بلاتکلیفی دانشجویان بازداشت شده در جریان مراسم اول ماه مه

خبر اختصاصی وبلاگ کارگر:

در جریان مراسم اول ماه می در تهران در یازدهم اردیبهشت ماه سه تن از دانشجویان : روزبهان امیری ٬ پریسا نصرآبادی و کیانوش بوستانی بازداشت شدند و کارت شناسایی و موبایل آن ها توسط نیرو های انتظامی توقیف شد و به آن ها اعلام شد که به کلانتری ۱۰۴ نیلوفر مراجعه کنند . اما بعد از گذشت ۱۱ روز از بازداشت صورت گرفته و مراجعات مکرر این دانشجویان به کلانتری ٬ امروز صبح (شنبه مورخ۲۲/۲/۸۶) که این دانشجویان برای باز پس گیری وسائل خود به کلانتری مراجعه کرده بودند به صورت کاملا غیر قانونی و در حالی که هیچ احضاریه ای از سوی مسئولین به آن ها تحویل داده نشده بود به دادگاه انقلاب (شعبه ی امنیت ملی) فرستاده شدند .

آزادي فعالين کارگري اول ماه مه سنندج را به همگان تبريگ مي گوئيم

عکسها از سایت اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار
www.ettehade.com

با تلاشهاي گسترده و حمايتهاي همه جانبه براي ازادي شيث اماني صديق کريمي و محمود صالحي مبارزه کنيم.

دفتر تحكيم خواستار معرفي عاملان واقعي انتشار مطالب موهن با لوگوي نشريات منتقد دانشگاه اميركبير شد

دفتر تحكيم وحدت با محكوم كردن بازداشت مديران مسوول نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير خواستار معرفي هر چه سريع‌‏تر عاملان واقعي انتشار مطالب موهن با لوگوي نشريات منتقد دانشگاه اميركبير شد.

مهدي عربشاهي، دبير سياسي دفتر تحكيم وحدت در گفت‌‏وگو با خبرنگار “ايلنا”، گفت: با توجه به عقلانيتي كه در ميان فعالان پلي‌‏تكنيك سراغ داريم، انتساب اين مطالب به مديران مسوول نشريات كاملا منتفي است.

وي با اشاره به حوادث دو هفته اخير دانشگاه اميركبير گفت: ابتدا مصاحبه‌‏اي از سخنگوي قوه قضاييه منتشر مي‌‏شود كه «پنج بازداشت‌‏شده مرتبط با وقايع اميركبير غيردانشجو هستند»، بعد از اين مصاحبه مسببان اصلي حادثه كه رسوايي خود را نزديك مي‌‏ديدند تلاش كردند از خاكستر سوخته پروژه، آتش درست كنند و انگشت اتهام را به سوي دانشجويان برگردانند.

وي با بيان اينكه انتظار مي‌‏رود قوه قضاييه هر چه سريع‌‏تر ان پنج بازداشت‌‏شده را معرفي كند، گفت: جرياني است كه با پيوند زدن بازي‌‏هاي جناحي خود با احساسات مذهبي مردم از آن به عنوان اهرم فشار براي حذف منتقدان خود استفاده مي‌‏كند.

دبير سياسي دفتر تحكيم وحدت با محكوم كردن بازداشت دانشجويان اميركبير گفت: اين جريان ۱۰ سال پس از ماجراي كارناوال عاشورا بار ديگر فعاليت جدي را آغاز كرده است اما برخوردهاي دوگانه اين جريان با مسائل مذهبي مانند آزمون معلمان يا تعرض به دختر دانشجو در كرمانشاه كه هيچ شكايتي از جانب آنها نشده، دست آنها براي مردم رو شده است اما تلاش دارند زمينه راديكال كردن جنبش دانشجويي در خرداد و تير ماه و سركوب تابستاني آن را فراهم كنند.

هشدار وزیر خارجه آلمان به ایران

والتر اشتاین مایر که روز جمعه 11 ماه مه با شبکه " ام د ار اینفو" مصاحبه داشت گفت تصور بروز یک درگیری تازه نظامی در منطقه خاورمیانه وحشتناک است و برای جلوگیری از چنین فاجعه ای باید از همه امکانات به استثنای نیروی نظامی بهره گرفت تا بتوان بحران هسته ای ایران را بگونه صلح امیز حل و فصل کرد.

وزیر امور خارجه المان بر این اعتقاد است که اگر ایران همچنان در ادامه غنی سازی اورانیوم در برنامه اتمی خود اصرار ورزد جامعه جهانی نیز باید بیش از پیش از اهرم فشاربر این کشور استفاده کند.

در همین حال اقای اشتاین مایر که در حال حاضر ریاست شورای وزیران خارجه اتحادیه اروپا را هم برعهده دارد، خاطر نشان کرد که هرگاه ایران به پرسش ها و ابهام های مطرح شده در قطعنامه های آژانس بین المللی انرژی اتمی و شورای امنیت سازمان ملل متحد با شفافیت و صداقت پاسخ گوید راه حل این معضل هموار خواهد شد.

در مورد اولویت اتنظارات از ایران ، وزیر امور خارجه آلمان گفت ، جامعه جهانی به کسب این اعتماد نیاز دارد که ایران در صورت بازگشت به پای میز مذاکره و در زمان گفتگو در صدد تولید فناوری تازه نباشد . وی افزود ، که او شخصا در راه حل مسئله برنامه اتمی ایران کوشش هائی را بکار برده است که تا کنون بی نتیجه مانده است اما این امر نباید سبب متوقف کردن این تلاش ها باشد.

وزیر امور خارجه المان در بخش دیگری از مصاحبه خود به اهمیت نقش ایران در منطقه اشاره کرد و گفت ایران از این قابلیت و ظرفیت برخوردار است تا بعنوان یک قدرت اقتصادی و معنوی در خاورمیانه عمل کند که بسود روابط مدنی با یکدیگر می تواند باشد ولی متاسفانه دولت و رئیس جمهوری کنونی این کشور راه دیگری را انتخاب کرده اند.

8 نفر از کارگران بازداشت شده در اول ماه مه سنندج ، روز پنج شنبه آزاد شدند

روز پنج شنبه مورخه 20/2/1386 در ساعت 3 بعد از ظهر 8 نفر از کارگران بازداشت شده در اول ماه مه سنندج، در میان استقبال گرم و پرشور اعضای اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار و خانواده هایشان آزاد شده و توسط آنان تا منازل شان همراهی شدند. این کارگران که بمدت 10 روز بدلیل برگزاری مراسم اول ماه مه در سنندج بازداشت شده بودند هر کدام با قرار کفالت پنج میلیون تومانی آزاد شدند. اتهام این کارگران اخلال در نظم عمومی عنوان شده است. لازم به یادآوری است که روز قبل خالد سواری نایب رئیس اتحادیه با قرار کفالت پنج میلیون تومانی آزاد شده بود و صدیق سبحانی هم به دلیل اشکال در سند کفالت روز شنبه آزاد خواهد شد. اسامی کارگران آزاد شده در روز پنج شنبه به شرح زیر است:

اقبال لطيفي – يدالله مرادي – طیب مولایی – فارس گویلیان - صدیق امجدی - حبیب الله کلکانی - محی الدین رجبی - طیب چتانی

در پی بازداشت این کارگران در اول ماه مه امسال اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار طی نامه ای به کنفدراسیون بین المللی اتحادیه های کارگری خواهان اعتراض این کنفدراسیون و سایر سازمانهای کارگری به بازداشت این کارگران شده بود و روز پانزده اردیبهشت ماه نیز این اتحادیه در اعتراض به بازداشت کارگران در اوله ماه مه، طی فراخوانی به همراه خانواده های کارگران بازداشتی اقدام به تجمع اعتراض آمیز در مقابل دادگاه میدان بسیج سنندج کرد. همچنین در قطعنامه تجمع پایانی مورخه 19/2/1386 اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار وخانواده های کارگران بازداشتی در مقابل دادگاه، بار دیگر بر خواست آزادی فوری این کارگران تاکید شده بود.

اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار ضمن ابراز خرسندی از آزادی اعضای خود و کلیه کارگران بازداشت شده، به مبارزه خود برای آزادی شیث امانی رئیس هیئت مدیره اتحادیه و صدیق کریمی عضو هیئت مدیره اتحادیه ادامه خواهد داد.

لازم به یادآوری است که به شیث امانی علاوه بر اتهام اخلال در نظم عمومی، اتهامی نیز تحت عنوان "تحریک کارگران علیه دولت" وارد کرده اند.

برگزاری مراسم اول ماه مه، بر پایی تشکل کارگری و تجمعات اعتراض آمیز، حق مسلم کارگران است و ما وارد کردن هرگونه اتهام واهی به شیث امانی و سایر اعضای اتحادیه را بشدت محکوم میکنیم و خواهان آزادی فوری و بی قید و شرط آنان هستیم.

در این راستا، این اتحادیه به اقدامات اعتراضی خود تا آزادی شیث امانی و صدیق کریمی ادامه خواهد داد و در صورت عدم آزادی آنان در طی روزهای آینده اقدامات اعتراضی خود را تشدید خواهد کرد.

زنده باد اول ماه مه
اتحادیه سراسری کارگران اخراجی و بیکار
22/2/1386

www.ettehade.com
k.ekhraji@gmail.com

قاضی حداد پيش از شروع مراحل دادرسی و تحقیق قضایی دانشجويان در بند را مقصر خواند

با بازداشت 3 دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک در عصر روز چهارشنبه 20 اردیبهشت ماه تعداد دانشجویانی که هم اینک در زندان اوین در بازداشت موقت بسر می برند به 7 دانشجو رسید.

در حال حاضر بجز احمد قصابان ، مقداد خلیل پور، مجید شیخ پور و پویا محمودیان 4مدیرمسئول نشریات دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک که 2تن از آنان با آرای بالای دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک به عضویت شورای مرکزی انجمن این دانشگاه انتخاب شده اند، مجید توکلی دیگر عضو منتخب انجمن پلی تکنیک و بابک زمانیان مسئول روابط عمومی انجمن پلی تکنیک در زندان اوین بسر می برند.

همچنین زینب پیغمبر زاده دانشجوی دانشگاه تهران و عضو کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت نیز روز دوشنبه بدلیل عدم تودیع وثیقه 20 میلیون تومانی در خصوص پرونده تجمع زنان در 13 اسفند ماه در برابر دادگاه انقلاب، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. از سوی دیگر قاضی حداد معاون امنیت دادستان تهران در مصاحبه ای با فارس از ادامه بازداشت دانشجویان خبر داد و گفت:علاوه بر پنج نفر دستگير شده چند نفر ديگر نيز در اين ارتباط شناسايي شدند كه احتمالاً به زودي دستگير شوند.

وي در خصوص قبول اين اقدام موهن از سوي افراد دستگير شده گفت: به لحاظ خباثت و عنادي كه در اين نشريات نسبت به اسلام و مقدسات شده است هيچ كدام از مديران مسئول دستگير شده حاضر نيستند كه مسئوليت اين كار را بر عهده بگيرند.

حداد اظهار داشت: اين افراد با رد اتهامات خود مدعي هستند كه كسان ديگري به نام اين مديران مسئول نشريات دانشجويي اقدام به انتشار مطالب در نشريات كرده‌اند ولي ما اعتقاد داريم كه اين كار قطعاً توسط مديران مسئول نشريات صورت گرفته است.

وي افزود: با توجه به سابقه نشريه و مطالب قبلي منتشر شده در اين نشريات نشان مي‌دهد كه مطالب قبلي نيز به چاپ اين گونه مطالب گرايش داشته است. لذا چاپ اين مطالب قطعاً كار اين افراد بوده است.

گفتنی است قاضی حداد نامی آشنا برای فعالان دانشجویی در سالهای اخیر بوده است. وی در جریان نا آرامیهای دانشجویی در سال 82 حکم بازداشت بسیاری از دانشجویان از جمله اعضای شورای مرکزی وقت دفتر تحکیم وحدت را صادر کرد.

تجمع اعتراضی دانشجویان دانشگاه پیام نور مریوان

صبح روز گذشته جمعی از دانشجویان دانشگاه پیام نور مریوان در اعتراض به عدم رسیدگی به مشکلاتشان برای دومین بار در طول هفته گذشته در مقابل ساختمان مرکزی این دانشگاه تجمع کردند .
این تجمع که با سخنرانی تنی چند از دانشجویان آغازشد ، در اعتراض به مشکلات دانشجویان این دانشگاه از قبیل ضعف مدیریت ، نبود هیات علمی مجرب و ممانعت از فعالیت تشکلهای دانشجویی در این دانشگاه برگزار گردید .
تجمع دانشجویان دانشگاه پیام نوربا قرائت بیانیه ای توسط نماینده دانشجویان پایان یافت. گفته می شود که دانشجویان این دانشگاه پیش از این نیز به طرح مشکلات خود با مسئولین دانشگاه پرداخته بودند که نتیجه ای در بر نداشته است .

ادامه طرح مبارزه با بد حجابی در مشهد واکنش اعتراض آمیز مردم را در مقابل خشونت ورزی روزافزون پليس برانگیخت

با درگیری بین ماموران نیروی انتظامی و مردم در پی اقدام به دستگیری یک دختر و در ادامه آن یک پسر معترض، منطقه «بلوار سجاد» مشهد تا پاسی از شب متشنج بود.

مقارن ساعت هشت شب پنجشنبه عوامل نیروی انتظامی مستقر در تقاطع بزرگمهر وقتی می خواستند دختری را به علت بد حجابی به پاسگاه پليس منتقل کنند با مقاومت او روبرو شدند. پسر جوانی نيز نسبت به برخورد فیزیکی با این دختر اعتراض کرد که این به نوبه خود موجب برخورد پليس با وی شد و به این ترتیب ماموران درصدد جلب او نیز بر آمدند که با مقاومت وی مواجه شدند. این صحنه باعث شد تعدادی نزدیک به بیست نفر از عابران به دور آنها حلقه بزنند که این فرصت مناسبی برای فرار این جوان شد. یکی از افسران که در صدد دستگیری او بود با حمله به سمت وی سعی در جلوگیری از حرکت اش کرد که با توجه به حلقه بینندگان و رهگذران کنجکاو میسر نشد، لذا این مسئله موجب برخورد پليس با همین عابران گردید.

این برخورد که توام با استفاده از باتوم و اسپری خردل بود، بیشتر موجب تهيیج مردم حاضر در صحنه شد و عملا موضوع حضور آنها را تبدیل به یک اعتراض کرد. در این بین بسیاری با تماس های تلفنی به دیگر دوستان و آشنایانشان خبر این حادثه را داده بودند و این باعث شد که هر لحظه بر تعداد جمعیت حاضر بیفزاید. برخی در این بین با سوت زدن و «هو کردن» بیشتر باعث برخورد پليس شدند که حالا با اعلام آماده باش بر تعداد آنها نیز افزوده می شد. «نیروی انتظامی خجالت، خجالت» از جمله شعار هایی بود که مردم سر می دادند. این حرکت ها حتا باعث شد که در مقابل یکی از پاساژ های این خیابان با شلیک گاز اشک آور پليس نسبت به متفرق کردن مردم اقدام کند.


