 1385 ورودي زنان و دختران فراري به قرنطينه حدود 30 نفر بود، در حالي كه طبق آماري كه اخيراً گرفتيم در دوره عيد امسال فقط 10 نفر پذيرش داشتيم.

در مورد خانه سلامت و مركز مداخله در بحران نيز، آمار كاهش اين پديده را نشان مي دهد.

به عنوان مثال ما هميشه در قرنطينه بيش از 600 نفر ورودي داشتيم، ولي در سال گذشته فقط 206 نفر پذيرش شده بودند و اگر به آمار سالهاي 80 و 81 مراجعه كنيم، مي بينيم در آن سالها تعداد زنان و دختران آسيب ديده از 800 و 900 نفر هم تجاوز مي كرد.

وي در ادامه مي افزايد: در سطح كشور نيز در اين خصوص 15 درصد كاهش داشتيم و اين كاهش نشان مي دهد رسانه ها درباره اين مسأله خوب كار كرده اند.

همچنين همكاري دستگاهها از قبيل كلانتري بانوان، نيروي انتظامي و سازمان بهزيستي با يكديگر نيز در مورد كاهش اين معضل مؤثر بوده است.

قادري ادامه مي دهد: سياست سازمان بهزيستي در بحث زنان و دختران آسيب ديده به طور كلي سياست توانمندسازي است. ما معتقديم زن خياباني يك انسان است، انساني كه حق زندگي دارد و بايد كمكش كنيم تا در ميان خانواده به زندگي اش ادامه دهد، اما به دليل اينكه خانواده زنان آسيب ديده اغلب داراي شرايط نامناسبي هستند بنابراين بايد اين قبيل زنان مراحل توانمندسازي را انجام دهند تا بتوانند مثل يك شهروند سالم در جامعه زندگي كنند، به همين دليل مركز TC را راه اندازي كرديم كه چند ماه پيش گشايش يافت و در حال حاضر 30 نفر مددجو دارد.

اين مركز يك فرآيند درماني و توانمندسازي را به صورت علمي پي مي گيرد و براي اولين بار در كشور راه اندازي شده است.
مددجويان مركز "TC" علاوه بر حرفه آموزي تمام كارها و مسؤوليتهاي مركز را خودشان به عهده گرفته اند و جالب اينكه وقتي به مرخصي مي روند دوباره بر مي گردند، زيرا با اين رويكردي كه ما به اين موضوع نگاه مي كنيم نتيجه كار آرماني تر خواهد بود تا اينكه به قصد تنبيه مددجو را شش ماه يا يك سال نگهداري كنيم و بعد رها سازيم و پس از چندي دوباره به عنوان زنان و دختران خياباني دستگير شوند.

مراكز نگهداري
هاشم مهديزاده كارشناس مسؤول امور آسيب ديدگان اجتماعي بهزيستي خراسان رضوي مي گويد: متولي زنان و دختران آسيب ديده سازمان بهزيستي است به لحاظ اين برنامه سازمان بهزيستي از سال 1377 عملاً كار تخصصي خود را آغاز كرد اوايل در قالب بحث اعتياد زنان معتاد و دختران فراري را دستگير مي كردند و به مركز حريت تحويل مي دادند تا خدمات بازپروري در مورد آنها انجام شود، ولي بعدها تغييراتي در مورد نگرش سيستم سازمان انجام شد.

وي مي افزايد: در حال حاضر سازمان بهزيستي كشور با عنوان «دفتر امور آسيب ديدگان اجتماعي» به مقابله با اين معضل پرداخته به طوري كه در اغلب استانهاي بزرگ، مركز بازپروري پيش بيني كرده است.

وي معتقد است: در خراسان رضوي پس از تهران بيشترين توجه نسبت به زنان آسيب ديده معطوف شده است، از جمله كارهاي انجام شده راه اندازي مركز قرنطينه زنان آسيب ديده است. در اين مركز زنان خود معرف يا زناني كه در سطح شهر دستگير مي شوند پس از دريافت حكم دادگستري مبني بر نگهداري آنها، بازپروري مي شوند و پس از دريافت خدمات پزشكي، روان پزشكي، روان شناسي، مددكاري اگر تحويل خانواده باشند، با حمايتهاي پس از ترخيص آنها را مرخص مي كنند، در غير اين صورت به مراكز زنان آسيب ديده اجتماعي يا مراكز ديگر تحويل داده مي شوند.

مركز بازپروري زنان آسيب ديده يا دختران آسيب ديده نيز مركزي است كه با ظرفيت 60 نفر مددجو داريم، در اين مركز علاوه بر خوابگاه قسمتهاي فرهنگي، تفريحي و حرفه آموزي داريم كه مددجويان به مدت 6 ماه در آنجا بازپروري مي شوند، البته تعدادي نيز بنا به دلايلي براي هميشه در آنجا مي مانند و ادامه زندگي مي دهند.

همين كارشناس در ادامه مي افزايد: يكي ديگر از برنامه هاي موفق سازمان در مورد اشتغال است كه تاكنون از طريق ارتباط با كارخانه ها موفق شده براي 40 نفر از اين خانمها اشتغال زايي كند. به طور كلي سياست بهزيستي اين است كه زنان آسيب ديده پس از بازپروري جذب كارخانه ها شوند، زيرا اشتغال توانسته است آنها را به مسير درستي هدايت كند، زيرا مي دانند اگر از نظر اخلاقي دچار مشكل شوند كارفرما آنان را اخراج مي كند و مجدداً آواره خيابانها مي شوند. مركز سلامت فيزيكي ديگر از مراكزي است كه سازمان بهزيستي در سال 78 آن را راه اندازي كرده است. اين مركز ويژه دختران فراري و در معرض آسيب بين 15 تا 30 سال است با ظرفيت 10 نفر كه تاكنون حدود 150 تا 160 نفر از دختران فراري را بازپروري كرده و تحويل خانواده داده است.

مراكز مداخله در بحرانهاي اجتماعي نيز طي سال گذشته در 9 استان كشور راه اندازي شدند. متقاضيان به صورت خود معرف به اين مراكز مراجعه مي كنند، ضمن اينكه مراجع قضايي و انتظامي، تربيتي و آموزشي نيز مي توانند افراد را براي بهره مندي از خدمات به اين مراكز راهنمايي نمايند.

در حال حاضر خدمات به صورت رايگان و شبانه روزي ارايه مي شود. مهديزاده در پايان خاطرنشان مي سازد: يكي از دلايلي كه اين قبيل زنان كمتر به زندگي سالم بر مي گردند، اين است كه جامعه پذيراي آنان نيست. و وقتي ما آنان را ترخيص مي كنيم، خانواده ها آنان را نمي پذيرند، به همين دليل ناچار مي شوند به منازل دوستان يا خانه هاي دو نفري و سه نفري برگردند و دوباره در معرض آسيب قرار مي گيرند. زيرا بهزيستي نمي تواند خلاء عاطفي آنها را پر كند. اگر خانواده هاي اين قبيل زنان و دختران با ما همكاري كنند و اجازه دهند فرزندانشان پس از ترخيص با آنها زندگي كنند، شايد بتوانند با استفاده از حمايتهاي بهزيستي به زندگي سالم برگردند.

بيش‌ از ‌8‌ ميليون‌ نفردر کشور بي‌ سواد هستن

مدير ارزيابي‌ سازمان‌ نهضت‌ سواد اموزي‌ کشور امروز درگردهمايي‌ مشترک‌ روسا و مسئولان‌ مسئولان‌ اموزش‌ ادارات‌ نهضت‌ سواد اموزي‌ خراسان‌ رضوي درمشهد با اشاره‌ به‌ امارسال‌ ‌85‌ گفت‌: اين‌ بي‌ سوادان‌ در گروه‌ هاي‌ سني‌ بالاي‌ شش‌ سال‌ هستند.
محمد تقي‌ ساري‌ با بيان‌ اينکه‌ استانهاي‌ سيستان‌ و بلوچستان‌ و خوزستان‌ پارسال‌ درمبارزه‌ با بي‌ سوادي رتبه‌ هاي‌ نخست‌ کشور راکسب‌ کردند افزود :ازاين‌ لحاظ استانهاي‌ اصفهان‌ و خراسان‌ رضوي‌ به‌ ترتيب‌ دررده‌ هاي‌ دوم‌ وسوم‌ قراردارند.
مدير نهضت‌ سواد اموزي‌ خراسان‌ رضوي‌ هم‌ دراين‌ جلسه‌ با اشاره‌ به‌ سهيمه‌ در نظر گرفته‌ شده‌ براي‌ اين‌ استان‌ در برنامه‌ چهارم‌ توسعه‌ گفت‌: پارسال‌ بايد ‌94‌ هزارو ‌550‌ نفردرخراسان‌ رضوي‌ با سواد مي شدند که با تلاش‌ هاي‌ صورت‌ گرفته‌ هم‌ اکنون‌ از برنامه‌ جلوتر هستيم‌ .
حجت‌ الاسلام‌ مصباح‌ عاملي‌ افزود: دربخش اموزش‌ مقدماتي‌ قرار بود دراين‌ مدت‌ ‌38‌ هزار و ‌863‌ نفر با سواد شوند در حاليکه‌ تعداد باسوادان‌ دراين‌ بخش‌ ‌18‌ درصد در مقايسه‌ با برنامه‌ تعيين‌ شده‌ افزايش‌ داشته‌ است.
وي‌ گفت‌: تعداد افراد زير پوشش‌ در بخش‌ تکميلي‌ ‌30‌ هزار و ‌387‌ نفرودر بخش‌ اموزشي‌ پنجم‌ ابتدايي‌ نيز ‌9‌ هزار و ‌812‌ نفر تعيين‌ شده‌ بود که‌ امار سواد اموزان‌ در هر بخش‌ به‌ ترتيب‌ ‌17‌ و صد درصد از برنامه‌ تعيين‌ شده‌ بيشتر بود0 عاملي‌ افزود: بر اساس‌ برنامه‌ ريزي‌ هاي‌ انجام‌ شده‌ قرار بود پارسال‌ در بخش‌ سواد اموزي‌ مردم‌ محور خراسان‌ رضوي‌ ‌12‌ هزار و ‌300‌ نفر ودر بخش‌ گروه‌ هاي‌ پيگير ‌24‌ هزارو ‌124‌ نفر اموزش‌ ببينند که‌ اين‌ امار نيز به‌ ترتيب‌ ‌100‌ و ‌49‌ درصد افزايش‌ داشت‌ .
مدير نهضت‌ سواد اموزي‌ خراسان‌ رضوي‌ گفت‌: در بخش‌ مکاتبه‌ اي‌ و رسانه‌ اي‌ هم‌ سهميه‌ اين‌ استان‌ ‌29‌ هزار و ‌108‌ نفر تعيين‌ شده‌ بود که‌ اين‌ رقم‌ با ‌63‌ درصد افزايش‌ ‌47‌ هزارو ‌425‌ نفر رسيد .
وي خاطر نشان ‌ کرد/مجموع‌ ‌186‌ هزارو ‌437‌ نفر دراين‌ استان‌ در بخش‌ خود اموز و برنامه‌ هاي‌ بعداز سواد اموزي‌ در ‌335‌ مرکز سواد اموزي‌ خراسان‌ رضوي‌ زير پوشش‌ هستند
عاملي‌ توسعه‌ کمي‌ ،ارتقائ‌ کيفي‌ / تامين‌ همه‌ جانبه‌ شاخصهاي‌ ارزيابي‌ عملکرد و رسيدن‌ به‌ جشن‌ پايان‌ بي‌ سوادي‌ دراستان‌ خراسان‌ رضوي‌ را از اهداف‌ برنامه‌ هاي‌ سازمان‌ نهضت‌ سواد اموزي‌ اين‌ استان‌ اعلام‌ کرد.
وي افزود: امسال در ‌800‌ روستا و پنج‌ شهرستان‌ استان‌ خراسان‌ رضوي‌ جشن‌ شکرگزاري‌ پايان‌ بي‌ سوادي‌ برگز