این وضعیت تا ساعت ده شب ادامه داشت که با افزایش تعداد پلیس های ضد شورش، بسیج اصناف و دانشجویی و استقرار آنها در مناطقی نظیر ساختمان هلال احمر و بانک های ملی و سپه از میزان جمعیت مردم کاسته شد و بینندگان و حاضران متفرق شدند. تا لحظه ارسال خبر علیرغم این درگیری ها گزارشی از دستگیری مردم داده نشده است.


دیر وقتی است که بنابر روش عملکرد نیروی انتظامی در شهر مشهد شبهای جمعه در مناطق پر تردد جوانان مانند خیابان های احمد آباد و بلوار سجاد که در شبهای تعطیل با حجم بالاتر رفت و آمد نیز روبروست، عوامل انتظامی و ارشادی این نیرو در گذرگاه ها مسنقر می شوند و با تیم های عملیاتی خود با مواردی که بد حجابی شناخته می شود برخورد می کنند. اخیرا این برخوردها پس از طرح مبارزه با بد حجابی از شدت بیشتری نیز برخوردار شده است و در اکثر موارد با تذکر و یا دستگیری توام است که تا ساعات پایانی شب ادامه دارد.

نايب دبير انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور: کسانی که نتوانستند انجمن اسلامی امیرکبیر را تعطیل کنند، به تعطیلی غیرقانونی نشریات دانشجویی روی آورده

نايب دبير انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور ابراز عقيده كرد:« اتفاقات اخير دانشگاه اميركبير در ادامه روند گذشته تمايل به تعطيل كردن فعاليت دانشجويي، انجمن‌هاي اسلامي و نشريات دانشجويي است. بحث دانشگاه اميركبير را جرياني براي اعمال فشار به دانشجويان به وجود آورده؛ چراكه آنها متوجه شدند نمي‌توانند جلوي جريان اصيل دانشجويي را بگيرند.»

محمدرضا خسروي در گفت‌وگو با خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، در رابطه با وقايع اخير دانشگاه اميركبير، اظهار داشت:« فشارهاي كنوني بر فعالان دانشجويي كه نمونه‌ي آن بحث فشار بر نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير است، از زمان گذشته از سوي گروهي بوده است و اين فشارها براي جلوگيري از فعاليت انجمن‌هاي اسلامي در دانشگاه‌هاست.»

اين فعال دانشجويي ابراز عقيده كرد: « آنها ابتدا فشارهايي را براي جلوگيري از فعاليت انجمن‌هاي اسلامي با ايجاد تشكل‌هاي ديگر آغاز كردند كه در اين راه موفق نشدند، سپس انجمن اسلامي دانشجويان مستقل و دفتر تحكيم وحدت (طيف شيراز) را به وجود آوردند ولي در اين موارد نيز نتوانستند موفقيت‌هايي را كسب كنند چراكه تنها جريان اصيل دانشجويي با آراي دانشجويان مي‌تواند در دانشگاه فعاليت كرده و مشروعيت داشته باشد نه اينكه يك تشكل با آراي غير دانشجويي و خارج از دانشگاه ايجاد شود. از اين رو روند آغاز شده جديد نبوده و از چند سال گذشته نيز وجود داشت.»

وي ابراز عقيده كرد: « برخي براي رسيدن به اهداف‌شان از روش‌هاي مختلفي همچون بالا بردن هزينه‌ي سياسي فعاليت دانشجويي، تعطيلي نشريات دانشجويي و … استفاده مي‌كنند كه نمود آن را در دانشگاه اميركبير در چند روز گذشته ديديم. بر اين باورم كه بحث دانشگاه اميركبير را جرياني براي اعمال فشار به دانشجويان به وجود آورد چراكه آنها متوجه شدند نمي‌توانند جلوي جريان اصيل دانشجويي را بگيرند.»

اين عضو شوراي مركزي انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور، با اشاره به آيين‌نامه‌ي نشريات دانشجويي، گفت: « تعطيل شدن نشريات دانشجويي اميركبير نقض آيين‌نامه‌ي نشريات دانشجويي است و اين عمل از سوي كميته‌ي ناظر بر نشريات كه خود بايد مجري اين آيين‌نامه‌ها باشد صورت گرفته است، چراكه در قانون مطبوعات و آيين‌نامه نشريات دانشجويي آمده است كه هيچ كسي حق ندارد به نشريه‌اي مبني بر آنكه مطلبي را چاپ بكند يا نكند اعمال فشار كند. از اين رو عدم اجازه‌ي انتشار اين نشريات از سوي اداره كل فرهنگي و رياست دانشگاه به نوعي حق قانوني را از دانشجويان براي انتشار نشريه گرفته است.»

اين فعال دانشجويي در پايان ابراز عقيده كرد: « طبق آيين‌نامه‌ي نشريات دانشجويي در صورتي كه تخلفي صورت گيرد بايد در كميته‌ي ناظر بر نشريات دانشجويي با تركيب مشخص خود بررسي شود و در آيين‌نامه به صراحت آمده است كه اگر موردي وجود داشته كه بسيار حاد باشد بر اساس تشخيص كميته‌ي ناظر بر نشريات دانشجويي طي حكمي آن پرونده بايد به كميته‌ي انضباطي ارجاع داده شود كه متاسفانه در رابطه با دانشگاه اميركبير بدون پيگيري اين روند مستقيما اين افراد به دادسرا احضار شده و سپس آنها را بازداشت كرده‌اند.

7 دانشجو در بازداشت/ قاضی حداد: بازداشتها ادامه خواهد یافت

ادوارنیوز: با بازداشت 3 دانشجوی دانشگاه پلی تکنیک در عصر روز چهارشنبه 20 اردیبهشت ماه تعداد دانشجویانی که هم اینک در زندان اوین در بازداشت موقت بسر می برند به 7 دانشجو رسید.
در حال حاضر بجز احمد قصابان ، مقداد خلیل پور، مجید شیخ پور و پویا محمودیان 4مدیرمسئول نشریات دانشجویی دانشگاه پلی تکنیک که 2تن از آنان با آرای بالای دانشجویان دانشگاه پلی تکنیک به عضویت شورای مرکزی انجمن این دانشگاه انتخاب شده اند، مجید توکلی دیگر عضو منتخب انجمن پلی تکنیک و بابک زمانیان مسئول روابط عمومی انجمن پلی تکنیک در زندان اوین بسر می برند.
همچنین زینب پیغمبر زاده دانشجوی دانشگاه تهران و عضو کمیسیون زنان دفتر تحکیم وحدت نیز روز دوشنبه بدلیل عدم تودیع وثیقه 20 میلیون تومانی در خصوص پرونده تجمع زنان در 13 اسفند ماه در برابر دادگاه انقلاب، بازداشت و به زندان اوین منتقل شد. از سوی دیگر قاضی حداد معاون امنیت دادستان تهران در مصاحبه ای با فارس از ادامه بازداشت دانشجویان خبر داد و گفت:علاوه بر پنج نفر دستگير شده چند نفر ديگر نيز در اين ارتباط شناسايي شدند كه احتمالاً به زودي دستگير شوند.
وي در خصوص قبول اين اقدام موهن از سوي افراد دستگير شده گفت: به لحاظ خباثت و عنادي كه در اين نشريات نسبت به اسلام و مقدسات شده است هيچ كدام از مديران مسئول دستگير شده حاضر نيستند كه مسئوليت اين كار را بر عهده بگيرند.
حداد اظهار داشت: اين افراد با رد اتهامات خود مدعي هستند كه كسان ديگري به نام اين مديران مسئول نشريات دانشجويي اقدام به انتشار مطالب در نشريات كرده‌اند ولي ما اعتقاد داريم كه اين كار قطعاً توسط مديران مسئول نشريات صورت گرفته است.
وي افزود: با توجه به سابقه نشريه و مطالب قبلي منتشر شده در اين نشريات نشان مي‌دهد كه مطالب قبلي نيز به چاپ اين گونه مطالب گرايش داشته است. لذا چاپ اين مطالب قطعاً كار اين افراد بوده است.
گفتنی است قاضی حداد نامی آشنا برای فعالان دانشجویی در سالهای اخیر بوده است. وی در جریان نا آرامیهای دانشجویی در سال 82 حکم بازداشت بسیاری از دانشجویان از جمله اعضای شورای مرکزی وقت دفتر تحکیم وحدت را صادر کرد.

در بيانيه تحليلي نهضت آزادي ايران به دانشجويان و خردورزان عنوان شد

هشدار به فعاليت گروه هاي اولتراچپ

گروه سياسي؛ نهضت آزادي ايران در بيانيه يي به دانشجويان نسبت به رفتارهاي گروه هاي اولتراچپ و اقتدارگرايان که مواضع آنها را همسو و راديکال ارزيابي کرده اند، هشدار داده اند.

به اعتقاد نهضت آزادي، در دو سال اخير، دانشگاه ناچار بوده است که بار نهادهاي مدني تعطيل يا محدود شده مانند مطبوعات را نيز بر دوش بکشد. در مقابل بازنشسته کردن يا ا خراج استادان باسابقه به بهانه هاي گوناگون، جلوگيري از فعاليت انجمن هاي اسلامي، تخريب دفاتر آنها، بازداشت مکرر فعالان جنبش دانشجويي، توقيف نشريات دانشجويي و تقويت مادي و معنوي نهادهاي وابسته به حاکميت تنها بخشي از فعاليت هاي اقتدارگرايان براي تسلط بر دانشگاه ها است.

به گزارش ايلنا، در اين بيانيه تصريح شده است؛ «سير رخداد هاي اخير نشان مي دهد گويا اقتدارگرايان پس از مشاهده عدم موفقيت اين پروژه ها، تصميم گرفته اند با تعطيلي دانشگاه ها به بهانه هاي پوچ، تجربه انقلاب فرهنگي را که از نظر آنان موفقيت آميز بوده است، تکرار کنند که اين باعث تضمين ادامه حياتشان مي شود.»

اين بيانيه مي افزايد؛ در سوي مقابل اقتدارگرايان، گروه هايي که در ظاهر اولتراچپ هستند، شادمانه تلاش مي کنند که با به کارگيري و گسترش فضاي راديکال پديد آمده، عملاً اقتدارگرايان را در اجراي پروژه مورد نظرشان کمک کنند. چراکه آنان بر اين باورند که تکرار تجربه هاي جنگ و انقلاب فرهنگي اين بار نتايج متفاوتي به بار خواهد آورد و جمهوري اسلامي ايران در صورت پاي گذاشتن در اين بحران ها مطمئناً از آن پيروز بيرون نخواهد آمد.

نهضت آزادي ايران به دانشجويان و خردگرايان باقي مانده در حاکميت هشدار داده است که دو جريان يادشده اگرچه در شعار و تظاهرات عليه يکديگر مواضع شديد و راديکال مي گيرند، در عمل اتحاد استراتژيک دارند و هريک از آن دو تلاش دارد که در بحران آفريني، بر ديگري پيشي بگيرد.

نهضت آزادي ايران همچنين به خردگرايان باقيمانده در حاکميت خيرخواهانه توصيه کرده است که به پيامدهاي بحراني که عملکرد اقتدارگرايان يا متحدان استراتژيک شان براي کشور پديد خواهد آورد، بيشتر بينديشند و نه تنها براي حفظ اين سرزمين اهورايي از خطر، بلکه دست کم براي بقاي خودشان از ادامه اين بازي خطرناک جلوگيري کنند.

نهضت آزادي با تاکيد بر مقصران واقعي و محاکمه قانوني مقصران وقايع دانشگاه اميرکبير خاطرنشان کرده است؛ «در اين راستا ضرورت دارد که مسوولان قوه قضاييه با اعمال صريح و سريع قانون اجازه ندهند که عده يي به بهانه بروز تخلفي احتمالي، با راه اندازي گروه هاي فشار، درخواست هاي غيرمنطقي و مخالف منافع ملي شان را مطرح و براي به کرسي نشاندن آنها آشوب بيافرينند و نيز به کارکنان دستگاه هاي اجرايي اصل تفکيک قوا را -که از مصرحات قانون اساسي جمهوري اسلامي است- يادآور شوند تا آنان به پشتوانه تظاهرات گروه هاي فشار يا بيانيه هاي نهادهاي مختلف احکام غليظ و شديد اخراج و... را پيش از هرگونه رسيدگي قانوني و اثبات تخلف يا جرم از تريبون هاي رسمي اعلام نکنند. چگونه است که پيش از رسيدگي قانوني و منصفانه به اتهام عليه يک استاد برجسته محبوب، او را به طور ضربتي و اهانت آميز برکنار و اخراج مي کنند و اعتراض ها و تذکرات را ناديده مي گيرند؟»

اين بيانيه مي افزايد؛ «اگر قانون از سوي مخالفان و منتقدان ناديده گرفته شود، از آنجا که در موضع ضعف قرار دارند و در صورت تخلف از قانون مجبور به پرداخت هزينه آن مي شوند، تاثير چندان زيادي بر امنيت عمومي کشور برجا نخواهد گذاشت اما هنگامي که برخي از حاکمان قانون را بي اهميت پنداشته، نظرات شخصي و فرقه يي شان را جايگزين قانون کنند و نهادهاي متولي و پاسدار قانون نيز نخواهند يا نتوانند از اين قانون شکني ها جلوگيري کنند، تجربه هاي تلخي چون قتل هاي زنجيره يي، فاجعه کوي دانشگاه و... تکرار خواهد شد و به مصداق قانون «الملک يبقي مع الکفر و لايبقي مع الظلم» به پايه هاي نظام آسيب جدي وارد خواهد کرد.»

با گاف مسئول کميته انضباطي، زواياي ديگري از توطئه نشريات جعلي روشن شد

مسئول کميته انضباطي که هفته پيش يکي از اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان را به اين کميته احضار کرده بود، با اشتباهي در بيان آن چه نبايد گفته مي شد، رد پاي مسئولين دانشگاه در واقعه ي نشريات جعلي و توهين به مقدسات نشان داده است.
دانشجوي احضار شده در تريبون آزاد “دانشگاه در حصار ميله ها در مورد مصاحبه ي عباس حکيم زاده با سايت روزنا گفته بود: اين مصاحبه در ساعت ۱۵:۳۰ انجام شده و ساعت آن به اشتباه ۱۰:۳۰ ذکر شده است. اين مصاحبه مستمسک نيروهاي انصار بود که در پشت درب دانشگاه تجمع کردند.
دانشجوي ياد شده در توضيح اين ادعا به مصاحبه ي عباس حکيم زاده اشاره مي کند که در آن، از دستورالعمل منع انتشار کليه نشريات دانشجويي انتقاد شده است. اين آيين نامه توسط مدير کل فرهنگي و به دليل چاپ مطالب توهين آميز صادر شده بود. با توجه به زمان صدور اين اطلاعيه (ساعت ۱:۳۰) عباس حکيم زاده نمي توانسته در ساعت ۱۰:۳۰ راجع به آن اظهار نظر کند.
مسئول کميته انضباطي با رد ادعاي اين دانشجو، مي گويد، روزبهاني مدير کل فرهنگي شب قبل از انتشار نشريات (يکشنبه) از کميته انضباطي در مورد امکان قانوني منع انتشار نشريات استعلام نموده بود، و اين تصميم در همان شب اتخاذ شده است.
گاف مسئول کميته انضباطي، با نشان دادن عاملين اصلي اين قضيه به حل اين معما کمک زيادي خواهد رساند. محمد روزبهاني و بويژه تقي خرسندي به زعم اکثر دانشجويان، متهمين اصلي اين پروژه بوده اند و با اين گفته مسئول کميته انضباطي، ادعاي مذکور اثبات مي شود.
محمد روزبهاني در دوران دانشجويي خود و در زمان رخ دادن قضيه نشريه موج، نامه اي در سطح دانشگاه منتشر کرد و در آن خواستار اعدام مسئولين آن نشريه شده بود.
در حال حاضر ۶ دانشجوي بي گناه پلي تکنيکي در زندان، تحت فشار و شکنجه، براي اعتراف به گناه مسئولين دانشگاه هستند تا هم انتقام واقعه ۲۰ آذر را داده باشند و هم مشاورين و معاونين امنيتي احمدي نژاد و دوستان سابق سعيد امامي، فضا را براي سرکوب دانشگاه آماده تر سازند.

در بيانيه بسيج دانشجويي خواهران دانشگاه علوم‌پزشکي و پيام‌نور مشهد مطرح شد:

پوشش براي حفظ حريم خصوصي و معنوي زن و مانع سوءاستفاده طمع‌ورزان بدخواه است

در بيانيه مشترك بسيج دانشجويي خواهران دانشگاه علوم پزشکي و پيام نور مشهد آمده است: «پوشش براي حفظ حريم خصوصي و معنوي زن مانع آسيب و سوء استفاده طمع ورزان بدخواه خواهد بود.»

به گزارش خبرنگار خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) - منطقه خراسان، در اين بيانيه آمده است: « در هر جامعه‌اي چه اسلامي و چه غيراسلامي، معاني عميق و ارزش‌هاي قابل دفاعي وجود دارد که فرد فرد جامعه را در مقام انساني به رعايت خود ملزم مي‌سازد چنانکه توهين و شکستن حرمت آن معاني در نزد تمام افراد آن جامعه کاري مذموم و بر خلاف موازين اجتماعي و خصوصي افراد آن جامعه محسوب مي‌شود.»

در ادامه اين بيانيه ابراز عقيده شده است: «خنده‌آور است که در فضاي دانشگاهي کشور که تنها محل شکوفايي انديشه‌ها و بارور ساختن استعدادهاست، برخي مغرضانه به خود اجازه دهند با به کار بردن ابزارهاي فرهنگي فضاي دانشگاه و با تکيه به غيرمعقول‌ترين استدلال‌هاي ممکن که هر عقل سليم و هر بينش آگاهي به نادرستي آن گواهي مي‌دهد، حرمت قلم را بشکنند و حتي با اين بي‌ادبي و جسارت کودکانه تا به اينجا ادامه دهند که حتي نازل‌ترين جوامع متمدن انساني به خود چنين اجازه‌اي را نداده‌اند؟»

در بيانيه مشترك بسيج دانشجويي دانشگاه علوم پزشگي و پيام نور مشهد واحد خواهران با اشاره به نشريات دانشگاه امير کبير تهران عنوان شده است: « مروري بر اين نشريات کافي است تا روشن شود که اينان نه تنها حرمت براي افراد قائل نيستند بلکه حتي به ذهن و قلم خود نيز رحم نمي‌کنند و جاي بسي تعجب است که در ميان برخي اساتيد دانشگاهي‌مان رفتاري را مي‌بينيم که باورش برايمان سخت و دور از شان و مقام استادي است.»

در ادامه اين بيانيه خطاب به روشنفکران ابراز عقيده شده است: « اينان که عنوان مي‌کنند نوع پوشش در قلمرو و حريم خصوصي افراد جامعه قرار مي‌گيرد و نيز اين مطلب که حاكميت در پي استانداردسازي پوشش‌ها با تحميل يک الگوي مشخص يک فضولي است، بدانند که پوششي در حريم خصوصي است که بر حريم عمومي موثر نبوده و ضربه‌اي وارد نمي‌سازد. حاکميت نيز به دليل تاثيرگزاري اين مساله بر روح و روان اجتماع براي حفظ حريم‌هاي اجتماعي و معنوي افراد دست به يکسان سازي يا به قول ايشان استاندارد کردن پوشش در جامعه مي‌زند بايد اشاره نمود که اين پوشش براي حفظ حريم خصوصي و معنوي زن است و مانع آسيب و سوء استفاده طمع ورزان بدخواه خواهد بود هرچند که زيبايي‌هاي زن پنهان شود.»

به گزارش ايسنا در اين بيانيه آمده است: « اکنون زمان آن رسيده که بدانيد مي‌دانيم دست‌هايتان خالي است و اين پوچي و تهي بودن بر همين احترام ساده لوحانه تان به راستي نمايان شده است، اقدامي که هر انسان منصفي را به خنده وا مي دارد و بيانگر اين معناست که شمارش معکوستان آغاز شده است و تفکرتان روبه زوال مطلق است.»

افغان ها همچنان اخراج مي شوند - از اينجا رانده، از آنجا مانده

مهاجرت همواره به عنوان پديده يي خاص در ميان جوامع مطرح بوده و هست؛ چرا که وضعيت هر دو سوي اين مقوله يعني جامعه يي که مردمانش براي فرار از شرايط نامساعد از آن کشور مهاجرت مي کنند و جامعه يي که به عنوان هدف مهاجران برگزيده مي شود، دستخوش تحول مي شوند. مساله مهاجران افغان ساکن ايران علاوه بر آن که داراي خصوصيات کلي هر نوع مهاجرتي است، خود داراي ويژگي هاي خاصي است که با حدود سه دهه اقامت افغان ها در ايران، از زواياي گوناگون پيچيدگي هاي ويژه خود را پيدا کرده است.

براي آن که بتوان ويژگي مهاجرت افغان ها به ايران را مورد بررسي قرار داد بايد يک شماي کلي از روند تاريخي مهاجرت افغان ها به جامعه ايران به دست آيد. هرچند عمده ترين دليل مهاجرت افغان ها به ايران جنگ و شرايط نامساعد زندگي در کشور افغانستان است اما در کل مي توان چهار دوره را براي روند مهاجرت افغان ها به ايران و البته ديگر کشورها خصوصاً پاکستان تعريف کرد؛

1- دوران سلطه و اشغال افغانستان توسط نيروهاي شوروي که در آن زمان انگيزه اصلي از مهاجرت تقويت نيروهايي بود که به نحوي مشغول مبارزه با سلطه شوروي بر افغانستان بودند و اکثراً خانواده هاي مبارزان يا خود آنها به ايران مي آمدند. سياست رسمي ايران در اين زمان حمايت از مهاجران مخالف دولت حاکم افغانستان بود. به همين دليل، مهاجران اصلاً مشکلي نداشتند و حدود 99 درصد مهاجرت ها در آن زمان بدون هيچ مشکل و البته با حمايت دولت ايران صورت مي گرفت.

2- دوره دوم همزمان بود با خروج نيروهاي شوروي از افغانستان، در اين دوره بيش از 50 درصد مهاجران افغان به کشورشان بازگشتند. اما با گذشت زمان و پيش آمدن عواملي چون جنگ داخلي و تعارضات بين نيروهاي داخلي افغان شرايط افغانستان به مراتب بدتر از گذشته شد و سير جديد مهاجرت آغاز شد.

3- دوره بعدي با روي کار آمدن گروه طالبان آغاز شد. در اين دوره، به دليل برخوردهاي افراطي گروه طالبان و ايجاد مشکلات عديده اقتصادي و اجتماعي براي مردم افغانستان بار ديگر آنان مجبور شدند که افغانستان را ترک کنند.

4- دوره آخر که تا زمان کنوني نيز ادامه دارد با سقوط طالبان به دليل حمله امريکا و متحدانش به افغانستان شروع شد. در اين دوره دولت جديد افغانستان اعلام کرده است کاملاً پذيراي مهاجران است و اعلام کرده که سعي در بازسازي کشور دارد اما به خاطر شرايط بسيار بد اقتصادي و معيشتي که محصول سه دهه بي ثباتي و جنگ داخلي است و همچنين ناامن بودن بسياري از مناطق به خاطر درگيري با نيروهاي طالبان و ديگر گروه هاي مسلح مساله بازگشت مهاجران چندان مورد استقبال قرار نگرفته است. انگيزه اصلي مهاجرت در شرايط فعلي يافتن کار و تامين اندک معيشت است. دولت فعلي افغانستان هنوز نتوانسته است زيرساخت اقتصادي مناسب براي اشتغال زايي و تقويت اقتصاد را فراهم کند و در نتيجه کارگران مهاجر تمايلي ندارند که به افغانستان بازگردند.

وضعيت مهاجران افغاني ساکن در ايران

مهاجران قانوني آنهايي هستند که در طرح وزارت کشور در سال هاي 1380و1384 و شرکت کردند و از وزارت کشور کارت شناسايي دريافت کردند. تعداد اين افراد 914040 نفر است که به اين افراد بايد 42 هزار نفر مهاجر داراي کارت هويت را افزود. تاکنون از اين تعداد 15هزار نفر به افغانستان بازگردانده شده اند. در مورد مهاجران غيرمجاز آمار دقيقي در دست نيست و بيشتر بر اساس حدس و گمان اعدادي بيان مي شود. برآورد مي شود که تعداد اين افراد حدود يک ميليون نفر باشد. در اين ميان معضل اين جاست که يک سياست واحد که مبناي واحدي براي شناسايي اتباع قانوني و يا غيرقانوني افغان ساکن در ايران باشد، بين نهادهاي دولتي مختلف وجود ندارد. به طور مثال وزارت کشور مهاجر افغاني را قانوني مي داند که کارت شناسايي داشته باشد، در حالي که وزارت کار مهاجر افغاني را قانوني اعلام مي کند که پروانه کار داشته باشد.

در اين ميان در چند سال اخير خصوصاً بعد از سقوط گروه طالبان براي حل مساله مهاجران افغان هر از چند گاهي طرح هاي مختلفي از جانب مسوولان داده مي شود که اصولاً محوريت اصلي اين طرح ها بر اخراج وسيع مهاجران افغان استوار است.

امسال نيز از روز اول ارديبهشت طرح اخراج گسترده مهاجران افغان از طرف وزارت کشور به حالت اجرايي در آمده است. چند روز قبل از آغاز اين طرح از طرف وزير کشور اين پيش بيني صورت گرفت که «اين طرح نسبت به سال هاي گذشته موفقيت هاي بيشتري خواهد داشت و در نظر داريم يک ميليون تبعه بيگانه را از کشورمان خارج کنيم.»

اما اکنون بعد از گذشت حدود 25 روز از آغاز طرح وزير کشور اعلام کرده است که «از ابتداي اجراي طرح جمع آوري و طرد اتباع غيرمجاز تاکنون بيش از 50 هزار تبعه غيرمجاز افغان از سطح کشور جمع آوري شده است . حدود 36 هزار نفر از اين تعداد در قالب اين طرح از سطح کشور جمع آوري شده و 15 هزار نفر خود به صورت خودمعرف و داوطلبانه آماده بازگشت به کشورشان شده اند.»براساس اظهار نظرهاي رسمي از طرف مسوولان ايراني، ايران سالانه 5 ميليارد دلار براي مهاجران افغان هزينه مي کند. اين امر در حالي است که کميسارياي عالي پناهندگان سازمان ملل نيز ادعا دارد که براي هزينه هاي مهاجران ساکن در کشوري ديگر مبالغي را به کشور ميزبان پرداخت مي کند. در اين ميان براساس قوانين حقوق بين المللي برخورد دولت ايران مبني بر اخراج گسترده مهاجران افغان قابل بررسي است.

وضعيت مهاجران اخراج شده

هرچند سياست رسمي دولت افغانستان استقبال از مهاجران است و وزارت امور مهاجران افغانستان در 29 استان اين کشور زمين هايي براي ساخت شهرک و اسکان مهاجران اختصاص داده است که مهاجران با توجه به شرايط خود مي توانند در آنجا ساکن شوند اما در حال حاضر، ساخت شهرک ها با کمبود بودجه مواجه شده است و يکي از مشکلات بازگشت مهاجران همين فقدان مناطق سکونت براي آنهاست و چون برخي از مهاجران اطمينان کافي از دريافت زمين در افغانستان ندارند، ترجيح مي دهند خطر نکنند و همچنان در ايران بمانند.

از سوي ديگر به گفته رئيس عودت مهاجرين ولايت نيمروز، يک هزار و هفتصد خانواري که به اجبار از ايران اخراج شده اند بدون سرپناه به سر مي برند و تنها کمک هاي اندکي مانند چند تانکر آب و چند باب خيمه همراه در اختيار اين بي سرپناهان قرارداده شده است.

بيکاري جوانان ايراني؛ عامل اخراج افغان ها؟،

در کنار اين همه يکي از مهمترين دلايلي که براي توجيه اخراج مهاجران افغان همواره چه در اذهان عمومي مردم وجود دارد و چه از طرف مسوولان اعلام مي شود اين مساله است که افغان ها فرصت هاي شغلي جوانان ايراني را اشغال کرده اند و عامل اصلي بيکاري جوانان ايراني هستند.

به عنوان مثال آقاي صالحي مرام در بخش اتباع خارجي وزارت کار، تعداد افغاني هاي غيرقانوني را دو ميليون نفر اعلام کرده و مدعي است که افغاني ها يک ميليون و سيصد هزار فرصت شغلي را در ايران اشغال کرده اند. همچنين به اعتقاد برخي از مسوولان دولتي هم اکنون اتباع بيگانه غيرمجاز به عنوان کارگر در بخش هاي مختلف خصوصي، عمومي و حتي دولتي فعال هستند.حال با توجه به اين که کارگران افغان شاغل در ايران اکثراً در مشاغل سختي همچون ساختمان سازي، خدمات شهري، کارگران روزمزد کشاورزي و... آن هم با شرايطي به مراتب نامساعدتر از ديگر کارگران ايراني و با دستمزدي به مراتب اندک تر بدون هيچ پشتوانه يي مشغول به کار هستند، اين سوال مطرح مي شود که آنان چگونه مي توانند عامل بيکاري اکثريت جوانان ايراني باتخصص و تحصيلات بالا باشند که مسلماً حاضر به کار کردن در شرايط مشابه کارگران افغاني نيستند؟، اين امر را بايد در مقابل خيل عظيم جوانان ايراني متخصص گذارد و اين سوال را پرسيد که آيا کارگر ساده افغان جاي پزشک يا مهندس بيکار ايراني را اشغال کرده است؟

در کنار اين مساله بايد اين امر را نيز در نظر گرفت که ارزش افزوده يي که کارگران افغاني توليدکننده واقعي آن هستند به مراتب از ميزان هزينه و خدماتي که به اين نيروي کار ارزان ارائه شده است، بالاتر است؛ خصوصاً در دوره يي که صنعت ساختمان سازي در جامعه ما رونق گرفته بود اين کارگران افغاني بودند که در شرايط نه چندان مطلوبي در کارگاه هاي ساختمان سازي کارهاي سخت و طاقت فرسا را با اندک دستمزدي انجام مي دادند.