بیانیه کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت در محکومیت تعرض به دانشجويان دختر در دانشگاه های کشور

خبر تعرض به یک دانشجوی دختر در دانشگاه کرمانشاه و حمله به سالن مطالعه دختران در دانشگاه امیرکبیر که هر دو از سوی مسئولین حراست صورت پذیرفت آنقدر تکان دهنده و شرم آور است که جای هیچ سکوتی را باقی نمی گذارد. آنانکه با تکیه بر زور ادعای حراست از کیان دانشگاه را دارند خود به بزرگترین تهدید برای امنیت دانشجو و دانشگاهتبدیل شده اند. کارمند عالی مقام حراست دانشگاه رازی کرمانشاه با سوءاستفاده از قدرتی که نهادهای امنیتی تحت عنوان حراست به او اعطا کرده اند، با تهدید و ارعاب به افشای وضعیت پرونده يكي از دانشجويان دختر نزد خانواده اش، نه تنها اقدام به هتک حرمت وی کرده بلکه به ساحت دانشگاه و دانشجویان کشور توهین نموده است. از سوی دیگر حمله وحشیانه به سالن مطالعه دختران در دانشگاه امیر کبیر همگی اخباری شرآور از دانشگاههای کشور در هفته گذشته بود. این دو حادثه در حالی روی داد که چند ماه پیش نیز مسئول حراست دانشگاه علامه با سوء استفاده ای دیگر به چند دانشجوی دختر در دانشگاه علامه تعرض نمود و مسئولین به سادگی از کنار این مساله گذشتند. حال کجایند آن دین به دنیا فروشانی که با کوچکترین رفتاری خلاف سلیقه شان فریاد وااسلاما و دینخواهی شان گوش فلک را کر می کند؟! کجایند کسانی که این روزها هوادارانشان مزاح هرچند نسنجیده ی یک استاد سالخورده را دستاویز کفن پوشیدن خود و سیاه پوش نمودن دانشگاه کرده اند؟! کجایند مدعیان دین و ارزش ها؟! مایه شرم است که نوع پوشش برای آن زاهدان پر فریب اینچنین عین ارزش و قداست است ولی تعرض مسئولان دولت نهم به دختری بی پناه هتاکی و ننگ نیست. به راستی ارزش های آنان چنین است؟! سوال این است که کسانی که خود حرمت شکن عصمت و مقدساتند وکسانی که ناقضان ابتدایی ترین سطح امنیت روانی و اخلاقی اند تحت چه عنوانی خود را متولی امنیت و حراست می دانند؟ چه کسی پاسخگوی رفتار شنیع انهاست ؟ هیهات از اینهمه پلیدی و دروغ، ریا و تزویر؛ از جماعتی که از دیده شدن تار موی زنی گریبان چاک می کنند و چماق به دستانشان برای موی و روی و لباس مردم تکلیف تعیین می کنند و به بند و زنجیر و حبس حوالت می دهند، اينان كه در ظاهر با وظیفه ی برقراری امنیت و حراست از کیان علم و دانشگاه و در باطن با وظیفه ی حراست از جایگاه خود و ناصبان خود به دانشگاه تحمیل شده اند و در همین حال به پلیدترین صورتی هتک حرمت از دختران می کنند و حتی زمزمه ی اعتراضی هم از آن خیل سینه چاکان مقدسات به گوش نمی رسد! آنانی که آزادی پوشش را تاراج دین می شمارند ولی تعرض را تا حد تقبیل و تحبیب مجاز میشمارند!! این فجایع البته بی سابقه نیست. بارها و بارها شاهد آن بوده ایم که کسانی که با تکیه بر قدرتی که به گزاف در اختیارشان قرار گرفته است دست تعدی به حریم شخصی و حوزه ی خصوصی دانشجویان دراز کرده اند. اگر زنگ خطری که چند ماه پیش در دانشگاه علامه به صدا در آمد به گوش اعتبار شنیده می شد امروز شاهد تکرار چنین فاجعه ای در دانشگاه رازی نبودیم. آری، تکرار این ماجرا نشانه ایست بر گستردگی اینگونه سوء استفاده ها و مشتی است نمونه ی خروار که البته در بسیاری موارد به دلیل عواقبی که می تواند بر اشخاص مترتب باشد در پرده ی کتمان باقی می ماند و عمری سنگینی بار این تحقیر را بر آنان تحمیل می کند. امروز ما را علم بر آن نیست تا پرده از رسوایی های دیگر این مزوران قدرت پرست برداریم و توان آن نیست تا آن قدرت متمرکز فاسد را پاسخگو کنیم، اما می توانیم و حق خود می دانیم نگرانی عمیق خود را از وقوع فجایعی اینچنین که به راحتی امکان پوشیده ماندن و برملا نشدنشان هست ابراز کنیم. آیا نباید نگران سایر دختران دانشجو و باجگیری بیشرمانه ی نهاد به اصطلاح حراست بود؟ مسئولین حراست دانشگاه ها منصوبین مستقیم وزارت فخیمه هستند کسانی که پس از عبور از سد ده ها نوع گزینش و فیلترهای مورد نظر نظام به خدمت این نهادها در می آیند. ریشه ی مشکل نه تنها در انحراف این افراد است بلکه بیش و پیش از آن در اعطای قدرت مطلقی است که به آنان اجازه ی دخالت در مسائل شخصی و تسلط بر زندگی و تحصیل دانشجویان را می دهد. بر این باید اضافه نمود مسئولیت ناشناسی، بی کفایتی، بی تدبیری و جهالت مسئولان دانشگاه را که توسط نهاد انتصابي شورای عالی انقلاب فرهنگی و بدون رایزنی با اساتید و دانشجویان به این مقام منصوب می شوند. کدامین عقل سلیمی می پذیرد که زندگی و تحصیل اساتید و دانشجویان در اختیار مشتی بی فرهنگ قرار گیرد که بدون هیچ نوع نظارت یا عدالتی بتوانند بر آبرو و آینده ی استاد و دانشجو حکمرانی کنند؟ کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت ضمن اعتراض شدید به وقوع مکرر اینگونه فجایع و ضمن اعلام حمایت از اعتراض دانشجویان دانشگاه های رازی کرمانشاه و امیرکبیر و نیز اعلام همدردی با قربانیان بی گناه این فجایع، خواستار استعفای رئیس بی تدبیر رئوسای دانشگاههای رازی وامیر کبیر و برکناری ریاست حراست آن و پاسخگویی سریع و شفاف وزیر علوم نسبت به عملکرد مجموعه ی تحت امرش و مجازات قاطع و بی اغماض عاملان و مسببان این حوادث است. به دلسوزان کشور توصیه می کنیم اگر هنوز ارزشهایشان قلب ماهیت نکرده و نگران سامان مسئولیت های خطیر خود هستند ، چشم بر حرمت شکنی آشکار نپوشند و نان به خوناب ستم و هتک حیثیت دانشجویان نیالایند. و نیز بار دیگر بر این امر تأکید می کنیم که دست تطاول نهادهای گوناگون از جمله حراست، می بایست از دانشگاه کوتاه شود، خواه به تصریح قانون و خواه به تصمیم دانشجویان.

طنز هفته از مصباح یزدی!