تبعات انساني منفي اخراج مهاجران افغان

اما يکي ديگر از ابعاد انساني و اجتماعي مساله اخراج اجباري و گسترده مهاجران افغان از ايران را مي توان تاثيراتي منفي دانست که اين طرح ضربتي بر زندگي اکثريت بزرگي از اين مهاجران برجاي مي گذارد. اين امر البته مورد اعتراض برخي افراد جامعه ما نيز قرار گرفته است. اين افراد معتقدند که اخراج ضربتي و سريع مهاجران افغان موجب پايمال شدن بخشي از حقوق ابتدايي و بديهي انساني آنان مي شود. در ضمن به خاطر آن که متاسفانه هنوز شرايط مساعد يک زندگي معمولي با حداقل استانداردهاي انساني در کشور افغانستان به وجود نيامده است اين امر موجب قرباني شدن بخشي از انسان هايي مي شود که هيچ امکاني براي ادامه زندگي در افغانستان ندارند. به گفته يکي از افغان هاي ساکن ايران اکنون افغان هاي مقيم ايران از ترس اخراج شدن، از خانه هاي شان بيرون نمي آيند و به محل کار سابق خود مراجعه نمي کنند و بعضاً با اخراج سرپرست خانواده که به نوعي نان آور اصلي يک خانوار افغاني محسوب مي شود، خانواده او با مشکلات بسياري در معيشت اوليه دست به گريبان هستند. در اين ميان مساله ازدواج بين افغان ها و ايراني ها نيز خود به تنهايي موضوع مهم و قابل بحث است.

اما در اين ميان اولين گروهي که از مساله مهاجرت اجباري به يک کشور ديگر ضربه مي خورد کودکان هستند. از شاخص ترين نابساماني هاي موجود در ميان کودکان مهاجر، مي توان به مشکلات آموزشي- پرورشي اين کودکان، بيماري کودکان و والدين آنها، فقر اقتصادي و فرهنگي خانواده ها، عدم تسلط به زبان کشور مورد نظر و... اشاره کرد. حال اين مساله را در کنار ممنوعيت تحصيل کودکان افغان در ايران و برخوردهاي نامناسبي که در محيط هاي زندگي و اجتماع با کل افغان ها و به خصوص اين کودکان بي گناه که هيچ نقش و انتخابي در سرنوشت خود نداشته اند مي شود بگذاريد تا ابعاد اين مساله ناهنجار انساني را بهتر درک کنيد. حال تصور کنيد که اين انسان هاي کوچک و بي پناه بدون هيچ اميد و پشتوانه يي و بدون آن که حتي حداقل آموزشي هم ديده باشند در کشور جنگ زده و نابساماني مثل افغانستان رها شوند؟ به احتمال قوي يک فاجعه انساني ديگر رخ خواهد داد.

سخن آخر

جامعه ايران را مي توان يکي از «مهاجر فرست ترين» جوامع جهان دانست که بيش از 7 ميليون مهاجر در سرتاسر جهان دارد اين مساله خود باعث اين الزام انساني مي شود که جامعه ايران با ديدي موشکافانه تر و ظريف تر به مساله مهاجران ساکن در درون مرزهاي خود بنگرد و با در نظر گرفتن تمام ابعاد حقوقي، اجتماعي، اقتصادي و البته از همه مهمتر زواياي انساني با اين مساله برخورد کند. به نظر مي رسد که اخراج ضربتي و گسترده مهاجران افغان هرچند که بر اساس تجربيات گذشته ناممکن و غيرعملي باشد، اما فقط در سطح پاک کردن صورت مساله «مهاجران افغاني» است و نه حل کردن معضلات عديده ديگر، در اين جا بايد با مساله مهاجران افغان با ظرافت خاص و تحمل بيشتر و کارشناسي تر برخورد شود تا در اين ميان حقوق ابتدايي و بديهي انساني هر انسان وراي محل تولد و مليت و قوميت اش رعايت شود و با پيش گرفتن يک سياستگذاري از تبعات احتمالي منفي که احتمال به وجود آمدنش مي رود جلوگيري شود. به نظر مي رسد مي بايست در يک پروسه بلندمدت تر با تعامل متقابل بين دولت ايران و افغانستان و با فراهم کردن امکانات يک زندگي مناسب براي مهاجران افغان و در نظر گرفتن حق انتخاب آزادانه آنان سعي در حل کردن ريشه يي اين معضل داشت.

ميزگرد بررسي وقايع اخير دانشگاه اميركبير با حضور چهار فعال دانشجويي

* نيازي به انقلاب فرهنگي دوم نيست

* دانشجويان چنين مطالبي را منتشر نكردند

دبـيـر سـيـاسـي انـجـمـن اسـلامـي دانـشـجـويـان دانـشـگـاه عـلامـه طـبـاطـبـايـي با حضور در ميزگرد بررسي وقايع دانشگاه اميركبير كه در ايسنا برگزار شد، گفت: « در خصوص نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير اين قضيه با هيچ منطقي منطبق نيست كه اين چهار نشريه كاري را بكنند كه غير قابل دفاع بوده و به خود ضربه بزنند.»

به گزارش خبرنگار سياسي ايسنا، محمدرضا نوربخش اظهار داشت: « بر اين باورم كه اگر بخواهيم سطحي به اين قضيه و بحث انتشار مطالب موهن در نشريات بپردازيم در ابتدا اين سوال پيش مي‌آيد كه آيا انتشار اين مطالب از سوي مديران مسوول براساس خواست آن‌ها بوده يا خير و اين‌كه واقعي است يا خير؟»

وي ابراز عقيده كرد: « اين روزها نام انجمن اسلامي دانشجويان مستقل را مي‌شنويم كه مثل اين است كه ساندويچ يك شركت در كشور معروف مي‌شود سپس شركت ديگري اسمي شبيه آن را مي‌زند تا به نوعي از آن استفاده كند و امروز اين انجمن دانشجويان مستقل در عرصه‌ي جريانات سياسي مي‌خواهند جريانات قديمي را دور بزنند.»

اين فعال دانشجويي با بيان اين‌كه تحليل‌هايمان بايد براساس سيره‌ي عملي باشد، گفت: « اگر تصور كنيم فردي دوز رفتار راديكالي‌اش دو است، بعد مي‌بينيم كه به طور ناگهاني رفتار راديكالي‌اش صد در صد مي‌شود. چنين چيزي در مورد نشريات دانشجويي اميركبير اتفاق افتاد كه اين قضيه سوال‌برانگيز است و مي‌توان گفت كه انتشار اين مطالب در نشريات برخلاف سيره‌ي عملي اين افراد بوده است.»

نوربخش با تأكيد بر اين‌كه اعتقادي ندارم كه دانشجويان اين مطالب را منتشر كرده باشند، خاطرنشان كرد: « چند ماه گذشته سوالات ضمن خدمت فرهنگيان منتشر شد كه در آن موقع هيچ سينه چاكي در دانشگاه، دولت اصولگرا و بين بسيجي‌ها نداشت و آن‌چه كه در رابطه با 15 ملوان انگليسي ديدم اين افراد در مورد اعدام آنها صحبت مي‌كردند اما در رابطه با آزمون ضمن خدمت فرهنگيان هيچ واكنشي را در سطح كشور نديده‌ايم و مي‌توان گفت كه اين آزمون خوبي براي جريان اصولگرا بود.»

دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشكده‌ي حقوق و علوم سياسي دانشگاه علامه طباطبايي همچنين با اشاره به انتشار نشريه‌ي "موج" در چند سال گذشته، ادامه داد: « اين نشريه آن زمان در دانشگاه تيراژ محدود داشت، ولي قضيه به گونه‌اي شد كه به طور ناگهاني تيراژ بالايي منتشر و در سراسر كشور منتشر شد؛ آن زمان همه كفن‌پوش شده و آن را محكوم كردند. از اين‌رو بر اين باورم كه مي‌توان با چنين قضايايي به گونه‌اي برخورد كرد كه در جامعه سرايت نكند و بتوان در همان مكان با عوامل آن برخورد كرد.»

نوربخش ادامه داد: « در خصوص نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير اين قضيه با هيچ منطقي منطبق نيست كه اين چهار نشريه كاري را بكنند كه غير قابل دفاع بوده و به خود ضربه بزنند.»

اين فعال دانشجويي اضافه كرد: « بر اين باورم چون اين وقايع اخير دانشگاه اميركبير ذيل فعاليت سياسي اتفاق افتاد و بخشي از اين گروه‌ها خود را فعال سياسي معرفي مي‌كنند ابتدا بايد تكليفمان را با فعاليت سياسي در دانشگاه روشن كنيم، چراكه ما در دانشگاه اعتقاد به فعاليت سياسي داريم اما از طرفي ديگر نتايج اين فعاليت را برنمي‌تابيم و از سوي ديگر نيز مشكل كشور ما اين است كه بار سياسي احزاب به مطبوعات و دانشگاه منتقل شده و از آن‌جا كه آن‌ها به خوبي نمي‌توانند كار خود را انجام دهند اين فعاليت در مطبوعات و دانشگاه اتفاق مي‌افتد.»

وي ادامه داد: « در دانشگاه مسائل صنفي به حاشيه رفته و مسائل علمي در طرف ديگري وجود دارد و فعاليت سياسي نيز در دانشگاه به گونه‌اي است كه به عنوان مثال اگر هر كدام از طيف‌ها در دانشگاه جلسه‌اي بگذارند حداكثر صد تا 150 نفر جمع مي‌شوند و ما نبايد اين‌گونه فكر كنيم كه همه‌ي دانشجويان سياسي‌اند.»

نوربخش با تأكيد بر اين‌كه بايد فضاي تحمل را بالا برد، تصريح كرد: « اگر حد فعاليت در دانشگاه‌ها تعريف شود و ذيل آن بر اساس آموزه‌هايي حركت كنند شرايط طور ديگري خواهد بود و به نوعي مي‌توان گفت برخوردها با دانشگاه از تير 78 آغاز شد و يادمان نرود خيلي از دوستاني كه امروز در جايي ديگر مي‌بينيم كساني بودند كه در دهه‌ي 80 در دفتر تحكيم وحدت تحصن كردند و دانشجويان به آنان ناسزا مي‌گفتند؛ آن زمان اين افراد محكوم به ارتباط با بدنه‌ي نظام بودند و بايد در اين مورد تأمل كرد كه چه اتفاقي افتاد كه اين آدم‌هاي مذهبي امروز در جاي ديگري هستند.»

وي ادامه داد: « اين اتفاقات تنها مختص به دوره‌ي دولت جديد نيست و مي‌توان گفت كه به وجود آمدن طيف شيراز در دولت خاتمي اتفاق افتاد و در همان دولت به طيف علامه اجازه‌ي برگزاري جلسه‌ي سالانه را ندادند و بر اين باورم كه اين‌گونه برخوردها با دانشجويان تنها راديكاليسم را ايجاد مي‌كند.»

نوربخش با تأكيد بر اين‌كه جنبش دانشجويي نمي‌تواند نظام را تغيير دهد، خاطرنشان كرد: « در رابطه با انتشار اين مطالب در نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير ابتدا بايد به اين مسأله توجه كرد كه هرگاه مسأله‌ي فاسدي را مشاهده كرديم و آن را به صورت گسترده مطرح كرديم قبح آن ريخته خواهد شد. مثل بحث نشريه‌ي "موج" كه آن اتفاقات افتاد و اگر اين بحث فايده داشت امروز بايد از فوايد آن صحبت كنيم. از اين‌رو بر اين باورم كه مردمي كردن اين‌گونه مسائل مفيد نيست و بايد مخالفت‌ها را كاناليزه كرد و از رخ دادن يكسري قضايا تشنج‌زا هم‌چون ستاره‌دار كردن و راه ندادن دانشجويان به دانشگاه جلوگيري كرد.»

اين فعال دانشجويي با تأكيد بر اين‌كه مسأله‌اي را كه مي‌توان در خانه حل كرد بايد در خانه حل كنيم، ابراز عقيده كرد: « موضوع دانشگاه اميركبير از نظر من واضح نيست و بر اين باورم كه رخ دادن اين قضيه به نوعي توطئه‌اي از درون دانشگاه براي امنيتي كردن محيط اين دانشگاه است.»

دبير انجمن اسلامي دانشجويان علامه طباطبايي در رابطه با شعارهاي مطروحه از سوي برخي مبني بر انقلاب فرهنگي دوم، ابراز عقيده كرد: « اگر دوستان بر اين باورند كه كساني كه اين كارها را كرده‌اند بيش از 15 نفر نيستند پس نيازي به بحث انقلاب فرهنگي دوم نيست و اگر نياز به آرامش وجود دارد پس بايد آرامش برقرار شود و بحث انقلاب فرهنگي هيچ مفهومي ندارد؛ پس مي‌توان گفت كه اين جريان‌ها خارج از دانشگاه بوده و تنها هدفشان زمينه‌سازي براي شديد كردن برخوردها با دانشگاه است.»

نوربخش ادامه داد: « جوان 18 ساله‌اي كه وارد دانشگاه مي‌شود نمي‌تواند بار بسياري از مسائل را به دوش بكشد و از طاقت اين جماعت به دور است، اما اگر فضا را براي آن‌ها به صورت مناسب ايجاد كنيم رفتارهاي اين‌چنيني رخ نخواهد داد و مي‌توان گفت آن‌چه كه امروز اتفاق افتاده به دليل ساختار غلط است.»

وي با تأكيد بر اين‌كه بايد به انجمن‌هاي مختلف اجازه‌ي فعاليت در دانشگاه را بدهيم، گفت: « هنگامي كه تشكلي به نام بسيج دانشجويي با ساختار خود و تشكل ديگري به نام جامعه‌ي اسلامي و تشكل‌هاي ديگري كه همه اسلامي‌اند وجود دارد هنگامي كه عده‌اي دانشجو نمي‌خواهند اين‌گونه فعاليت‌ها را انجام دهند مشكل ايجاد مي‌شود، پس اگر اجازه دهيم تشكل‌هايي درست شوند و وزن سياسي براي آن‌ها مشخص كنيم آن زمان همه مي‌دانند كه چه گروهي اسلامي و چه گروهي غيراسلامي است و بر اساس آن سياست‌هاي خود را مشخص مي‌كنيم، پس بايد بعد از 28 سال كه از انقلاب اسلامي مي‌گذرد به همان حرف اوايل انقلاب كه ماركسيست‌ها هم مي‌توانند فعاليت كنند بپردازيم.»

اين فعال دانشجويي افزود: « اگر اين تشكل‌هاي دانشجويي تابلوي مشخصي داشته باشند بعد از مدتي خسته خواهند شد ولي اگر اين افراد در تشكلي منسجم نباشند همه به تشكل انجمن اسلامي مي‌پيوندند و روز به روز به تعداد آن افزوده مي‌شود.»

وي ادامه داد: « هر فردي كه در تشكلي فعاليت مي‌كند و به آن اعتقاد دارد نبايد به فرد و تشكل ديگري با مباني فكري مقابلش توهين كند و ايجاد اين فضا در دانشگاه بسياري از مشكلات را حل خواهد كرد و از سوي ديگر نيز بايد ساختار فعاليت، نحوه‌ي نظارت، چارت قانوني و تشكيلاتي تشكل‌ها تغيير كند و فضاي كنوني ساماندهي شود؛ چراكه سه دهه بر اساس اين سيستم فعاليت كرده‌ايم و خروجي آن بعد از اين سه دهه چنين چيزي است كه مي‌بينيد پس بايد سيستم ديگري را تست كنيم.»