مصباح یزدی: یک دانشجو به من گفت "من در شما نور خدايى ديده ام"، مى خواستند دست ما را ببوسند

م تقی مصباح يزدي رييس يك موسسه آموزشي در قم در وبلاگ خود (mesbahyazdi.org) از خاطرات خود از سفر به اقصی نقاط دنیا می گوید.

او می نویسد:

«اولين نكته اين است كه من قبل از اين كه بروم، باور نمى كردم چنين چيزهايى وجود داشته باشد. صحنه هايى بود كه نه بنده و نه آقاى ربانى و نه هيچ كس ديگر نمى تواند آن صحنه ها را درست مجسّم و منتقل نمايد; حتى اگر فيلمش را هم شما ببينيد درست نمى توانيد آن حالت خاصّ افراد را در اظهار محبّت، مجسّم كنيد; ما معمولاً با چند نوع از افراد در آن جا ملاقات داشتيم: رجال كليسا و رجال مذهبى; رجال دانشگاهى، غير مستقيم هم مصاحبه هاى راديو ـ تلويزيونى و مطبوعاتى و نيز ديدارهاى ديگر. يعنى دانشگاهى ها و هم رجال مذهبى حقيقتاً از ما استقبال كردند. مواردى را من با چشم خودم ديدم، كه اگر كسى قبل از آن براى من مى گفت باور نمى كردم. تصوّر كنيم كه يك كشيشى به قم آمده و به مدرسه فيضيه وارد شده است تا ملاقاتى با اساتيد مدرسه فيضيه داشته باشد، چه بهايى به آن مى دهيم؟ چقدر احترامش مى كنيم؟ اگر خيلى احترامش نمائيم يك نفر را به استقبالش مى فرستيم با يك چاى، پذيرايى مختصرى مى كنيم. اما شما تصوّر كنيد در كشورى بيگانه، معاون دانشگاه، همين كه اسم ما را بشنود، به استقبال ما در فرودگاه بشتابد، ما را به منزلش دعوت بكند، ماشينش را در اختيارمان بگذارد كه در رفت و آمد راحت باشيم، و جلساتى در دانشگاه برقرار نمايد تا ما سخنرانى كنيم. يك استاد مسيحى و معاون دانشگاه در مقابل يك روحانى ايرانى اين گونه برخورد مى كند. كاردينالى در سائوپائولو كنار من نشسته بود، دست مرا گرفته بود و فشار مى داد و دست ديگرش را روى قلبش گذاشته بود و مى گفت: «شما در قلب ما جاى داريد». مدتى دست مرا رها نمى كرد بعد هم به همراه ما بيرون آمد و تا هنگامى كه ما سوار ماشين شديم و رفتيم، همان جا ايستاده بود و اظهار محبت مى كرد. يا كشيش شهر بوئنس آيرس در جلسه اى كه ويژه شيعه ها بود و علويين آن را تشكيل داده بودند، شركت كرد و خيلى اظهار محبت مى كرد بعد هم با تلفن چند مرتبه جوياى حال ما شد كه ايشان كجا هستند؟ چه وقت مى آيند؟ من دلم مى خواهد يك بار ديگر ايشان را ببينم.

آن اسقفى كه در مجمع اسقفهاى گوادلوپ سخنرانى كرد، مى گفت: ايمان واقعى در غرب وجود ندارد. مردم منطقه به ما اعتمادى ندارند. حرف ما رجال كليسا را گوش نمى دهند. اين شما هستيد كه هم ايمان واقعى داريد و هم توانستيد ايمان را با كشوردارى جمع كنيد. ما بايد بياييم آنجا و از شما ياد بگيريم. يك وقت، يك نفر به طور خصوصى، جايى صحبتى مى كند، اما او در جمع اسقفها چنين بيان مى كند، با چه انگيزه اى اين گونه صحبت مى كند؟ هيچ تفسيرى ندارد جز اين كه واقعاً اينها احساس مى كنند كه كليسا شكست خورده و نمى تواند براى احياى دين وايمان مردم و جلوگيرى از مفاسد اخلاقى كارى انجام بدهد، تنها اميدشان به اسلام است. البته نحوه برخورد ما هم طورى نبود كه آنها را ناراحت بكنيم، روى موضوعاتى تكيه مى كرديم كه مورد قبول آنها هم بود، دو اصل مبارزه با الحاد و مبارزه با فساد اخلاقى، تكيه كلام ما بود. آن قدر اظهار محبت مى كردند و گاهى آن قدر مرا در بغل مى فشردند كه باور كنيد من از دوستان خودم هم كمتر اين حالت را ديده ام. يك كشيشى در همين گوادلوپ بعد از آن كه مى خواستيم جدا شويم، آمد و اطراف كليسا را به ما نشان داد و گفت اجازه بدهيد من شما را بغل بگيرم. در حالى كه تلويزيون داشت فيلمبردارى مى كرد، با يك محبت و صميميتى مدتى مارا در بغل گرفت و مى گفت: «ما كارى از دستمان برنمى آيد، اين شما هستيد كه بايد پرچمدار توحيد و مبارزه با فساد اخلاقى و انحراف باشيد.»

بنده شخصاً باور نمى كردم چنين منطقه اى در دنيا وجود داشته باشد كه نسبت به اسلام و جمهورى اسلامى ايران اين همه علاقه مند باشند، ولى با چشم خودم ديدم در آخرين شبى كه بوئنس آيرس بوديم، رئيس ديوان عالى استان بوئنس آيرس كه قبلاً رئيس دانشگاه آن جا بوده است و حالا هم استاد آن دانشگاه در رشته حقوق بود، از ما دعوت كرد كه درباره حقوق خانواده از ديدگاه اسلام در آن جا صحبت كنيم. سالن پر شد و هجوم مى آوردند، به گونه اى كه گفتند در را ببنديد كه ديگر همهمه نشود; بيشتر از 90 در صد شركت كنندگان هم خانمها، استادها و دانشجوها بودند. ما در باره حقوق خانواده از نظر اسلام صحبت كرديم، طبعاً مسائل اختلاف حقّ زن و مرد، ارث مرد و زن و چيزهايى از اين قبيل مطرح مى شد. خدا لطف كرد كه با يك بيانى و با يك مقدّمه اى شروع كرديم و به پايان رسانديم كه چند دقيقه كف ممتدّ زدند و اين استاد هم كه رئيس ديوان عالى استان بود كف مى زد. من چند دفعه خواهش كردم كه كافى است، مرا شرمنده نكنيد ولى تا چند دقيقه ادامه دادند. پيرمردى همان جا مرا بغل گرفت، معانقه كرد و يك ديپلم افتخارى هم آن جا امضا و به ما هديه كرد و آرزو مى كرد كه اى كاش شما يكى دو جلسه ديگر مى آمدى اين جا و سخنرانى مى كردى.

مردم آن جا كه خيلى مردم روشن فكرى هستند، از آن جا كه يك روحانى را تا به حال نديده بودند، غالباً وقتى ما را مى ديدند مى ايستادند و مى خنديدند; همين هايى كه قبل از جلسه مى خنديدند، بعد از جلسه مى آمدند و مى خواستند دست ما را ببوسند. در آن جا هم دست دادن و بوسيدن و اينها خيلى رايج است، فرقى هم بين زن و مرد نيست. ما با زحمت بايد خودمان را كنار مى كشيديم و به گونه اى جدا كنيم كه خانم ها هجوم نياورند.

در يكى از اين صحنه ها دختر دانشجويى با زحمت زيادى از لابهلاى جمعيت خودش را به جلو رساند، در مقابل من ايستاد، دست بلند مى كرد و به زبان اسپانيولى اجازه خواست، گفتم چه مى گويد؟ آقايان ترجمه كردند كه او مى گويد: «من نمى دانم چه بگويم، همين اندازه مى گويم كه خيلى از شما متشكرم». اظهار محبت كرد و رفت.

نتيجه اى كه مى خواهم بگيرم دو نكته مهم است: يكى اين كه همه اين كارهايى را كه يك فهرست اجمالى از آن بيان شد، يك طلبه اى از قم انجام داده است، پانزده سال پيش، جناب آقاى ربّانى كه فارغ التحصيل مؤسسه در راه حق بودند، به آرژانتين رفتند و همه برنامه هايى كه در راستاى تبليغ اسلام انجام گرفته، به بركت فعاليتهاى ايشان بوده است. نه تنها در آرژانتين، بلكه در همه كشورهاى اسپانيولى زبان و حتى خود اسپانيا هم اين برنامه ها را گسترش داده اند. در اروپا هم طلبه هايى را تربيت كرده اند، و به شهرهاى مختلف فرستاده اند كه الان بعضى از آنها همين جا حضور دارند. اين همت يك طلبه است يعنى يك زمينه كارى است كه يك طلبه مى تواند در عالم انجام بدهد شما فكر مى كنيد ايشان يك قدرت استثنايى داشته است؟ خير، همّت و اخلاص است كه چنين صحنه ها و چنين بينشى را نسبت به اسلام و نسبت به جمهورى اسلامى به وجود آورده است. بنابر اين، اولين نكته اين است كه بدانيد هر كدام از شما مى توانيد اين كار را انجام دهيد، اگر همّت كنيد و اخلاص داشته باشيد، خدا هم كمك مى كند، بركت مى دهد به كارتان و قلب مقدس امام عصر از همه شما خوشحال مى شود. بدانيد كه اين كار از شما ساخته است; ادلُّ دليل على امكان شىء وقوعُه.

دوم اين كه به اين زمينه پذيرشى كه در مردم جهان ـ چه در رجال مذهبى، چه در رجال دانشگاهى و چه در ساير مردم ـ پيدا شده است كه چقدر در اين مدت مسلمان شدند; مثلاً همين آقاى خوليانى كه يك جوان دانشگاهى است، كلاً پنج سال است كه مسلمان شده است; چند ماهى در خدمت آقاى ربانى بوده و مقدارى از معارف اسلامى را ياد گرفته است. الان در دانشگاه هاى كلمبيا و جاهاى ديگر از ايشان براى سخنرانى دعوت مى كنند و هر جلسه اى بيش از 100 دلار فقط حق سخنرانى به ايشان مى دهند. اين، يك چيز عادى نيست، او نبايد خودش را به مردم تحميل كند، بلكه دانشگاه ها از ايشان دعوت مى كنند و براى يك سخنرانى 100 دلار، 150 دلار يا 200 دلار، حق سخنرانى به ايشان مى پردازند. حالا چقدر معلومات دارد؟ در حدّ همين چند ماهى كه در خدمت آقاى ربانى بوده و مطالعات زيادى كه داشته است. جوانى فعال و يك منبع انرژى فشرده است، هر روز ما چانه مى زديم كه كم برنامه بگذار، ولى او مرتّب برنامه مى گذاشت، گاهى مى شد از صبح تا ظهر، چهار ـ پنج برنامه براى ما مى گذاشت; از مصاحبه راديويى گرفته تا ملاقات با نمايندگان مجلس، سخنرانى در دانشگاه، پرسش و پاسخ بود و... . مى گفت: اگر شما حاضر باشيد در 60 دانشگاه برايتان برنامه مى گذارم.

در كوبا كه يك كشور ماركسيستى است، ده ها سال زحمت كشيده اند كه دين را به كلى از آن جامعه حذف كنند و خيلى هم موفق شدند، اما يك استاد دانشگاه دو مرتبه جلو من آمد، زانو زد، دست مرا بوسيد و گفت: «براى پدر و مادر من دعا كنيد! خواهش مى كنم يك قرآن اسپانيولى به من بدهيد!» او چه چيز از من مى خواست، ما چه داشتيم به وى بدهيم ـ آن هم در حضور معاون دانشگاه كه يك خانم ماركسيست بود و در مقابل اساتيد ديگر ـ آن قدر از اسلام و ايران تعريف كرد، آن گاه كه مى خواست از امام اسم ببرد، احساساتى شد ديگر نمى توانست خودش را كنترل كند و مى گفت درباره يك شخصيت معمايى و اسرارآميز مى خواهم تحقيق كنم. همه مقامات مختلف دانشگاهى و كليسايى به امام، به خاطر اين كه او را مظهر اخلاص مى دانستند، عشق مى ورزيدند و به خاطر او به اسلام علاقه مند شده بودند و در بين فرق اسلامى به تشيّع علاقه مند شده بودند، چون باور كرده بودند كه او براى خودش كار نمى كند. يك مسيحى و يك كاردينال وقتى اظهار محبت به امام بكند، اين را چگونه ما مى توانيم تفسير كنيم؟ شما تصور بكنيد، هيچ وقت يك آخوند حاضر مى شود از پاپ تعريف كند، عاشقانه صحبت بكند، اينها وظيفه من و شما را خيلى سنگين تر مى كند. جاهاى ديگر هم كم و بيش همين احساسات است، همين احساس نياز هست، اما حقيقت اين است من با اين كه به خيلى از كشورهاى دنيا رفته ام، هيچ جا اين صحنه ها را نديده بودم. مردمى هستند فطرى كه هر چه در دلشان هست خيلى صاف مى گويند; اگر چيزى را قبول دارند، مى گويند قبول داريم و اگر قبول ندارند، مى گويند قبول نداريم. شما تصورش را نمى توانيد بكنيد كه زنهاى آن جا چه تصورى از زندگى دارند، اصلاً اگر بگوييم كنار دريا نرويد، گويا گفته ايم كه در جهنم باشيد و اگر اين آزادى هاى دوستانه بين دختر و پسر نباشد، انگار زندگى برايشان جهنم مى شود، امّا وقتى درباره همين مسائل با ايشان صحبت مى كرديم و از اين مسائل انتقاد و آن را محكوم مى كرديم، براى ما كف مى زدند و اظهار محبت مى كردند.

يك دانشجوى مسيحى با يك دانشجوى يهودى، در همان سخنرانى گوادلوپ، جلو آمدند. اول دانشجوى يهودى مقدارى صحبت كرد. بعد، آن دانشجوى مسيحى گفت: «كه من براى شما تملق نمى گويم; چرا كه هيچ انگيزه اى براى تملّق گويى ندارم، ولى در اين دو شب كه شما در كالج صحبت كرديد من در شما نور خدايى ديده ام». از اين تعبيرات زياد بود، حتى كشيشها و اسقفها مى گفتند: «خدا شما را براى احياى دينش، بدين جا فرستاده است.»

به هر حال غرض از اين عرايض، فقط ابلاغ پيامى بود كه از اين سفر دريافت كرده بودم تا بدانيم اسلام چيست؟ اولاً قدرش را بدانيم و ثانياً آگاه باشيم كه چقدر زمينه فعاليت وجود دارد و چه تكاليف بزرگى بر دوشمان مى باشد.»

خودکشی یک دختر دانشجو در اصفهان

فریناز، دانشجوی 21 ساله اصفهانی و دانشجوی پزشکی دانشگاه شهرکرد که روز گذشته به علت خودکشی با قرص به بیمارستان منتقل شد ، در حال حاضر در کما به سر می برد. والدین این دانشجو موضوع را به شدت مخفی می کنند و حاضر به گفتگو نیستند اما شنیده ها حاکی از آن است که این دختر دانشجو ، دو روز پیش از اقدام به خودکشی به خاطر حجاب از سوی ماموران مورد ضرب و شتم قرار گرفته و بازداشت شده بوده و پس از آزادی دست به خودکشی زده است. مادر فریناز درباره انگیزه دخترش از خودکشی اظهار نظری نکرده و فقط گفته است که دوستان دخترش در این اقدام مقصرند.

2 ماه بازداشت موقت برای کارگران بازداشت شده در سنندج!

به چیمن سلیمی همسر صدیق کریمی اعلام کردند
شیث امانی و صدیق کریمی بمدت 2 ماه تحت بازداشت موقت خواهند بود


امروز چیمن سلیمی همسر صدیق کریمی برای پیگیری وضعیت وی به شعبه دوم بازپرسی دادگاه عمومی میدان بسیج سنندج مراجعه کرد. قاضی این شعبه به خانم سلیمی اعلام کرد که در پرونده صدیق کریمی دو ماه بازداشت موقت قید شده تا ما تحقیقات خود را از ارگانهای مختلف در باره وی تمام بکنیم، در عین حال که پرونده صدیق در حال حاضر دست من نیست. بدنبال این پاسخ همسر صدیق کریمی به دادستانی شهر سنندج مراجعه کرد تا نامه ی خود را مبنی بر لغو بازداشت موقت صدیق کریمی به دادستانی بدهد. در غیاب دادستان، معاون وی با برخورد تندی به چیمن سلیمی اعلام داشت از دفتر من برو بیرون و دیگر اینطرفها پیدایت نشود، صدیق و شیث امانی همچنان در بازداشت خواهند ماند تا ما تکلیف آنها را روشن کنیم. ضمن اینکه در حال حاضر دنبال وکیل نیز نگردید هر وقت پرونده انها که ممکن است حتی یکسال طول بکشد تکمیل شد وکیل میتواند در پرونده دخالت بکند. با پیش آمدن این وضعیت چیمن سلیمی نیز به معاون دادستان اعلام کرد شما حق ندارید کسی را بمدت چندین ماه در بازداشت موقت نگه دارید و اگر همسر من جرمی مرتکب شده (که نشده) باید وی را تا زمان تکمیل پرونده و محاکمه آزاد کنید.

در کشوری که معاون دادستان از گرفتن نامه همسر یک زندانی پرهیز کرده و با برخورد تندی خواهان خروج وی از دفترش میشود و اعلام میدارد که شما حق ندارید به دفتر من برای پیگیری وضعیت همسر خود بیایید، آیا راهی جز اعتراض و تجمع برای کسی که خواهان رسیدگی به ابتدائی ترین حقوق خود است، باقی می ماند؟

اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار همچنانکه در قعطنامه مورخه 19/2/1386 به همراه خانواده های کارگران بازداشتی اعلام کرده است خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط شیث امانی و صدیق کریمی است و چنانچه آنان به زودی آزاد نشوند دست به تجمع اعتراضی گسترده تری خواهد زد.

اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار

23/2/1386

www.ettehade.com

بیانیه تحلیلی انجمن اسلامی دانشگاه پلی تکنیک در خصوص حوادث این دانشگاه و بازداشت گسترده اعضای این انجمن

اکنون قریب به دو هفته از آغاز پروژه ای شوم علیه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که با جعل لوگوی ۴ نشریه دانشجویی این دانشگاه آغاز شد، می گذرد. در همان روزهای نخستین با رد اتهامات توسط مدیران مسئول این نشریات، موضع گیری صریح و روشن انجمن اسلامی دانشجویان و همچنین موضع گیری های مختلفی که توسط نیروهای ریشه دار سیاسی کشور از همه جناح ها انجام گرفت فتنه انگیزی محافلی برای آلوده کردن دامان دانشجویان پلی تکنیک از طریق اجرای این پروژه بر همگان آشکار شد. طبق آن چه که از ابتدا پیش بینی می شد هدف طراحان این پروژه در درجه اول ممانعت از برگزاری انتخابات سالانه انجمن اسلامی، در درجه دوم بستن فضای پویای دانشجویی دانشگاه امیرکبیر که بر خلاف خواست و اراده مدیریت انتصابی پلی تکنیک، با مجاهدت و پایداری دانشجویان شجاع آن در دو سالی که از عمر دولت نهم می گذرد همچنان مانند سابق پویایی و بالندگی خود را حفظ نموده است، و درگام آخر کلید زدن پروژه «انقلاب فرهنگی دوم» و پاکسازی دانشگاه از کلیه دانشجویان و اساتید آزادی خواه و مستقل بود.