نوربخش در ادامه اظهار داشت: « عدم اجازه انتشار به چهار نشريه دانشجويي و به طور كلي تمام نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير اگر براي اين چند روز و براي عدم بوجود آمدن درگيري باشد بر اساس منطق است، اما ادامه‌ي آن و عدم اجازه‌ي آن‌ها تا پايان ترم منطقي نبوده و قرار نيست كه با دانشجويان در دانشگاه‌ها مانند حزب برخورد كنند. از اين رو ما بايد بدانيم كه دانشگاه، حزب و روزنامه نيست و نشريات دانشجويي با روزنامه‌ها متفاوت مي‌شوند پس يك روزنامه‌اي كه مربوط به يك حزب است بر اساس منافع حزب خود عمل مي‌كند اما يك نشريه‌ي دانشجويي با نگاه منتقدانه خود مسائل كشور را نقد مي‌كند.»

وي با بيان اين‌كه،‌ رسالت رسانه‌ها بر اين است كه بايد تمام طيف‌ها و جناح‌ها را پوشش دهند و بر اساس آن فعاليت كنند، افزود: « رسانه‌ي دانشجويي بايد همواره حرف خود را بزند اما از سوي ديگر نيز از دانشجو مظلوم‌تر كسي وجود ندارد و هركسي قصد تسويه حساب با دانشگاه را دارد به دانشجو روي مي‌آورد و اين قضيه كه هر جناح سياسي براي نشان دادن قدرت و ضعف خود دانشگاه را به عنوان گوشت قرباني نشانه مي‌رود دانشگاه و دانشجو را متضرر خواهد كرد پس رسانه‌ها نبايد يادشان برود كه چه اتفاقاتي مي‌افتد و دانشجو تاوان چه چيزهايي را مي‌دهد.»

نوربخش ابراز عقيده كرد: « در دوران خاتمي وي تند شد اما دانشجو داخل زندان نيفتاد اما در دوران فعلي پدرانه صحبت مي‌شود ولي دانشجو وارد زندان مي‌شود.»


* مسبب وقايع كساني ازخارج دانشگاه هستند

* نشريات منتشرشده بخشي ازپروژه‌ تخريب دولت است

مسوول اطلاع‌رساني بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير با حضور در ميزگرد بررسي وقايع دانشگاه اميركبير كه در ايسنا برگزار شد، اظهار داشت:« ريشه‌ي اين جريانات را از زماني مي‌بينم كه جريانات سياسي خارج دانشگاه براي آنكه مقاصد خود را دنبال كند دستاويزي به غير از دانشگاه نديدند و خواستند از طريق دانشگاه به اهداف خود برسند.»

به گزارش خبرنگار سياسي خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، حميدرضا افراشته با اشاره به انتشار چند نشريه‌ي دانشجويي با مطالب موهن در اين دانشگاه، تصريح كرد: « به عقيده‌ي ما عده‌اي در دانشگاه خواستند فضا را متشنج كنند و از اصول اصلي خارج شدند. بايد گذشته فعاليت‌هاي بعضي از تشكل‌هاي دانشجويي در اين دانشگاه را مورد ارزيابي قرار داد. آيا انجمن اسلامي اميركبير تا قبل از سال 85 يك بار در برنامه‌هاي مذهبي شركت كرده است؟ اين افراد خدايگان خوش‌خدمتي به بيگانگان بودند و نمونه‌ي واضح آن آقاي علي افشاري است.»

وي افزود: « ما شاهد بوديم علي افشاري كه ادعاي دانشجوي سياسي را داشت چگونه به وطن خود پشت كرد و به مقدسات، آرمان‌ها و وطن ما فحش داد. در دانشگاه اميركبير نشريات پسر خاله بسيار معروف بود به اين معنا كه نويسندگان يك مطلب همان سردبير نشريه‌ي دوم و مدير مسوول روزنامه‌ي سوم است. بحث چهار نشريه شبيه هم موضوع عجيبي نيست و در آمدن يك مطلب در يك نشريه بسيار سخت است چراكه آنان مطالب صحيح در اختيار ندارند و تنها موضوعات تكراري را در نشريات مختلف چاپ مي‌كنند. به عقيده‌ي من زماني كه به ذات حق تعالي در يكي از اين نشريات دانشجويي توهين مي‌شود مشخص است كه ديگر حريم خود را نمي‌دانند و به پيامبر اكرم نيز توهين مي‌كنند.»

اين فعال دانشجويي ابراز عقيده كرد: « متاسفانه حركت‌هاي وقيح و خلاف شرع در دانشگاه اميركبير بسيار زياد به چشم ‌خورده است. به فرض در سال 78 به مناسبت 8 مارس عده‌اي برنامه‌اي گذاشتند و به حضرت فاطمه توهين كردند.»

وي با اشاره به آزمون ضمن خدمت فرهنگيان بيان كرد: « در سوالات آزمون ضمن خدمت فرهنگيان به واقع طراح كج‌سليقگي انجام داده است، اما درخصوص نشريات دانشجويي اميركبير به نوعي پيامبر را غير معصوم معرفي كرده‌اند. به نظر من هر دو موضوع كار اشتباهي بوده است اما چون اين نشريات در دانشگاه اميركبير منتشر شده است و اين دانشگاه خانه‌ي ماست دانشجويان حساسيت بيشتري نسبت به اين موضوع داشته‌اند و تمام دانشجويان مسوول هستند كه از خانه‌اي كه آن را امن مي‌دانستند دفاع كنند و اجازه ندهند چنين اتفاقاتي در اين دانشگاه به وقوع بپيوندند.»

افراشته گفت: « ما افتخار مي‌كنيم كه هرگاه انجمن غيرقانوني در دانشگاه توهيني انجام داده است ما ايستادگي كرده‌ايم و اين اولين باري نيست كه ما واكنش نشان مي‌دهيم. من ريشه‌ي اين جريانات را از زماني مي‌بينم كه جريانات سياسي خارج دانشگاه براي آنكه مقاصد خود را دنبال كند دستاويزي به غير از دانشگاه نديدند و خواستند از طريق دانشگاه به اهداف خود برسند. به عقيده‌ي من دوم خرداد تجربه‌ي خوبي بود كه عده‌اي دانشگاه را به نوعي بستر حوادثي كردند كه در جامعه اتفاق مي‌افتاد و آنهايي كه بيرون بودند خوب دانستند كه اگر بخواهند با مردم رو در رو مواجه داشته ‌باشند مطمئنا مانند گذشته طرد مي‌شوند، از اين رو چاره‌اي نداشتند جز اينكه به دانشگاه متوسل شوند.»

وي افزود:« ما در اتفاقي كه با ورود آقاي احمدي‌نژاد در دانشگاه اميركبير افتاد، شاهد بوديم كه دو هزار نفر در سالن حضور داشتند اما صد نفر سعي كردند فضا را شلوغ و ملتهب كنند و زماني كه اين پروژه به فرجام نرسيد خواستند از راه ديگري وارد شوند. از اين رو به نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير روي آوردند. نشريات منتشر شده قسمتي از پروژه‌اي است كه دولت را تخريب كند. عوامل بيروني دانشگاه را بهترين مكان براي عملي كردن خواسته‌هاي خود مي‌دانند چراكه دانشجويان جوان هستند، تحريك مي‌شوند و در دانشگاه مي‌توانند تبليغات زيادي انجام دهند.»

اين فعال دانشجويي ادامه داد: « به عقيده‌ من شروع اين جريان از زماني بود كه جريان التقاطي بعد از دوم خرداد در دانشگاه‌ها شروع به كار كردند. مسبب اين نشريات را من چهار نفر دانشجوي دانشگاه اميركبير نمي‌دانم بلكه به عقيده‌ي من كساني خارج از دانشگاه هستند كه دانشگاه را الگوي حزبي خود مي‌دانند و مي‌خواهند به خواسته‌هاي خود برسند.»

اين عضو بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير اظهار داشت: «اگر قرار است حكمي براي اين افراد صادر شود بايد براي كسي باشد كه فتنه را به پا كرده است. دشمنان ما آنقدر كم خردانه عمل مي‌كنند كه رد پاي آنها هميشه باقي مي‌ماند. دوستان خارج از دانشگاه به اندازه‌اي ناشيانه عمل كردند كه كلي رد پا بر جاي مانده است. از مطالبي كه در يك سايت آنها منتشر شد مشخص است كه اين برنامه كاملا از قبل برنامه‌ريزي شده است.»

مسوول اطلاع‌رساني بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير گفت: « به عقيده‌ي من جرياني كه خود را قائل به انجمن مي‌دانند برخوردهاي درست انجام نمي‌دهند چراكه اين افراد كارهاي خشونت‌آميزي انجام مي‌دهند و در چند روز گذشته شاهد بوديم كه در دانشگاه فضا را متشنج كرده و انتظامات دانشگاه را مجروح مي‌كنند. به واقع چه توقعي مي‌توان از اين افراد داشت؟»

وي با اشاره به دانشجويان ممنوع‌الورود دانشگاه اميركبير ابراز عقيده كرد: «دانشجويي كه چند ترم مشروط است و اخراج آموزشي شده را به عنوان اخراج سياسي جلوه مي‌دهند.»

اين فعال دانشجويي بيان كرد: « آقاي علي عزيزي سال 80 وارد دانشگاه شده و در حال حاضر فارغ‌التحصيل است. از اين‌رو اجازه‌ي ورود به دانشگاه را ندارد. اين فرد با موتور و كلاه كاسكت به طور غير قانوني وارد دانشگاه مي‌شود. خط قرمز راديكال‌هاي فعاليت سياسي در دانشگاه اميركبير بعضا از كمونيسم و مواد مخدر گذشته است. به عقيده‌ي من همه‌ي افراد بايد نسبت به چنين مسائل واكنش نشان دهند چراكه فردي كه در شهرستان زندگي مي‌كند ماليات و پول نفت را در اختيار دانشجويي قرار مي‌دهد و درس بخواند تا بتواند به كشور خود خدمت كند.»

افراشته اظهار داشت: « دانشگاه فارغ از جريانات سياسي كه خارج از محيط دانشگاه اتفاق مي‌افتد بايد به وظيفه‌ي خود عمل كند. به عقيده‌ي من دانشجو بايد آرمان‌خواه باشد، آرماني فكر و مطالبه كند. فضاي دانشگاه فارغ از جريانات سياسي بايد مستقل بوده و سعي داشت تا كار فرهنگي در دانشگاه بستر مناسبي پيدا كند تا فضا با كار فرهنگي پيش رود چراكه نتيجه‌ي آن نسلي نخبه است كه در آينده شئونات سياسي، اجتماعي كشور مي‌شوند.»

وي با اشاره به فضاي نشريات دانشجويي در دانشگاه ابراز عقيده كرد: «بايد در فضاي حاكم بر نشريات دانشجويي بازنگري صورت گيرد چراكه وقتي ملاك‌ها درست نباشد فضاي نشريات بسيار ناآگاهانه خواهد بود. فضاي نشريات بايد به گونه‌اي باشد كه در عين اينكه استقلال دانشجو و آرمانگرايي آن حفظ مي‌شود به اصول اصلي عمل گردد.»

مسوول اطلاع‌رساني بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير گفت: « ما بايد فاصله‌ي نخبگان و دانشگاهيان را با مردم كم كنيم و دانشجويان خواسته‌هاي مردم را مطالبه كنند و در چنين شرايطي است كه حاكميت مي‌تواند خواسته‌هاي مردم را برآورده كند. دانشگاه بايد در راستاي نياز و خواست مردم گام بردارد و اگر رويكرد سياسي مي‌گيريم بايد رويكرد مردمي باشد و مطمئنا مردم جزء عدالت و اسلام چيز ديگري نمي‌خواهند. مشكلات مردم جز با توليد علم، كار پژوهشي و كار علمي حل نمي‌شود.»

وي با اشاره به نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير تصريح كرد: « در روندي كه در چند وقت گذشته در دانشگاه اميركبير شاهد بوديم بهتر است در شرايط فعلي نشريات دانشجويي منتشر نگردند چراكه فضاي دانشگاه ملتهب و كار نشرياتي كردن در اين فضا بسيار سخت است. بهتر است در شرايط فعلي نشريات دانشجويي در دانشگاه اميركبير منتشر نشود تا در نشريات دانشجويي بازنگري صورت بگيرد.»

اين فعال دانشجويي با اشاره به نقش مهم رسانه‌ها در انعكاس اخبار اينگونه وقايع، بيان كرد: «رسانه نقش بسزايي در فضاي جامعه دارد. از اينرو رسانه‌ها بايد مطالب را به درستي منتقل كنند. به عقيده‌ي من خبرگزاري ايسنا در اين مدت اخبار دانشگاه اميركبير را به خوبي انتشار داده و مطالب به خوبي بازگو شده است.»


* انتشار اين مطالب انتحار سياسي بوده است

* بعيد است نوشته‌هايي كه در اين نشريات منتشر شده توسط مديران مسوول آن‌ها اتفاق افتاده باشد

در ادامه‌ي اين ميزگرد حسين نقاشي، دبير انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه تهران و علوم پزشكي، با اشاره به حوادث اخير دانشگاه اميركبير، اظهار داشت:« فضاي دانشگاه اميركبير از سال‌هاي گذشته نسبت به فضاهاي دانشگاه‌هاي ديگر عملگرايانه‌تر و به نوعي راديكال‌تر است. دانشگاه‌ها و تشكل‌هاي دانشجويي داراي سنت‌هاي فكري جاري هستند و زماني كه به عنوان دانشجوي سال اول وارد اين فضا مي‌شوند وجود نامرئي اين فضا القاهايي را به فرد منتقل مي‌كند. به نظر من دانشگاه اميركبير اين فضاي راديكاليزه را در تمام ايام داشته و تا به امروز نيز آن را حفظ كرده است.»

وي افزود: « به طور متعدد در بعضي از نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير گفتمان راديكال وجود داشته است و بنده در بعضي از نشريات دانشجويي در دانشگاه اميركبير شاهد چنين فضايي بوده‌ام اما به عقيده‌ي من هيات‌هاي نظارت بر نشريات داخل دانشگاه‌ها مي‌توانند موظفند و مي‌توانند بر نشريات دانشجويي دانشگاه نظارت داشته باشند. در هيات‌هاي نظارت داخل دانشگاه سه عضو دانشجويي وجود دارد از اين رو هر گروهي اگر شاكي نشريه‌اي است بهترين مرجع صالح براي رسيدگي هيات‌هاي نظارت هستند. خارج از ضوابط برخورد كردن روال غيرقانوني را به وجود مي‌آورد و وجود قراردادهاي اجتماعي را خواهد شكست.»

اين فعال دانشجويي ادامه داد: « رفتارهاي فراقانوني كه در دانشگاه‌هاي كشور با برخي از نشريات منتقد صورت گرفته آغازگر اپوزسيوني شدن گشته است. مجموعه‌ي انجمن تهران هزينه‌ي مخالفت‌هاي خود را بسياري از گروه‌هاي تند داده است اما اعتقاد داريم كه چنين اتفاق‌هايي انحراف‌هاي خودساخته و خودانگيخته نيست بلكه فشارها و جريان‌هاي حذفي باعث چنين عملكردهايي مي‌شوند. انسان‌ها به ذات پليد نيستند بلكه فشارهاي قانوني و حتي فراقانوني افراد را در معاند كردن يا معاندسازي جهت مي‌دهد.»