اما به سبب آن که طراحان این غائله پیگیر سه هدف فوق الذکر بودند(ممانعت از انجام انتخابات انجمن اسلامی، ریشه کن کردن نهال آزادیخواهی در دانشگاه امیرکبیر و انقلاب فرهنگی دوم)، به رغم بر ملا شدن نقشه ای که ریخته اند و نخ نما شدن طرح که درانداخته اند، همچنان با جدیت هر چه تمام تر به تداوم پروژه سوخته خود می اندیشند و در دو هفته ای که گذشت گام به گام آن را به پیش بردند. به نحوی که گویا برای فراهم نمودن هیزمی دوباره برای آتشی که بدل به خاکستر شده است، قصد دارند بار دیگر دست به جعل نشریات دانشجویی طی روزهای آینده بزنند. از همین روست که در رسانه ها و خبرگزاری هایشان، پیش گویانه از چاپ مجدد چند نشریه دیگر و ادامه توهین دوباره به مقدسات سخن می گویند و خبر می دهند.

برگزاری موفقیت آمیز انتخابات سالانه شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشجویان در روزهای دوشنبه و سه شنبه هفته گذشته، و ناکامی طراحان این غائله در نیل به هدف نخستین باعث شده تا ایشان با جدیتی هر چه تمام تر تا به امروز از پیگیری این سناریو جهت رسیدن به هدف دوم، که همانا بستن فضای فعالیت های دانشجویی در پلی تکنیک و متعاقب آن حاکم نمودن فضای رعب و وحشت در دیگر دانشگاه های کشور است، از پای ننشینند و آشکارا پروژه انقلاب فرهنگی دوم را پیش برند به نحوی که سایت های خبری اقتدارگرا که سیه دلانه نقش بوق رسانه ای این پروژه شوم را بازی می کند امروز رسما انقلاب فرهنگی دوم را حلقه تکمیل انتخاب احمدی نژاد اعلام می کنند.

طی بیانیه تحلیلی شماره ۱ انجمن اسلامی پلی تکنیک در خصوص حادثه انتشار نشریات جعلی، به سیر سناریوی طرح ریزی شده توسط نهادهای امنیتی به تفصیل پرداخته شد. همچنین شواهدی که نشان دهنده جعلی بودن نشریات دانشجویی بود، از قبیل يکسان بودن بخش عمده اي از مطالب و کاریکاتور موهن چاپ شده در این نشريات، لوگوی اسکن شده ۴ نشریه، زمان و نحوه پخش نشریات در دانشگاه، رویکرد و عبارات به کار رفته در نشریات و… ذکر شد. با توجه به اتفاقاتی که پس از صدور بیانیه تحلیلی شماره ۱ انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک در طی دو هفته گذشته رخ داد موارد زیر جهت روشن شدن ابعاد جدید این سناریو به اطلاع می رسد:

۱- خلاصه اتفاقاتی که از دو هفته پیش به این سو به وقوع پیوست به این صورت بود که عصر دوشنبه ۱۰ اردیبهشت به صورت ناگهانی خبری از تجمع بسیجیان دانشگاه های تهران در ساختمان ریاست دانشگاه امیرکبیر در اعتراض به توهین نشریات دانشجویی به مقدسات و مقامات در دانشگاه پیچید، پس از آن که برخی از دانشجویان اندک اندک در ساختمان ریاست حضور پیدا کردند، متوجه شدند عده ای با جعل لوگوی ۴ نشریه دانشجویی اقدام به چاپ مطالب موهن نموده اند. پس از آن روز بود که هر روز در داخل و خارج دانشگاه امیرکبیر عده ای از بسیجیان تجمع می کردند و علیرغم تکذیب ۴ مدیر مسئول نشریات جعل شده و همچنین اظهارات چندین باره سخنگوی قوه قضاییه مبنی بر بازداشت چند غیردانشجو عامل این حادثه، بسیج و تشکل های همسو با ایشان در دانشگاه و خارج از دانشگاه همچنان اصرار داشتند که این حرکت را به دانشجویان منتسب نمایند و در نتیجه خواستار اخراج دانشجویان از دانشگاه و اجرای اشد مجازات برای ایشان شوند. در این میان رسانه های وابسته به این جریان، تورهای دانشگاه گردی بسیجیان در مورد این حادثه و اظهارات ایشان را با شدت و حدتی فراگیر تحت پوشش قرار می دادند. هفته ای پس از این ماجرا، مزاح نسنجیده یکی از اساتید سالخورده دانشگاه تهران در کلاس درس موجب گشت تا طراحان پروژه غائله دانشگاه امیرکبیر، این مسئله را با قضیه جعل نشریات دانشجویی پلی تکنیک پیوند دهند و در تجمعات خود خواستار اخراج اساتید و دانشجویان از دانشگاه و وقوع انقلاب فرهنگی دوم شوند. طی دو هفته گذشته دانشجویان بی گناه دانشگاه امیرکبیر نیز چند تجمع و تحصن در محکومیت برپایی چنین غائله ای برگزار نمودند که با برخورد شدید انتظامات و حراست دانشگاه مواجه شدند. طی دو هفته گذشته ۴ نشریه فوق توقیف شدند و پرونده مدیران مسئول آن ها به کمیته انضباطی و دادگاه انقلاب ارسال شد. کلیه نشریات دانشجویی پلی تکنیک از سوی مدیر کل فرهنگی به صورتی غیرقانونی توقیف موقت شدند و ۵ نفر از دانشجویان پلی تکنیک بازداشت شدند.