وي تصريح كرد: « به نظر من بعيد به نظر مي‌رسد نوشته‌هايي كه در اين نشريات منتشر شده توسط مديران مسوول و سردبيرهاي آن اتفاق افتاده باشد، چراكه فضاي اميركبير از يك ماه پيش ملتهب بود و به عقيده‌ي من اين انتحار سياسي است كه كسي در چنين فضايي بخواهد توهين‌هايي به اين صورت انجام دهد. كساني كه آن نشريات دانشجويي را پخش كردند گفتمان راديكاليزه داشتند و از نظر من اين عمل انتحار سياسي بوده و بعيد به نظر مي‌رسد توسط دانشجويان و مدير مسوولان اين نشريه باشد. بوي آن مي‌آيد كه عده‌اي براي به انزوا كشاندن فضاي فعاليت دانشجويي اين عمل را انجام داده‌اند.»

اين فعال دانشجويي بيان كرد: « به نظر من منطقي نمي‌رسد كه فضاي فعلي نرمال باشد چراكه دو راديكاليزم در اين جريان مقابل هم قرار گرفته‌اند و ناخودآگاه عمليات رواني به وجود آمده كه دو بال يك قيچي يكي از بيرون و يكي از درون است و يك نفر ندانسته و طرف ديگر دانسته از آن راديكاليزم كور استفاده مي‌كند. عده‌اي مي‌خواهند فضا را به سمت و سويي ببرند كه پاك‌سازي صورت بگيرد.»

وي افزود: « متاسفانه بعضي نيروهاي راديكال‌ها در دانشگاه‌ها ساختارشكن هستند و بدون خودآگاهي وسيله‌ي ابزاري شدند كه در جهت نيروهاي خاص حركت مي‌كنند و استفاده‌ي كاملي از دانشجويان كرده‌اند. اميدوارم زماني دانشجويان به عقلانيت سياسي برسند كه ابزار دست نيروهايي نشوند كه مي‌خواهند فضاي دانشگاه را بسته‌تر كنند و روال سياسي جامعه‌ي توسعه‌يافته را چه از نظر اقتصادي و سياسي با اين نوع سنگ‌اندازي‌ها و رفتارهاي غلط به عقب ‌اندازند. ما شاهد بوده‌ايم كه جريان مقابل از اين موضوع به خوبي استفاده كرده است تا به روند اصلاح‌طلبي و عقلانيت سياسي كه مي‌تواند منجر به توسعه‌ي سياسي پايدار شود، لطمه وارد كند.»

نقاشي گفت: « اگر فضاي دانشگاه چندپارچه شود و تنها به دنبال صداي يكپارچه شنيدن از دانشگاه‌ها باشيم، درست نيست. اگر تعبير ما از اتحاد ملي و انسجام اسلامي اين باشد كه اتحاد را در تكثر در عين حفظ شئون و احترام به يكديگر بدانيم بسياري از مشكلات حل مي‌گردد. من معتقدم بسياري از گرايش‌هاي موجود در جامعه‌ي دانشگاهي و مردمي ما جايگاه خاصي ندارد پس چه بهتر با مجال دادن به آنها در چارچوب قانوني و حق قائل شدن براي اين افراد بسياري از مشكلات را از بين برد. اگر مديريت دانشگاه‌ها به اين نتيجه برسد كه نيروهاي اقليت در دانشگاه‌ها را سازماندهي و ساختارمند كنند رفته رفته آنها خود مضمحل مي‌شوند و بعد از مدتي دچار راديكاليزه مي‌گردند و دانشجويان آنها را نمي‌پذيرند.»

وي با اشاره به اجازه‌ي منتشر نشدن نشريات دانشجويي درون دانشگاه اميركبير تا اطلاع ثانوي گفت: « اميدوارم فضاي دانشگاه اميركبير آرام شود تا نشريات دانشجويي انتشار پيدا كند. به نظر من بستن فضا و لغو انتشار نشريات دانشجويي نمي‌تواند جوابگوي نيازهاي دانشجويان باشد اما اگر فضاي متشنج است و بستن اين نشريات به سمت بهبود مي‌رود بهتر است تا مدتي نشريات انتشار پيدا نكنند اما اصل بر اين است كه نشريات دانشجويي هميشه منتشر شوند تا نيازهاي دانشجويان و حرف‌هاي آنها در آنجا بازگو شود چراكه اگر اينگونه نباشد فضا و محدوديت رسانه‌اي وجود داشته باشد فضا به سمت شب‌نامه كشيده مي‌شود.»

نقاشي با تاكيد بر نقش رسانه‌ها در انعكاس اخبار اين وقايع بيان كرد: « به عقيده‌ي من بايد هميشه شفافيت اطلاع‌رساني در تمام رسانه‌ها وجود داشته باشد. بنده در خصوص مسايل اميركبير اخبار را از طريق سايت ايسنا و ايلنا چك مي‌كردم و روزنامه‌ها را كاملا نخواندم چراكه اكثر مربوط به طيف خاصي است. خبرگزاري ايسنا خبرها را كاملا پوشش داده است و تمام جريانات دانشگاه را به نحو احسن بيان كرده است. من اميدوارم رسانه‌ها بتوانند رسالت خود را به درستي انجام دهند. چرا كه تمام اخبار آرشيو مي‌شود و آنها مستندهاي تاريخي هستند كه آيندگان آنها را بازبيني مي‌كنند.»


* ريشه‌ي اين جريان‌هاي التقاطي در آن طرف مرزهاست

* سيستمي از بيرون با سوءاستفاده از دانشجويان اين قضايا را فرماندهي مي‌كند

به گزارش ايسنا، در ادامه‌ي اين ميزگرد قائم مقام بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير خطاب به نوربخش، گفت: « لازم بود كه فضاي دانشگاه و نشريات دانشجويي را بيشتر مطالعه كنيم. در روز شنبه 30 عنوان نشريه با مفاهيم موهن منتشر شد و كسي آن را تكذيب نكرد و تنها توهين به ائمه و كاريكاتور نداشت پس جاي تعجب نيست كه 4 نشريه به طور همزمان اين مطالب را انتشار بدهند؛ البته اين نشريه‌ها كار دانشجويي نيست و حتي آن 30 نشريه قبلي با مطالب‌شان نيز كار دانشجو نمي‌باشد. بر اين باورم كه در اين جريان، جرياني از دانشجويان سوءاستفاده مي‌كنند.»

مهدي چراغي ابراز عقيده كرد: « عده‌اي كه از لحاظ درسي داراي مشكل هستند داعيه‌دار اين نشريات‌اند و از سوي ديگر نيز اين افراد كه قصد برگزاري انتخابات غيرقانوني انجمن اسلامي را داشتند 17 اسم را منتشر مي‌كنند كه 3 نفر از اين افراد اعلام مي‌كنند از اسم ما سوءاستفاده شده و ما از آن اطلاعي نداريم يك نفر از اين 17 اسم در دوران تعليق به سر مي‌برد و فردي ديگر نيز كمونيست است، پس در اين‌جا اين سوال پيش مي‌آيد كه اين چه انجمن اسلامي است كه داراي افراد سوسياليست و كمونيست است.»

اين فعال دانشجويي ادامه داد: « انتشار اين مطالب از سوي مديرمسوول نشريات نيست، چراكه ما با برخي از اين افراد هم‌اتاقي هستيم و آن‌ها جزء ساده‌ترين افراد هستند مثل قصابان كه به خاطر انتشار نشريه "سحر" بازداشت شده است. وي بچه شهرستاني ساده‌اي است كه روز اولي بود كه در دانشگاه وارد شد در اين فضاها نبود و برخي از سادگيش استفاده كردند.»

چراغي با بيان اين‌كه ريشه‌ي اين جريان‌هاي التقاطي در آن طرف مرزهاست، ابراز عقيده كرد: «صبح همان روز كه اين نشريات قرار بود منتشر شود يك سايت مطالبي و بيانيه‌اي كه كار اين افراد نيست را منتشر و بعد از آن اعلام كرد كه دليل اعلام آن در اين ساعت به خاطر مشكل ساعت، سرور و غيره بوده است كه يكي از دوستان ما كه درباره‌ي شبكه مطالعه كرد اختلاف ساعت بين 10 و 39 دقيقه با 16 و 30 دقيقه كه آن‌ها عنوان مي‌كنند اين اختلاف ساعت تنها در بين نقطه‌اي كه اصلا خشكي وجود ندارد است و اين كارها به نوعي دست و پا زدن براي دفاع از خودشان است.»

اين فعال دانشجويي ابراز عقيده كرد: « جرياني كه در دانشگاه اميركبير شكل گرفته است بارها مورد سوءاستفاده جريان‌هاي سياسي بوده و اين جريان پشتوانه‌ي دانشجويي ندارد، به طور مثال يكشنبه‌ي هفته گذشته آنها در فراخواني اعلام كردند قرار است غذا را در صحن دانشگاه بخورند و در آن روز ديديم كه حتي به اندازه‌ي يك قاليچه‌ي 9 متري نيز دانشجو جمع نشده بود، از اين رو جرياني كه اين افراد را فرماندهي مي‌كند به اين نتيجه رسيده كه بايد با برنامه‌اي و يكسري اهداف مثل به تشنج كشيدن فضاي دانخلي كشور و به چالش كشيدن دولت تجديد قوا كند.»

وي ادامه داد: « بر اساس تحليل‌هايمان به اين نتيجه رسيديم كه يكي از اهداف اين افراد به دليل فشارهاي موجود به ايران قطعنامه‌هاي اخير شوراي امنيت و مسائلي از اين قبيل است كه آن‌ها مي‌خواهند بر اساس اين اهداف فعاليت كنند كه خوشبختانه اين پروژه با حضور بچه مذهبي‌هاي دانشگاه شكست خورد و آن‌ها درصدد بودند كه درگيري را در دانشگاه ايجاد كنند كه با هوشياري بچه مذهبي‌ها چنين اتفاقي رخ نداد و آن‌ها شكست خوردند.»

چراغي ابراز عقيده كرد: «هنگامي كه آن‌ها پشتوانه‌اي را براي خود نمي‌بينند براي جمع كردن جرياني براي خود به هوچي‌گري روي مي‌آورند و در اين وقايع اخير نيز آن‌ها براي جمع كردن جمعيت دعوا راه مي‌انداختند و اين عمليات انتحاري‌اي كه آن‌ها با هدف احياء خود انجام مي‌دهند، شكست خورده است.»

اين فعال دانشجويي با تأكيد بر اين‌كه اولين هدفمان را بايد بر اساس حفظ آرامش دانشگاه تنظيم كنيم، گفت: « اين جريان به دنبال بهم زدن آرامش دانشگاه است كه چند روز گذشته با درگير شدن با انتظامات و شكستن شيشه‌هايي و كارهايي همچون صندوق رأي در صحن دانشگاه گذاشته كه بچه‌هاي انجمن نمي‌گذارند چنين اتفاقي بيفتد، تنها قصدشان متشنج كردن دانشگاه است كه در اين راه نيز موفق نشده‌اند از اين رو بر اين باورم كه اين افراد ساكت نخواهند شد و به سادگي اين فضا را رها نمي‌كنند.»

چراغي با بيان اين‌كه سيستمي از بيرون با سوءاستفاده از دانشجويان اين قضايا را فرماندهي مي‌كند، اظهار داشت: «دانشجويان بايد تنها تحليل خود را بالا ببرند و بر استقلال دانشگاه و دانشجو تأكيد كنند، چراكه ما در دانشگاه شاهديم كه جريان‌هايي كه فكر نمي‌كنند و تنها براساس افكار تزريق شده به آن‌ها فعاليت مي‌كنند تنها از فكر آنها سوءاستفاده مي‌شود و اين قضايا باعث شد كه ما فكر كنيم كه چقدر برخي افراد بدبخت هستند كه دنبال ماركسيست و كمونيستي مي‌روند كه صاحب‌هاي آن از آن دست كشيده‌اند و اين تحقير دانشجوي ايراني است كه بگويد يك دانشجوي كمونيست است.»

قائم مقام بسيج دانشجويي دانشگاه اميركبير با بيان اين‌كه حدود 169 نشريه دانشجويي در اين دانشگاه منتشر مي‌شود، خاطرنشان كرد: « اين تعداد نشريه نصف آن منتسب به يك طيف و نصف ديگرش منتسب به طيف ديگر است، به نوعي مي‌توان گفت كه در دانشگاه اميركبير فضاي دو قطبي وجود دارد و فضاي نقد و بررسي بهانه‌اي است، از اين رو توقيف شدن نشريات دانشجويي تصميم خاصي است كه دانشگاه و كميته‌ي ناظر بر نشريات دانشجويي كه نماينده‌ي دانشجويان نيز در آن وجود دارد با توجه به شرايط موجود گرفت و دوستان ما كه به قانون‌شكني پرداخته‌اند باعث شده‌اند كه نشريات منتشر نشوند و متأسفانه كماكان نيز به كار خود ادامه مي‌دهند.»

چراغي با ابراز اين عقيده كه بعضي از رسانه‌هاي خبري اخباري يكطرفه را منتشر مي‌كند، گفت: « ما اخبار بدون جهت‌گيري سياسي و عادلانه را از رسانه‌ها به خصوص از خبرگزاري دانشجويان ايران انتظار داريم. به طور كلي سياست‌هاي خبري ايسنا عادلانه‌تر شده است.

بيانيه انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها درباره رخدادهاي اخير دانشگاه اميركب

مسوولان با حسن تدبير نگذارند آتش فتنه، كانون عقلانيت و خردورزي را در كام خويش گيرد


انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها درباره رخدادهاي اخير دانشگاه صنعتي اميركبير بيانيه‌اي صادر كرد.

به گزارش خبرگزاري دانشجويان ايران، ايسنا، در اين بيانيه آمده است:

يكي از گرانمايه‌ترين سرمايه‌هاي ملي ايران وجود استعدادهاي جوان و انديشه‌هاي پويا و جست‌وجوگري است كه با كمترين امكانات، افتخارات عظيمي خلق مي‌كنند و طي چند دهه‌ي گذشته نقش اساسي و بي‌بديل آن‌ها را در تحولات شگفتي‌آفريني چون اصل نهضت اسلامي و پيروزي انقلاب اسلامي، جبهه‌هاي جنگ تحميلي و جهاد سازندگي، دوران بازسازي و حماسه‌ي دوم خرداد و نيز دستاوردهاي علمي و جهش‌هاي تكنولوژيك شاهد بوده‌ايم.

شايد بتوان گفت يكي از هنرهاي برجسته‌ي امام خميني (ره) شناسايي اين منبع عظيم و اعتماد سرشار ايشان به مجموعه‌ي دانشجويان و دانشگاهيان مسلماني بود كه ايمان و خودباوري فزاينده‌ي آنها در تعامل با رهبري خردمندشان مسير تعالي و تكامل را طي مي‌نمود و بخش عظيمي از اين افتخارآفريني‌ها محصول چنين تعامل و اعتماد متقابلي بود.

اين بيانيه افزوده است: با وجود چنين تجارب و پيشينيه‌ي پرافتخاري، متأسفانه از چندين سال پيش با جرياني مواجهيم كه پويايي، جست‌وجوگري و جسارت و نقادي و نقش‌آفريني دانشجويان را برنمي‌تابد و اطاعت و تسليم يا حداقل بي‌تفاوتي و غيرسياسي بودن دانشجو و دانشگاهيان را با مصالح و منافع خود بيشتر سازگار مي‌داند. ردپاي اين جريان را از رويدادهاي 18 تير 78 تا رخدادهاي اخير دانشگاهها به خوبي مي‌توان شناسايي كرد. متأسفانه در تمامي اين سالها و حوادث، از دو سو با كنشگران افراطي مواجهيم كه آسيب جدي آن متوجه جريان‌هاي اصيل درون انجمن‌هاي اسلامي و دانشگاهيان دلسوز و دردمند شده است. از يك سو اقتدارگرايان كج‌انديش با پرسشگري و پويايي و روحيه‌ي نقاد دانشجويي مخالفند و در اين مخالفت به دنبال بهانه‌اي مي‌گردند كه عمدتا اتهام بي‌ديني و لاابالي‌گري را ترجيح مي‌دهند و از سوي ديگر، جريان‌هاي دين‌گريز و وابستگان به انديشه‌هاي شكست‌خورده‌اي قرار دارند كه با بهانه قرار دادن كج‌انديشي‌ها و اقتدارگرايي‌هاي برخي مدعيان ديني، اصل ارزش‌هاي ديني و انقلابي را مورد خدشه قرار مي‌دهند و متأسفانه بدين ترتيب هر يك به رشد ديگري مدد مي‌رسانند.

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها افزوده است: رخدادهاي اخير دانشگاه اميركبير مي‌تواند در پرتو همين تعاملات مخرب و افراطي فهم و تفسير شود. خطر حضور پررنگ جريان‌هاي اقتدارطلب و پيامدهاي خواسته و ناخواسته‌ي دين‌گريزانه‌ي آن امريست كه دين‌ورزان خردمند و دلسوزان دردمند را به تعامل و تكاپوي مضاعف وامي‌دارد؛ به ويژه اين‌كه اين روزها شاهد بوده‌ايم حتي مطالبات صنفي و غيرسياسي معلمان و فرهنگيان نيز با برخي برخوردهاي ناموجه مواجه بوده كه خطر تسري اين‌گونه برخوردها در مجامع دانشگاهي، احساس مسووليت همه‌ي ما را مضاعف مي‌كند.

اين بيانيه افزوده است: انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها كه اعضاي آن نوعا تجارب حضور و فعاليت در انجمن‌هاي اسلامي و تشكل‌هاي دانشجويي را نيز در كارنامه‌ي خود دارند و هم‌اكنون در دانشگاههاي سراسر كشور فضاي موجود را با همه‌ي وجود لمس مي‌كنند، تامل در شرايط حساس و خطير نظام دانشگاهي را وظيفه‌ي شرعي و ملي خود مي‌داند و با توجه به رخدادهاي هفته‌هاي اخير دانشگاه صنعتي اميركبير، ملاحظاتي را خاطرنشان مي‌سازد.

به گزارش ايسنا در بند نخست اين ملاحظات ابراز عقيده شده است: تجارب سودمندي كه طي ساليان گذشته به دست آمده بود و از طريق تمركززدايي و مسووليت‌سپاري به دانشگاهيان حس مشاركت و حق تعيين سرنوشت را در اداره‌ي امور دانشگاه براي دانشجويان و دانشگاهيان به وجود آورده بود، هم‌اينك به كلي ناديده انگاشته شده و شرط معقول مقبوليت مديريت‌هاي دانشگاهي با استدلال‌هاي واهي نفي شده است و همين امر فضاي دانشگاهها را آسيب‌پذير ساخته است و متعاقب آن، اعمال مديريت‌هاي آمرانه و بعضا نامقبول بستر مساعدي براي تنش‌ها به وجود آورده است. ما نفس اين نوع مديريت‌ها را در بروز رخدادهاي اين دانشگاه بي‌تأثير نمي‌دانيم.

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها در بند دوم افزوده است كه برنتابيدن نقادي‌هاي دلسوزانه‌ي انجمن‌هاي اسلامي كه بعضا ممكن است با تندروي‌هايي نيز همراه بوده باشد، تمايل به آنچه ايجاد و تقويت تشكل‌هاي تحت امر و كنترل‌شده خوانده شده، را موجب شده است كه اين امر تنش‌ها و آسيب‌هاي فراواني براي انجمن‌ها و تشكل‌هاي اصيل بوجود آورده است و سوءظن و تعارضات دروني آن‌ها را به شدت بالا برده؛ به نحوي كه اكنون در مجامع دانشگاهي نه آن تشكل‌ها تأثير مطلوب را دارند، نه انجمن‌هاي اسلامي توانمندي باقي مانده‌اند كه بتوانند نقش مؤثر و مثبت گذشته را ايفا كنند؛ به ويژه آن‌كه ايجاد محدوديت‌هاي جدي براي فعاليت‌هاي صنفي – سياسي خارج از تشكل‌هاي موجود نيز عملا به ناخالصي و حضور پاره‌اي عناصر فاقد صلاحيت‌هاي مورد انتظار در بعضي انجمن‌هاي اسلامي انجاميده است و همين امر منشأ بسياري از اين نارسايي‌هاست.

اين انجمن افزوده است: ما عليرغم ترديدهاي بسيار جدي كه درباره انتساب پاره‌اي عملكرد‌ها به اين انجمن‌ها داريم، بروز بعضي نارسايي‌ها را با توجه به مراتب فوق از سوي پاره‌اي عناصر مرتبط با اين انجمن‌ها غيرمحتمل نمي‌دانيم.

در ادامه اين بيانيه و در بند بعدي آمده است: مطالب و مواضعي كه اين روزها به نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير نسبت داده شده است به قدري موهن، سخيف و ناموجه است كه هرگونه اقدامي در جهت اشاعه‌ي آن، عملا نوعي قباحت‌زدايي قلمداد مي‌شود و محكوم است. ما نمي‌توانيم باور كنيم جريان‌هايي تحت عنوان دفاع از ارزشها و مقدسات، حرمت‌شكني‌هايي از اين قبيل را به كساني نسبت دهند كه خود به صراحت آن را نفي نموده و آن مواضع را محكوم مي‌كنند. اين در حاليست كه بديهي‌ترين تعاليمي كه از سنت نبوي (ص) و سيره‌ي امامان معصوم (ع) در اختيار داريم بر نفي اين روش‌ها اصرار دارد و قطعا استقبال از نفي و انكار اين حرمت‌شكني‌ها بهترين دفاع از حرمت‌ها به حساب مي‌آيد.

ما بر اين باوريم كه برخي جريان‌ها بيش از آن‌كه نگران مقدسات و حرمت‌ها باشند، توهين به مقدسات را بهانه‌اي قرار داده‌اند تا سلطه‌ي خود را در مجامع دانشگاهي بسط و گسترش دهند و به اين بهانه همه‌ي زبان‌ها و معدود تريبون‌هاي باقيمانده را از نقد عملكردهاي خود بازدارند. پاره‌اي فراخواني‌ها و زمينه‌چيني‌ها از چنين تمايلاتي گواهي مي‌دهد كه ما نسبت به عوارض خطرناك آن به شدت هشدار مي‌دهيم.

آن‌چه امروز در بعضي محافل از آن به عنوان انقلاب فرهنگي دوم ياد مي‌شود، نه تنها ارزش‌ها، اصالت‌ها و دستاوردهاي آن حركت را كه با توجه به شرايط ويژه‌ي خود قابل دفاع بوده است بر باد خواهد داد بلكه با تشديد پاره‌اي نقصان‌هاي آن، با چنان شكست مسلمي مواجه خواهد شد كه هر دردمند و دلسوز با تدبيري را به تأمل جدي وامي‌دارد.

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها در بند ديگر با انتقاد از آنچه آن را تأكيد بر رويه‌هاي گزينش مبتني بر بررسي عقايد براي حذف منتقدان احتمالي به ويژه در دوره‌هاي تحصيلات تكميلي، تقويت نقش حراست و حاكميت عوامل امنيتي در مناسبات دانشگاهي و سازوكارهاي گزينش استاد، تهديد و ايجاد فشار و محدوديت و بعضا تعليق يا تلاش در جهت اخراج دانشجويان و استادان منتقد خوانده، اجزاي به هم پيوسته‌اي برشمرده كه احتمال پروژه‌اي بودن رخدادهاي اخير دانشگاه اميركبير را تقويت مي‌كند.

صادركنندگان بيانيه در بند ديگر فزوده‌اند: ما معتقديم ايجاد فضاي آشفته و ملتهب كنوني نه تنها با خطرات فوري براي نظام دانشگاهي و جامعه همراه خواهد بود و تعارض بنيادي و اساسي با انتظاراتي دارد كه در سال اتحاد ملي و انسجام اسلامي، آرزوي تحقق آن را داريم، بلكه فضاي اميدواري و روند رشد علمي در نظام دانشگاهي را آن‌چنان با آسيب مواجه مي‌كند كه محصولي جز تشديد فرار مغزها كه هم‌اينك نيز با بحران آن مواجه هستيم نخواهد داشت. اين امر به ويژه وقتي با بي‌اعتنايي به شئون دانشگاهيان و نفي منزلت و جايگاه آنان و نيز با روند محدوديت بودجه و منابع تحقيقاتي و كاهش امتيازات و تسهيلات فعاليت‌هاي علمي – پژوهشي همراه مي‌شود، خطرات را دو چندان مي‌كند.

اين بيانيه در بند بعدي افزوده است: ما بر اين باوريم كه در اصل ماجراي تهيه و تكثير مطالب منتسب به اين نشريات دانشجويي ابهامات و ترديدهاي جدي وجود دارد و فارغ از هياهوي فعلي، بايد رسيدگي دقيق و حقوقي به عمل آيد. در عين‌حال بهانه قرار دادن اين رخدادها براي برخورد فله‌اي با نشريات دانشجويي محكوم است. رسيدگي و برخورد با تخلفات احتمالي بايد در چارچوب آيين‌نامه و ضوابط خاص مربوط به نشريات دانشجويي صورت گيرد و از هرگونه افراط و تعميم نارواي تخلفات احتمالي به ديگر نشريات و جريان‌هاي دانشجويي جلوگيري شود.

در بند ديگر اين بيانيه آمده است: از دانشجويان عزيز و فرزندان و همكاران دانشگاهي خود نيز مي‌خواهيم از هرگونه اقدامي كه ممكن است تشنج‌آفريني را تشديد يا بهانه‌ي آن را فراهم آورد بپرهيزند. خويشتن‌داري، صبوري و تدبير، همراه با حفظ انسجام و همدلي و پيگيري مستمر، بهترين شيوه‌ي مواجهه با اين ناملايمات است.

انجمن اسلامي مدرسين دانشگاهها در بند پاياني حسن تدبير و تأمل بيشتر مسوولان و جلوگيري از اقدامات عناصر و جريان‌هاي افراطي را حداقل انتظاري خوانده كه از متصديان امور وجود دارد و از شخصيت‌ها و اركان مؤثر نظام نيز ‌خواسته است مسوولان را در همين مسير هدايت كنند و مانع از آن شوند كه خداي ناخواسته آتش فتنه، كانون عقلانيت و خردورزي را در كام خويش گيرد.

عضو انجمن صنفي نشريات دانشجويي: سير رسيدگي به اتهامات نشريات دانشجويي دانشگاه اميركبير از روند طبيعي خارج شده است

عضو انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور گفت: بي‌‏توجهي مسوولان وزارت علوم در رسيدگي قانوني به اتهام نشريات دانشگاه اميركبير، باعث غلبه حواشي بر بعد حقوقي اين پرونده شده است.

احسان زهره‌‏بجنوردي در گفت‌‏وگو با خبرنگار “ايلنا”، گفت: متاسفانه در سير رسيدگي به پرونده چهار نشريه دانشجويي دانشگاه پلي‌‏تكنيك قصور است و انحرافاتي مشاهده شده است كه روند رسيدگي را از سير قانوني و حقوقي خارج كرده است.

وي تصريح كرد: متاسفانه با توجه به آنكه مطابق ماده ۴ آيين‌‏نامه ضوابط ناظر بر نشريات دانشگاهي مصوب ۲۶/۳/۸۴ شوراي عالي انقلاب فرهنگي، وزير يا رييس دانشگاه مسوول نظارت به حسن اجراي اين ضوابط است، با بي‌‏توجهي مسوولان وزارت علوم و بي‌‏تفاوتي آنها روند رسيدگي به اتهام اين نشريات از طريق مراجع در نظر گرفته‌‏شده در دانشگاه خارج شده و حواشي اين مساله بر بعد حقوقي آن غالب شده است.
زهره‌‏بجنوردي گفت: وزير علوم بايد پاسخگو باشد چرا با توجه به آنكه طبق نص صريح آيين‌‏نامه مسوول اجراي ضوابط ناظر بر نشريات است، تاكنون اقدامي در اين جهت انجام نداده است.

وي افزود: مطابق بند ۲ ماده ۳ دستورالعمل اجرايي نشريات دانشجويي، معاونت دانشجويي و فرهنگي و ساير نهادهاي فرهنگي دانشگاه بايد در چارچوب قوانين و در حدود اختيارات و امكانات از نشريات دانشگاهي حمايت كنند ولي تاكنون مسوولان فرهنگي دانشگاه اميركبير نه‌‏تنها عملي در راستاي حمايت از اين نشريات نكرده‌‏اند بلكه با زير پا گذاشتن نص صريح قانون انتشار نشريات را در اين دانشگاه ممنوع كرده‌‏اند.

عضو انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور گفت: بدون حضور سه نفر از مديران مسوول اين نشريات براي آنها حكم صادر شده است، از طرف ديگر در پرونده‌‏هاي مشابه ديده شده است كه سير رسيدگي در دانشگاه ادامه پيدا كرده است ولي متاسفانه با حساسيت‌‏زايي‌‏هايي كه در اين پرونده شده است و كوتاهي مراجع نظارتي در دانشگاه، روند رسيدگي به اتهام اين نشريات از روند طبيعي خارج شده است.

زهره‌‏بجنوردي در پايان گفت: انجمن صنفي نشريات دانشجويي سراسر كشور مي‌‏خواهد مطابق ضوابط ناظر بر نشريات دانشگاهي روند رسيدگي به پرونده اين نشريات بايد از طريق كميته ناظر بر نشريات دانشگاهي اميركبير باشد و پس از سير حقوقي پيش‌‏بيني‌‏شده در آيين‌‏نامه و با توجه به صلاح‌‏ديد مراجع پيش‌‏بيني‌‏شده، حكم مقتضي درباره اين نشريات صادر شود.

بیماری شدید بابک زمانیان در زندان

بنا به اخبار رسیده حال عمومی بابک زمانیان در زندان به شدت نامطلوب است.
بابک زمانیان دچار ناراحتی قلبی بوده و به نظر می رسد در زندان تحت فشار شدید جسمی و روحی قرار داشته باشد.
مسئولین قضایی تا به حال امکان ملاقات برای وی فراهم نیاورده اند.
بابک زمانیان روز یکشنبه اول اردیبهشت ۸۶ در حال عبور از مقابل مجتمع قضایی امور اقتصادی توسط نیروی انتظامی بازداشت می شود و پس از مشخص شدن هویتش به زندان اوین منتقل می شود.
بابک زمانیان، پیام رسان حماسه ۲۰ آذر، تاوان اعتراضات پرشور دانشجویی ۲۰ آذر پلی تکنیک را می دهد که بابک زمانیان، بیش از هر کسی در رساندن صدای اعتراض مردم ایران به گوش جهانیان نقش داشت.
پس از انتشار نشریات جعلی، توسط بسیج و مسئولین دانشگاه برای آغاز پروژه سرکوب انجمن اسلامی، روزنامه امنیتی کیهان و سایت رجانیوز وابسته به دولت در مطالبی، از اعترافات بابک زمانیان در مورد وابستگی به سازمان های خارجی و برنامه ریزی برای یک اقدام انتحاری سخن گفته بود، که می شد حدس زد، بابک زمانیان برای اعتراف تحت فشار و شکنجه شدید قرار دارد.
از آنجه که نسبت به وضعیت بابک زمانیان و سلامت وی، اعتراض بایسته ای از سوی فعالین دانشجویی و مدافعین حقوق بشر صورت نگرفته است، به نظر می رسد امکان انجام هر گونه رفتار غیر انسانی با وی در بند امنیتی ۲۰۹ زندان اوین وجود دارد.