۲- پس از دو هفته میدان داری و عربده کشی پیاده نظام نیروهای اقتدارگرا، اظهارات پیش داورانه و تاسف آور قاضی حداد، معاون امنیتی دادگاه انقلاب، در خصوص پرونده دانشجویان پلی تکنیک مایه تعجب و تاسف است. وی که گویا خود قاضی این پرونده است، پیش از حتی تکمیل شدن تحقیقات پرونده در مصاحبه ای با خبرگزاری فارس عنوان داشته که علیرغم تکذیب مدیران مسئول این نشریات، وی اطمینان دارد که چاپ این نشریات «قطعا توسط همین افراد انجام شده است». پس از این اظهارات است که وی ۳ دانشجوی مراجعه کننده را به بند ۲۰۹ اوین و کارشناسان(!) امنیتی این بند می سپارد تا گویا آن چه بدان اطمینان دارد(!) با اعمال فشارهای غیر انسانی بر دانشجویان از زبان ایشان بیرون کشیده شود. زهی انصاف و شرافت! قاضی که در تمامی سیستم های حقوقی و اخلاقی بایستی نماد بی طرفی و عدالت در رسیدگی به اتهامات باشد پیش از انجام هر گونه تحقیقات به داوری پرداخته و پیشاپیش حکم مجرمیت دانشجویان مظلوم بازداشت شده را صادر می کند. این اظهار نظر طبق ادله شرعی، قانونی و عقلی به معنی نقض بی طرفی قاضی حداد در این پرونده و عدم صلاحیت وی برای سرپرستی تحقیقات بی طرفانه در خصوص این پرونده است. به راستی در حالی که مراجع مسلم تقلید شیعیان در خصوص تکذیب مدیران مسئول نشریات جعل شده حکم به پذیرش شرعی تکذیبیه ۴ مدیر مسئول می دهند و شرعا ایشان را از این اتهام مبرا می دانند و اصرار بر انتساب این توهین ها به دانشجویان مسلمان را غیرشرعی و گناه می شمارند، چگونه یک قاضی که بایستی پاسدار حقوق شرعی و قانونی متهمان باشد به خود اجازه می دهد با نقض بی طرفی و در کمال بی اخلاقی اعلام کند علیرغم تکذیب دانشجویان بازداشت شده وی اطمینان دارد که این اقدام توسط آن ها انجام شده است؟! علم رسوایی این ادعای قاضی حداد زمانی بیش از پیش به اهتزاز درمی آید که وی نه تنها هیچ قرینه، شاهد و دلیلی برای این ادعای کذب ارائه نمی کند، بلکه تمامی قراین و شواهدی را که مبنی بر بی گناهی مدیران مسئول نشریات جعل شده و دانشجویان دانشگاه امیرکبیر در این پروژه شوم وجود دارد نادیده می گیرد. مواردی به صورت خلاصه که گواه بی گناهی دانشجویان مظلوم پلی تکنیک است به شرح زیر اعلام می گردد که بدون شک از چشم هیچ داور بی طرفی نمی تواند دور بماند:
الف) در روز وقوع حادثه به گواهی کارمندان انتظامات، مسئول حراست دانشگاه، واعظ، به ایشان دستور می دهد در آن روز هیچ گونه نشریه ای را از سطح دانشگاه جمع آوری نکنند. حتی زمانی که مدیران مسئول نشریات مجعول از انتظامات می خواهند این نشریات را جمع آوری نمایند، مسئول انتظامات دانشگاه عنوان می کند که در این زمینه به ایشان دستوری داده نشده است. چرا زمانی که مدیران مسئول نشریات مجعول از انتظامات و حراست دانشگاه درخواست می کنند این نشریات را از صحن دانشگاه جمع آوری نمایند، این دو نهاد هیچ گونه عکس العملی از خود نشان نمی دهند؟! نیروهای انتظامات که تا دیروز نشریات قانونی و دارای مجوز را به دستور حراست از صحن دانشگاه جمع آوری می کردند چرا آن روز به درخواست مدیران مسئول اعتنایی نمی کنند؟!
ب) روز دوشنبه هفته گذشته کارمند کمیته انضباطی که گویا نقش کارشناس حقوقی دانشگاه را نیز بر عهده دارد طی سوال و جوابی با یکی از اعضای انجمن اسلامی که به کمیته انضباطی احضار شده بود عنوان می دارد که روزبهانی، مدیر کل فرهنگی دانشگاه، در خصوص قانونی بودن صدور اطلاعیه توقیف کلیه نشریات دانشجویی به علت توهین ۴ نشریه به مقدسات، شب قبل از وقوع چنین حادثه ای از وی استعلام می نماید.
ج) چرا هنگام شکایت پویان محمودیان در ساعات اولیه پخش نشریه جعل شده وی، به اداره کل فرهنگی دانشگاه علیرغم تکذیب چاپ این نشریه توسط وی، کارشناس این اداره که همکاری نزدیکی با روزنامه کیهان دارد به صورتی اهانت آمیز به این دانشجو حمله می کند؟ چرا مدیر کل فرهنگی در مقابل ضرب و جرح پویان محمودیان توسط بسیجیان که در حضور او و در دفتر او انجام گرفت هیچ گونه عکس العملی نشان نمی دهد؟
د) در همان روز وقوع این حادثه چند نفر از دانشجویان، یکی از اعضای ورودی جدید بسیج را در حالی که نشریات جعل شده را در آسانسور دانشکده های دانشگاه امیرکبیر قرار می داده، مشاهده کرده اند. این دانشجویان با مراجعه به اعضای شورای مرکزی انجمن اسلامی عنوان داشته اند که حاضرند بر علیه فرد مذکور در دادگاه شهادت دهند. هفته گذشته نیز و در پی توقیف کامپیوترهای سایت یکی از خوابگاه های دانشگاه امیرکبیر، گویا فایل های نشریات دانشجویی جعل شده در فولدر یکی دیگر از اعضای بسیج دانشگاه در کامپیوترهای خوابگاه یافت می شود. که به گفته خود این فرد به همین علت دانشگاه برای چند روزی او را ممنوع الورود می کند و پس از آن بدون رسیدگی به این مسئله به دستور مدیریت دانشگاه ورود این فرد دوباره به دانشگاه آزاد می شود. علاوه بر این، هفته گذشته چند نفر از دانشجویان، یکی از اعضای بسیج دانشگاه را در حالی که در یکی از مراکز چاپ و نشر اطراف دانشگاه در حال کپی کردن نشریات دانشجویی بوده، مشاهده کرده اند و با تلفن همراه خود از فرد مزبور عکس گرفته اند. این فرد بلافاصله از این مکان خارج شده و خود را به دفتر بسیج دانشگاه رسانده و نشریات کپی شده را تحویل ایشان داده است.
ه) از زمان توزیع نشریات دانشجویی در دانشگاه امیرکبیر، به جز چند برگ از نشریات مجعول به دست عموم دانشجویان نرسید و حتی مدیران مسئول این نشریات نیز برای دریافت ۴ نشریه چاپ شده به اعضای بسیج دانشگاه امیرکبیر مراجعه می کردند. اما در مقابل هر چهار نشریه در نوبت های متوالی به صورت آزادانه توسط اعضای بسیج چاپ و در میان تجمع کنندگان سریالی ایشان دست به دست می گشت. جالب آن که بعضا اعضای بسیج در مقابل درخواست دانشجویان برای دریافت این نشریات اعلام می کردند که از میان ۴ نشریه جعل شده، چندتای آن ها فعلا تمام شده و از ایشان می خواستند برای دریافت آن ها چند ساعت دیگر مراجعه کنند.
و) نخستين تجمع اعضاي بسيج براي درخواست اخراج مديران مسئول نشريات و برخورد امنيتي با آنان در زماني صورت مي گيرد که اين نشريات جعلي تازه در سطح دانشگاه در حال پخش بوده و حتي دانشجويان عادي دانشگاه هنوز متوجه چاپ و توزيع آن ها نشده اند. چگونه در مدت زمان چند دقيقه اي اعضاي بسيج اميرکبير به همراه اعضاي بسيج ساير دانشگاه ها و نيروهاي خارج از دانشگاه هماهنگي لازم را جهت برگزاري تجمع در ساختمان رياست دانشگاه انجام داده اند و حتي درخواست ها و شعارهايشان را هم از قبل مشخص کرده اند؟! همچنین در شرايطي که چندي است ساختمان رياست، به خارج دانشگاه منتقل شده است و ملاقات دانشجويان دانشگاه اميرکبير با مديريت دانشگاه تحت شديدترين تدابير امنيتي ميسر مي شود، بسيج دانشگاههاي تهران چگونه و با هماهنگي چه کسي به سهولت امکان حضور در ساختمان مديريت دانشگاه را يافته است؟
ز) چند تن از دانشجویان دانشگاه تهران که هفته گذشته برای کپی نشریات خود به میدان انقلاب مراجعه می کنند، درمی یابند که همان روزی که نشریات جعلی در دانشگاه امیرکبیر پخش می شود، چند مرکز تایپ و تکثیر به اتهام چاپ این نشریات در میدان انقلاب به دستور اماکن پلمب می شود و مسئولین این مراکز به زندان اوین منتقل می شوند.
آن چه مسلم است این است که هر یک از موارد فوق الذکر برای نیروهای امنیتی که همان روز حادثه موفق به یافتن مراکز تایپ و تکثیری که این نشریات در آن جا تکثیر شده، می شوند می تواند سرنخ های مهمی جهت کشف این پروژه شوم باشد. اما گویی اراده ای جهت انتساب بی چون و چرای این عمل به دانشجویان پلی تکنیک شکل گرفته است و علیرغم شواهدی که اظهر من الشمس است همچنان اصرار بر این است که چاپ این مطالب به نشریات مستقل دانشجویی نسبت داده شود.
انجمن اسلامی دانشگاه صنعتی امیرکبیر در خصوص آغاز انحراف سیر پرونده دانشجویان بازداشتی در دادگاه انقلاب هشدار می دهد و از مسئولین قضایی می خواهد نسبت به رسیدگی به این مسئله اقدامی عاجل انجام دهند. اگر تا دیروز اظهارات بی طرفانه مسئولین قوه قضاییه مایه آرامش و اطمینان دانشجویان بی گناه بود، امروز اظهارات پیش داورانه و جهت دار فردی که در جایگاه قاضی نشسته و سابقه ای طولانی در سرکوب و صدور احکام سنگین علیه دانشجویان و دیگر فعالین مدنی دارد، به شدت بر دامنه نگرانی ها افزوده است. اعتراف گیری تحت فشار و شکنجه های غیر انسانی از دانشجویان بی پناه، پروژه ای است که از پیش شکست خورده است و اظهارات این دانشجویان در هنگام بازداشت چنانچه ذره ای با آن چه بارها در هنگام آزادی، بیان نمودند تفاوت داشته باشد از اعتبار ساقط خواهد بود.

۳- حال در این میان نکته جالب سیاست یک بام و دوهوای مدعیان دفاع از مقدسات است.آن چه اکنون مستمسک نیروهای اقتدارگرا برای پیش بردن پروژه انقلاب فرهنگی دوم در دانشگاه ها قرار گرفته، توهین به مقدسات است. اما با نگاهی به کارنامه عملکرد گذشته نه چندان دور مدعیان حامی مقدسات نشان دهنده آن است که، آن چه برای ایشان مهم است فقط و فقط مقاصد سیاسی شان است و دفاع از مقدسات تنها بهانه ای است برای نیل به آن اهداف. بحث توهین به مقدسات برای جماعت چکمه پوش و گوش به فرمان حلقه قدرت تنها بهانه ای برای قلع و قمع منتقدین و رقبای سیاسی خود است. آن چه مایه تاسف و تاثر است ملعبه بازی های سیاسی و پروژه های امنیتی قرار گرفتن مقدسات است. به سخره گرفتن مقدسات و در پی آن جعل غیراخلاقی لوگوی نشریات دانشجویی، نشان دهنده اوج انحطاط اخلاقی ساماندهندگان این پروژه شوم است. به عنوان مثال، سه نمونه از وقایع اخیر و نحوه واکنش این جریانات به وقایع در زیر به اختصار اشاره می شود:
الف) در حالی که چند ماه پیش توسط مسئولین رده بالای وزارت آموزش و پرورش در آزمون ضمن خدمت فرهنگیان توهین هایی بسیار شدیدتر از آن چه در نشریات جعلی پلی تکنیک به چاپ رسیده به ساحت پیامبر اکرم(ص) روا داشته شد، اما در مقابل آن صدای هیچ مخالفت و اعتراضی بلند نشد و در نهایت آن اهانت ها به خطای فردی تقلیل یافت و با عزل مدیر مربوطه قضیه حل و فصل شد. اما در غائله دانشگاه امیرکبیر علیرغم تکذیب مدیران مسئول در ساعات ابتدایی پخش نشریات در دانشگاه، بلافاصله در اقدامی هماهنگ بسیاری از دانشگاه ها سیاه پوش می شوند و خیل بسیجیان خواستار اخراج مدیران مسئول این نشریات از دانشگاه می شوند.
ب) هفته گذشته مامورین حراست دانشگاه امیرکبیر در جستجویی ناکام به منظور یافتن صندوق های انتخاباتی انجمن اسلامی به سالن استراحتگاه دختران دانشجوی دانشکده معدن حمله کردند. اما باز این مدعیان، نسبت به هتک حرمت دختران دانشجو که در سالن استراحت حجاب از سر برگرفته بودند توسط مامورین حراست نه تنها واکنشی نشان ندادند که از این حرکت گماشتگان حراست استقبال کردند. سخیف تر از این عمل، چند روز پیش در اقدامی که حتی فکر کردن به آن دل هر انسان آزاده ای را به درد می آورد معاون حراست دانشگاه رازی کرمانشاه با تهدید یکی از دختران دانشجو با سلاح گرم به وی تجاوز می کند، اما این اتفاق نیز نه تنها خون این مدعیان را به جوش و خروش نمی آورد، که در پی توجیه و تطهیر عملکرد حراست برمی خیزند. جالب آن که مسئول حراست این دانشگاه طی مصاحبه ای به صراحت اعلام می نماید که از یک سال پیش متوجه انحراف اخلاقی این فرد بوده اما وابستگی وی به یکی از مقامات مانع برخورد مسئولین دانشگاه با معاون حراست دانشگاه رازی کرمانشاه شده است. به راستی با مقایسه سکوت مدعیان سینه چاک ارزش ها در مقابل این عمل بی شرمانه معاون حراست دانشگاه کرمانشاه که مسبوق به سابقه در دانشگاه علامه و… بوده، با عکس العمل همین جماعت در خصوص مزاح نسنجیده یک استاد سالخورده دانشگاه با یکی از دانشجویان که منجر به اخراج بدون هر گونه بررسی وی از دانشگاه می شود و حتی درخواست مضحکانه «اعدام این استاد دانشگاه» مطرح می شود، می توان پی به صداقت، شرافت و منویات واقعی این جماعت برد.
ج) در روز معلم، طی برنامه ای از پیش چیده شده، بر دستان خانم معلم جناب رئیس جمهور دستکش پوشانده می شود و احمدی نژاد معلم خود را در آغوش گرفته و دستان او را می بوسد. این مسئله هیچ گونه واکنشی را از سوی گوش به فرمانان حلقه قدرت در دانشگاه یا خارج دانشگاه برنمی انگیزد. اما دست دادن اتفاقی دکتر ملکی و شیرین عبادی، که هر یک بیش از ۶۰ سال سن دارند، در دانشگاه امیرکبیر باعث می شود که یک شبه کل دانشگاه سیاه پوش شود و فریاد وااسلامای این جماعات بار دیگر بر آسمان بلند شده، خواستار اخراج دانشجویان سامانده این نشست شوند.

۴- آن چه بیش از همه در برپایی و تداوم این غایله به چشم می خورد، نقش مدیران ارشد وزارت علوم و مدیریت دانشگاه امیرکبیر است. اراده ای بر آن شده است که به هر نحو ممکن چاپ نشریات موهن را به دانشجویان پلی تکنیک نسبت دهد. چنین اراده شومی بیش از همه کس در مدیران ارشد وزارت علوم و مدیریت دانشگاه امیرکبیر دیده می شود که در زیر به برخی از این موارد اشاره می شود:
الف) خرمشاد، معاون فرهنگی وزارت علوم، که بارها علیه دفتر تحکیم وحدت و تشکل های مستقل دانشجویی طی یک سال گذشته موضع گیری نموده است با بیان اظهاراتی عجیب، تکذیبیه مدیران مسئول نشریات را دروغ قلمداد کرده و اظهار می دارد که طبق سابقه مطالب چاپ شده در این نشریات، چاپ چنین مطالبی قطعا توسط دانشجویان دانشگاه امیرکبیر انجام شده است. خرمشاد اشاره ای به این مسئله نمی نماید که در صورتی که چاپ چنین مواردی در دانشگاه امیرکبیر مسبوق به سابقه بوده، چرا هیچ واکنشی از سوی مدیریت دانشگاه امیرکبیر و وزارت علوم در پی نداشته است؟! چرا مدیریت داشگاه امیرکبیر که حتی تیتر «رهایی از پلی تکنیک رفت» نشریه سحر را برنتافته و به صورتی یک جانبه و غیرقانونی اقدام به توقیف این نشریه می نماید، نسبت به چاپ چنین مطالب موهنی ساکت نشسته است؟! چرا بسیج و رسانه های حامی این جریان نسبت به هیچ یک از مطالب چاپ شده در این نشریات واکنشی نشان نداده اند؟! کدام مطلب مشابه آن چه در ۴ نشریه جعلی آمده، در شماره های پیشین این نشریات چاپ شده است؟!
ب) مدیریت دانشگاه امیرکبیر، دکتر رهایی، از همان روز حادثه درب دانشگاه و ساختمان ریاست را به روی خیل بسیجیان مشتاق و معترض گشوده و داخل و خارج دانشگاه را به صحنه جولانگاه ایشان بدل ساخته است. هر روز در جمع آن ها حاضر می شود و قول برخورد با دانشجویان را داده و از آن ها با نوشیدنی و نهار(جوجه کباب) پذیرایی می کند. این در حالی است که وی از حضور در جمع دانشجویان دانشگاه به شدت پرهیز می کند. روزی به درخواست شورای صنفی برای شرکت در جلسه پرسش و پاسخ، جواب منفی می دهد و به حراست دستور می دهد که کلیه اطلاعیه های شورای صنفی را در این خصوص از بوردهای دانشگاه جمع آوری کند. روز دیگر خلف وعده می کند و در جمع دانشجویان حاضر نمی شود. و دیگر بار خود را به مدت ۲ ساعت در کلاسی حبس کرده و در نهایت با استفاده از نردبان از پنجره طبقه دوم ساختمان از دانشکده عمران خارج می شود تا پاسخگوی معترضین نباشد.
ج) در حالی که هر روز به بسیجیان اجازه داده می شود برای برپایی اعتراضات خود سیستم صوتی مجهزی را وارد دانشگاه می کنند و همچنین دوربین و خبرنگار صداوسیما به همراه میهمانان متعدد اجازه می یابند در برنامه ایشان شرکت کنند، اما به شورای صنفی که از سه هفته پیش و حتی قبل از به وجود آمدن این حادثه درخواست برگزاری تریبون آزاد داده پاسخی داده نمی شود و در مقابل انتقاد اعضای شورای صنفی به ایشان گفته می شود که بسیج برنامه های خود را به صورت غیرقانونی برگزار می کند. چگونه است که بسیج می تواند برای برپایی برنامه غیرقانونی هر روزه در صحن دانشگاه سیستم صوتی خود را به راحتی وارد دانشگاه کند، در حالی که انتظامات دانشگاه حتی گاها به خود اجازه می دهد وسایل شخصی دانشجویان را هنگام ورود به دانشگاه بازرسی کند؟! چگونه خبرنگار و دوربین صداوسیما اجازه می یابد که به راحتی وارد دانشگاه شود و از برنامه غیرقانونی گزارش تهیه نماید؟ چرا مسئولین نهاد رهبری دانشگاه در کلیه برنامه هایی که به گفته معاونت دانشجویی، غیرقانونی است، فعالانه شرکت می نمایند؟! چرا مبلغین قرائت فاشیستی از دین که نقش به سزایی در مخدوش شدن چهره دین در جامعه ایران ایفا کرده اند به ناگهان سر از دانشگاه پلی تکنیک درمی آورند؟!
د) با این که در تمام درگیری های به وجود آمده طی هفته های گذشته در دانشگاه امیرکبیر یک طرف درگیری همواره بسیجیان دانشگاه بوده اند، چرا هیچ یک از آن ها به کمیته انضباطی احضار نشده اند؟ چرا فقط در میان ۲۵ نفر احضار شده نام دانشجویان عادی دانشگاه به چشم می خورد؟ چرا بدون هیچ علتی ۴ نفر از اعضای انجمن اسلامی به دانشگاه ممنوع الورود می شوند؟ چرا به کمیته انضباطی دستور داده می شود تا با تماس با خانواده دانشجویان، ایشان را تهدید کند که فرزندشان در حال اخراج از دانشگاه بوده و از ایشان بخواهد که از مراجعه فرزندشان به مدت چند هفته به دانشگاه جلوگیری کنند؟ چرا در مقابل سکته قلبی پدر یکی از دانشجویان به علت اظهارات کذب کارمند کمیته انضباطی، هیچ مقامی در دانشگاه پاسخگو نیست؟
ه) روز دوشنبه مسئول حراست از مدیران مسئول نشریات جعل شده می خواهد که به دفتر حراست در دانشگاه مراجعه نمایند. از آن جا که مدیران مسئول نمی خواستند مانند احمد قصابان طعمه نیروهای خودسر شوند تصمیم گرفته بودند چند روزی را در خوابگاه بمانند. اما آن روز به توصیه حراست از خوابگاه خارج شده و به سمت دانشگاه حرکت می کنند. این دانشجویان به محض خروج از خوابگاه توسط تعداد زیادی از نیروهای لباس شخصی تحت تعقیب قرار گرفته و در نهایت پس از تعقیب و گریز فراوان مقداد خلیل پور، یکی از مدیران مسئول، به وسیله باتون برقی و اسپری در دام این نیروها می افتد. جای این سوال باقی است که مدیریت دانشگاه بایستی حامی دانشجویان بوده و تلاش نماید که دانشجویان بازداشتی هر چه سریعتر آزاد شوند یا این که یک به یک آن ها را به عنوان طعمه تحویل نیروهای خودسر دهد؟! الحق که مدیریت فعلی دانشگاه امیرکبیر در راستای نیل به اهداف نابخردانه و برای اثبات گوش به فرمانی خود به نیروهای امنیتی از انجام هیچ عمل قبیحی علیه دانشجویان ابایی ندارد.
و) مدیریت دانشگاه علاوه بر موارد فوق دست به انتشار بیانیه تند و غیرمنصفانه ای علیه دانشجویان پلی تکنیک می زند و غائله به وجود آمده را این بار بدون هیچ پرده پوشی به ایشان نسبت می دهد، که این عمل به شدت از سوی اساتید دانشگاه در شورای دانشگاه مورد تقبیح قرار می گیرد. همچنین دکتر رهایی برای یافتن صندوق های رای انتخابات انجمن اسلامی، اجازه شکستن درب شورای صنفی دانشکده معدن، شکستن کمدهای دانشجویان دانشکده معدن و متالورژی و دانشکده شیمی و همچنین حمله به استراحتگاه دختران را می دهد که این عمل نیز با واکنش شدید اساتید دانشگاه مواجه می شود.
ز) مدیر کل فرهنگی دانشگاه در اقدامی غیرقانونی بدون آن که پرونده نشریات جعل شده سیر قانونی خود را در کمیته ناظر بر نشریات طی کند، آن ها را توقیف و پرونده مدیران مسئول این نشریات را به کمیته انضباطی ارسال می کند. علاوه بر این، اداره کل فرهنگی در اقدام خلاف قانون دیگری کلیه نشریات دانشجویی دانشگاه را نیز به مدت نامعلومی توقیف موقت می کند. جای این سوال باقی است که مجموعه مدیریت دانشگاه در پی چه عملی است که از اطلاع رسانی نشریات دانشجویی میان دانشجویان و اساتید دانشگاه در هراس است؟ چرا به رغم تمامی آیین نامه های وزارت علوم پرونده نشریات دانشجویی بایستی به دادگاه انقلاب فرستاده شده و در آن جا مورد رسیدگی قرار گیرد؟
آن چه واضح و مبرهن است آن است که کینه توزی و عداوت نهادهای خارج از دانشگاه بر علیه داشجویان پلی تکنیک طی سالیان گذشته مسبوق به سابقه بوده و بیش از این از آن ها انتظاری نیست. اما آن چه پلی تکنیک را به مثابه خانواده ای همواره در کنار یکدیگر قرار داده، حل و فصل تمامی مشکلات داخل دانشگاه و ایستادگی در مقابل هجمه های بیرونی علیرغم اختلاف نظرهای احتمالی بوده است. اما مدیریت فعلی دانشگاه امیرکبیر به همراه بسیج ضد دانشجویی برای حل مشکلات دانشگاه به صورتی آشکار به نهادهای امنیتی خارج از دانشگاه تکیه می کند و تلاش دارد با پیگیری سیاست «النصر بالرعب» تمامی مشکلات موجود را حل نماید. دکتر رهایی، در حالی از حضور در جمع دانشجویان هراس دارد و پس از ساعت ها حبس خود در کلاس درس به کمک حراست به وسیله نردبان از طبقه دوم ساختمان خارج می شود، که هر روز با آغوشی باز بسیجیان سراسر کشور را به حضور می پذیرد و پذیرایی گرمی از ایشان می نماید. فضای پویای حاکم بر پلی تکنیک همواره نشان داده مدیریت دانشگاه بدون توجه به نظر اساتید و دانشجویان این دانشگاه قطعا موفق نخواهد بود.
انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر گر چه دست های زیادی را در انجام و اجرای این سناریو دخیل می داند، اما بر این نظر است که پیش بردن این پروژه قطعا بدون همکاری و همیاری مدیریت دانشگاه امکان پذیر نخواهد بود. لذا ما مسئولیت تمام تضییقات و محدودیات هایی را که در این مدت به صورت غیرقانونی بر دانشجویان اعمال می شود، بر عهده شخص دکتر رهایی می دانیم و معتقدیم ایشان بایستی در برابر ظلمی که بر دانشگاه و دانشجویان می رود، پاسخگو باشد. رهایی بداند که خانواده پلی تکنیک گریبان او را در خصوص سوء مدیریت های وی طی دو سال گذشته رها نخواهد کرد و او را مجبور به پاسخگویی خواهد نمود.
به ایشان توصیه می کنیم به روزی بیندیشد که سکه اقبال دولت احمدی نژاد و حامیان او رو به افول گذارد. روزی که با تصمیمات نابخردانه جاری چندان هم دور به نظر نمی رسد. آن روز رهایی باید در زیر نگاه سنگین و پرسشگر دانشجویان و اساتید پلی تکنیک که خاطرات روزهای تاریک مدیریت وی را در ذهن خود مرور می کنند در دانشگاه حاضر شود. بی شک دوره ریاست رهایی در تاریخ پلی تکنیک به عنوان تاریک ترین دوره مدیریت دانشگاه در قبل و بعد از انقلاب ثبت خواهد شد و نام وی برای ابد با ننگ سرکوب دانشجویان آزادیخواه پلی تکنیک و تبدیل امیرکبیر به جولانگاه نیروهای امنیتی و شبه نظامی گره خواهد خورد.

۵- نکته قابل تامل دیگر این است که طراحان امنیتی پروژه جعل نشریات دانشجویی به منظور ایجاد فضای رعب و وحشت در دانشگاه و در حالی که از واکنش دانشجویان در هول و هراس به سر می برند، به منظور برگرفتن تنها ابزار دانشجویان این دیار که همانا اعتراض کردن و فریاد زدن علیه ظلمی است که بر ایشان می رود، در پی دستگیری ۷ دانشجوی پلی تکنیکی و القای ناجوانمردانه اتهام جعل نشریات به دانشجویان مظلوم، طی اظهاراتی که گویی پرده از سناریوی شوم دیگری برمی گیرد، خبر از توطئه عده ای جهت به آشوب کشیدن فضای دانشگاه ها می دهند. انجمن اسلامی دانشجویان اعلام می نماید که اعتراضات دانشجویی همواره آشکار، روشن و بدون پرده پوشی اعلام و اجرا شده است و برای اعتراض به ظلمی روزافزونی که بر دانشجویان می رود، نیازی به توطئه چینی نیست. آنان که به خیال خام خود قصد دارند با این به اصطلاح پیش گویی ها صدای اعتراض دانشجویان را در گلو خفه کنند در مسیری اشتباه گام برمی دارند. دانشجویان مسلما در هفته های آتی نسبت به این همه ناجوانمردی که بر حقشان روا داشته شده، اعتراضات مدنی و آرام خود را پی خواهند گرفت و در مقابل آشوب طلبان، عملگان بی همت و چکمه پوشان بی غیرت با تمام توان ایستادگی خواهند کرد.

۶- انجمن اسلامی دانشگاه امیرکبیر به نمایندگی از دانشجویان این دانشگاه، دست یاری به سوی اساتید محترم که بی شک در طول تاریخ این دانشگاه نقش پدرانه خود را در خانواده بزرگ پلی تکنیک به بهترین شکل ایفا نموده اند، دراز می کند. ما معتقدیم گره از کار فروبسته امروز دانشگاه امیرکبیر تنها با همیاری و همکاری کلیه اعضای این خانواده میسر خواهد بود. اساتید محترم پلی تکنیک، «اينک ما مانده ايم و زندان هايی آباد، دانشگاه هايی ويران و جامعه ای رنجور. دانشجو و استاد همه تاوان استقلال خود را می پردازند و هر کس سر بر آستان قدرت ندارد بایستی آستين به خون جگر بشويد که حاکمیت اقتدارگرا جز مريد مطيع نمی پسندد. دانشجويان نه منافسه در قدرت دارند نه مناقشه در ثروت، بل مطالبه حريت می کنند و مقابله با استبداد و جباريت.»

۷- اکنون ۷ نفر از خانواده پلی تکنیک در بند امنیتی ۲۰۹ اوین در بندند. دکتر کیوان انصاری، بابک زمانیان، احمد قصابان، مقداد خلیل پور، پویان محمودیان، مجید شیخ پور و مجید توکلی، ۷ دانشجوی پلی تکنیکی هستند که اکنون جدا از خانه و خانواداه خود گرفتار زنجیر بدخواهان هستند. دانشجویان پلی تکنیک بیش از این تحمل این همه ظلم و جور حاکمیت اقتدارگرا را ندارند. انجمن اسلامی دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر اعلام می نماید از هیچ تلاشی جهت آزادی این ۷ یار دبستانی فروگذار نخواهد کرد و از اساتید آگاه و دانشجویان فهیم پلی تکنیک می خواهد که تا زمان آزادی هر هفت نفر، از پای ننشسته و به اعتراضات به حق خود ادامه دهند.
کیوان انصاری در حالی که حکم بدوی او ماه ها پیش صادر شده است، اکنون نزدیک به ۳۰۰ روز است که در بازداشت موقت(!) و در شرایط سلول انفرادی به سر می برد. دکتر انصاری از نارسایی کبد ماه هاست که رنج می برد. بابک زمانیان پس از گذشت بیش از ۲۰ روز از بازداشت به گفته خانواده اش، به علت عدم دسترسی به داروهایش، وضعیت جسمانی اش رو وخامت گراییده است. از احمد قصابان، مقداد خلیل پور، پویان محمودیان، مجید شیخ پور و مجید توکلی هم که مظلومانه به علت گناهی ناکرده به حبس و زجر گرفتار آمده اند، خبری در دست که نیست که مرهمی باشد بر زخم نگرانی ها و اضطراب های خانواده شان و دیگر یاران دبستانی شان. «دير شده است، طفل انتظار پير شده است، دل صبر از اين شيوه سير شده است. اگر ايران است، اگر ايمان است، اگر کرامت انسان است، اگر خرد و برهان است، اگر عشق و عرفان است، همه دستخوش تاراج و طوفان است. کجاست شير دلی کز بلا نپرهيزد؟»

انجمن اسلامی دانشجویان
دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک تهران)
۲۲ اردیبهشت ۱۳۸۵