بازداشت سه دانشجوی دیگر دانشگاه امیرکبیر: بازداشتی های پلی تکنیک به ۷ نفر رسید

«پويان محموديان»، مديرمسوول نشريه «ريوار»، «مجيد شيخ‌‏پور»، مديرمسوول نشريه «سرخط» و «مجيد توكلي»، عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي منتخب دانشجويان دانشگاه اميركبير، روز گذشته پس از مراجعه به دادگاه انقلاب بازداشت و به زندان اوين منتقل شدند.

علي‌‏اصغر سپهري، مديرمسوول نشريه دانشجويي «ايران ما» در دانشگاه اميركبير كه چندي پيش توقيف شد، با اعلام اين خبر گفت: ساعت ۸ صبح امروز محموديان، توكلي و شيخ‌‏پور به دادگاه مراجعه كردند كه بر اساس پيگيري‌‏هاي ما تا ساعت ۱۰ موفق به ديدار با قاضي دادگاه نشدند.

وي ادامه داد: تا ساعت ۳ بعد از ظهر به ما گفتند به‌‏زودي كار آنها تمام مي‌‏شود و مي‌‏آيند اما تا ساعت ۴ نيز منتظرشان شديم اما از دادگاه بيرون نيامدند. در راه بازگشت به خوابگاه بوديم كه مجيد توكلي طي يك تماس تلفني كوتاه از بازداشت خود به همراه محموديان و شيخ‌‏پور خبر داد و گفت كه در حال انتقال به زندان اوين هستند.

نشريات ريوار و سرخط از جمله چهار نشريه دانشجويي هستند كه با عنوان آنها مطالب موهني منتشر شد. مديران مسول دو نشريه دانشجويي ديگر پيش از اين بازداشت شده بودند.

با بازداشت این سه دانشجو، دانشجویان زندانی دانشگاه امیرکبیر به ۷ نفر رسید. کیوان انصاری، بابک زمانیان، احمد قصابان، مقداد خلیل پور، پویان محمودیان، مجید شیخ پور و مجید توکلی ۷ پلی تکنیکی هستند که هم اکنون در بازداشت به سر می برند.

بیانیه هیئت نظارت بر انتخابات انجمن اسلامی در خصوص اعلام نتایج اولیه

همان طور که مستحضرید انتخابات آزاد انجمن اسلامی دانشجویان پلی تکنیک طبق برنامه از پیش تعیین شده در روزهای دوشنبه و سه شنبه 17 و 18 اردبیهشت ماه 86 برگزار گردید. نتایج اولیه این انتخابات که از شمارش آرای 5 صندوق، به دست آمده به شرح زیر است:
تعداد کل آراء ماخوذه 1926 رای بوده که 112 رای جزء آرای باطله محسوب شده است. از این میان، اسامی منتخبین دوره جدید شورای مرکزی انجمن اسلامی امیرکبیر و تعداد آرای ایشان به شرح اعلام می گردد:
اعضای اصلی:
1- احمد قصابان 1362 رای
2- مجید توکلی 1188 رای
3- آرمان صداقتی 1068 رای
4- نریمان مصطفوی 924 رای
5- مجید شیخ پور 914 رای
6- سجاد ویس مرادی 848 رای
7- مهیار عبدالصمدی 576 رای
اعضای علی البدل:
8- علی اصغر سپهری 545 رای
9- مجتبی کلانتری 460 رای
نتایج فوق الذکر، نتیجه اولیه انتخابات بوده و در صورت اعتراض کاندیداها، قابل تجدیدنظرخواهی است. نتایج قطعی انتخابات متعاقبا در روزهای آینده اعلام می گردد.

ماجرای دانشگاه امير کبير؛ «سرآغاز يک پروژه امنيتی»

در ادامه رسيدگی به پرونده انتشار مطالب توهين آميز به «مقدسات» در نشريات منتسب به دانشجويان، مقامات امنيتی و قضايی جمهوری اسلامی روز چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت ماه سه دانشجوی ديگر دانشگاه اميرکبير(پلی تکنيک) را پس از مراجعه به دادگاه انقلاب بازداشت و به بند امنيتی ۲۰۹ زندان اوين منتقل کردند.

بنا برگزارش خبرگزاری ها، پويان محموديان و مجيد شيخ‌‏ پور مديران مسوول نشريات دانشجويی «ريوار» و «سرخط» به همراه مجيد توکلی، عضو شورای مرکزی انجمن اسلامی منتخب دانشجويان دانشگاه اميرکبير، روز گذشته پس از مراجعه به دادگاه انقلاب بازداشت و به زندان اوين منتقل شدند.

درهمين رابطه علی اصغر سپهری مديرمسئول نشريه دانشجويی «ايران ما» به خبرگزاری ايلنا گفت: «ساعت ۸ صبح روز چهارشنبه ۲۰ ارديبهشت محموديان، شيخ ‏پور و توکلی به دادگاه انقلاب مراجعه کردند که بر اساس پيگيری‌‏های ما تا ساعت ۱۰ موفق به ديدار با قاضی دادگاه نشده بودند . ساعت ۳ اين دانشجويان به ما خبر دادند که کارشان به زودی تمام شده و از دادگاه خارج می شوند اما ساعت ۴ عصر مجيد توکلی طی يک تماس تلفنی کوتاه از بازداشت خود به همراه محموديان و شيخ‌‏پور خبر داد و گفت که در حال انتقال به اوين هستند».

بازداشت اين سه دانشجو در حالی روی داد که صبح روز سه شنبه ماموران لباس شخصی با تعقيب اين دانشجويان در نزديکی خوابگاه دانشجويی مقداد خليل پور، مدير مسئول نشريه دانشجويی آتيه را بازداشت کرده و سپس با مراجعه به دانشگاه احضاريه سه دانشجوی ديگر را به حراست دانشگاه ارايه کرده بودند.

پيش از اين نيزاحمد قصابان مدير مسول نشريه دانشجويی «سحر» روز ۱۳ ارديبهشت توسط ماموران لباس شخصی دستگير شده بود که پس از چند روز بی خبری درتماس کوتاه تلفنی با خانواده خود خبرداد در بند ۲۰۹ زندان اوين بازداشت است.

اظهارات معاون دادستان

پنج دانشجوی دانشگاه امير کبير درحالی طی يک هفته گذشته بازداشت شدند که روز شنبه ۱۵ ارديبهشت سخنگوی قوه قضاييه گفت «کسانی که در حوادث دانشگاه اميرکبير دستگير شده‌اند غيردانشجو بوده‌اند».

اين اظهارنظرعليرضا جمشيدی، بحث مجعول بودن نشرياتی که با لوگو وطراحی نشريات دانشجويی دانشگاه اميرکبير اقدام به انتشار مطالب توهين آميزی نسبت به مقدسات مسلمانان کرده بودند را تاييد و تا حد زيادی از دانشجويان اين دانشگاه و مديران مسئول چهار نشريه دانشجويی دانشگاه امير کبير رفع اتهام کرد.

درهمين حال اما روز چهارشنبه برخلاف گفته های سخنگوی قوه قضاييه ، قاضی حداد با تاکيد بر اين که مطالب توهين آميز به مقدسات مسلمانان توسط دانشجويان و مديران مسئول نشريات دانشجويی منتشر شده است، خبر داد« ۲ نفرازافرادی که پيش از اين در جريان جعل نشريات دانشجويی دستگير شده بودند ،آزاد شدند».

معاون امنيتی دادستان تهران در تازه ترين اظهاراتش درباره اين پرونده با اشاره به اين که «علاوه بر پنج نفر دستگير شده چند نفر ديگر نيز در اين ارتباط شناسايی شده و به زودی دستگير می شوند»، درباره دانشجويان دستگير شده نيز گفت: «به لحاظ خباثت و عنادی که در اين نشريات نسبت به اسلام و مقدسات شده است هيچ کدام از مديران مسئول دستگير شده حاضر نيستند که مسئوليت اين کار را بر عهده بگيرند».

قاضی حداد به خبرگزاری فارس گفت: «اين افراد با رد اتهامات خود مدعی هستند که کسان ديگری به نام اين مديران مسئول نشريات دانشجويی اقدام به انتشار مطالب در نشريات کرده‌اند ولی ما اعتقاد داريم که اين کار قطعاً توسط مديران مسئول نشريات صورت گرفته است.

معاون امنيت دادستان تهران همچنين با اشاره به اين نکته که هنوز قرار مجرميت برای دانشجويان بازداشت شده صادر نشده است، گفت:«با توجه به سابقه نشريه و مطالب قبلی منتشر شده در اين نشريات نشان می‌دهد که مطالب قبلی نيز به چاپ اين گونه مطالب گرايش داشته است. لذا چاپ اين مطالب قطعاً کار اين افراد بوده است».

اظهارات معاون دادستان تهران درحالی است که مديران مسئول نشريات دانشجويی پيش از بازداشت خود نيز در اطلاعيه ای مطالب منتشر شده در نشريات دانشجويی را جعلی خوانده و اعلام کردند که اين کار توسط افرادی خارج از محيط دانشگاه و به هدف امنيتی کردن فضای دانشگاه ها صورت گرفته است.

گفتنی است قاضی حداد مسئول رسيدگی به اين پرونده پيش از اين نيز پرونده های بسياری از فعالان دانشجويی و سياسی را رسيدگی کرده است. او در جريان نا آرامی های دانشجويی در سال ۸۲ حکم بازداشت بسياری از دانشجويان از جمله اعضای شورای مرکزی وقت دفتر تحکيم وحدت را صادر کرد.

روز واقعه

بنا برگزارش خبرگزاری ها ، ظهر روز دوشنبه ۱۰ ارديبهشت ماه ، نسخه هايی از چهار نشريه دانشجويی سحر، ريوار ، سرخط و آتيه در دانشگاه اميرکبير توزيع شد که در مطالب منتشرشده در آنها به پيامبر اسلام توهين شده و حاوی کاريکاتوری از علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی بود.

ساعتی پس از توزيع اين نشريات در دانشگاه امير کبير خبرگزاری ايسنا گزارش داد: عصر روز دوشنبه جمعی از دانشجويان دانشگاه اميرکبيردر اعتراض به آن چه آن را انتشار مطالب و کاريکاتور موهن در چهار نشريه دانشجويی اين دانشگاه می‌خواندند، تجمع کردند.

اين خبرگزاری همچنين از قول نماينده مديران مسوول در کميته ناظر بر نشريات دانشجويی دانشگاه اميرکبير درباره انتشار کاريکاتور از سوی برخی نشريات دانشجويی گزارش داد: گفته می‌شود اين توهين به مقدسات و ائمه‌ی اطهار است؛در حالی که هيچ يک از مديران مسوول نشريات دانشجويی که اين اتفاق برای آنها افتاده در جريان نبوده‌اند.

همچنين مديران مسئول نشريات سحر ، ريوار ، سرخط و آتيه نيز در اطلاعيه ای که برخی خبرگزاری های داخلی آن را منتشر کردند از جعلی بودن نشريات منتشر شده خبردادند.

همزمان اما اعضای بسيج دانشجويی دانشگاه امير کبير و همچنين دانشگاه های ديگرتهران نيز با حضور در دانشگاه اميرکبير به درگيری با دانشجويان اين دانشگاه پرداختند.

از پس اين ماجرا و در روزهای هفته گذشته جدای ناآرامی ها در دانشگاه امير کبير ، اعضای بيسج دانشجويی و حاميان دولت محمود احمدی نژاد در ساير دانشگاه های کشور نيز نسبت به انتشار مطالب توهين آميز در نشريات دانشگاه امير کبير تجمع کرده و خواهان دستگيری مديران مسئول اين نشريات شدند.

درحالی که ناآرامی ها در ساير دانشگاه های کشور نيز ادامه داشت خبرگزاری ايلنا به نقل از سخنگوی قوه قضاييه اعلام کرد « ۵ نفر در ارتباط با انشار مطالب توهين آميز به مقدسات اسلام دستگير شده اند که هيچ کدام دانشجو نيستند».

هرچند که اين خبر تا حدی از شدت ناآرامی ها کاست اما حمايت برخی رسانه های جناح راست از اعتراض بسيجيان دانشگاهها درباره دستگيری مديران مسئول نشريات دانشجويی دانشگاه امير کبير موجب شد تا روز پنجشنبه ۱۳ ارديبهشت ماه احمد قصابان مدير مسئول نشريه دانشجويی «سحر» توسط نيروهای امنيتی بازداشت شود.

با بازداشت احمد قصابان دوباره درگيری های دانشگاه امير کبير به اوج خود رسيد و دانشجويان اين دانشگاه در اعتراض به بازداشت اين دانشجو دست به تحصن و تجمع زدند.

از سوی ديگر مديريت دانشگاه اميرکبير نيز روز يکشنبه۱۶ ارديبهشت در بيانيه ای از توقيف نشريات دانشجويی سحر، آتيه ، ربوار، سرخط و ممنوعيت انتشار کليه نشريات دانشجويی اين دانشگاه و احضار بيش از ۲۵ نفر از دانشجويان دانشگاه اميرکبير به کميته انضباطی خبر داد که موجب ناآرام تر شدن شرايط دانشگاه های کشور تاکنون شده است.

«سرآغاز يک پروژه امنيتی»

در حالی که بسيج دانشجويی و حاميان دولت با تجمع در برخی دانشگاه های کشور خواهان مجازات دانشجويان دانشگاه امير کبير و مديران مسئول نشريات دانشجويی اين دانشگاه هستند برخی رسانه های جناح راست با حمايت از بسيج دانشجويی وقوع يک انقلاب فرهنگی ديگر در جهت اسلامی تر کردن دانشگاه ها و جامعه فرهنگی کشور را به انتظار نشسته اند.

درهمين ارتباط مديران مسئول نشريات بسيج دانشجويی به تبعيت از رسانه های جناح راست دربيانيه ای خطاب به مسئولان کشور نوشتند:« اين داستان غم‌انگيز در يک اقدام هتاکانه چهار نشريه خلاصه نمی‌شود بلکه حقيقت اين است که در ساليان گذشته اين جريان وابسته و بحران‌آفرين و فعالان و نشريات وابسته به آنها از هر فرصت و مجالی در جهت ضربه زدن به تفکر اصيل دينی و شکستن حصارهای ايدئولوژيک جمهوری اسلامی استفاده کرده و کارنامه بسيار سياهی از عملکرد خود به جا نهاده‌اند».

اعضای بسيج دانشجويی درقسمت ديگری از بيانه خود آورده اند: «جنبش دانشجويی در دهه اخير صدمه‌های جبران ناپذيری از وجود چنين رويکرد ناصواب و بدعت آلودی ديده است اما اکنون هنگام آن فرا رسيده که تمامی تشکل‌های دانشجويی با صداقت و شفافيت لازم در ميدان فعاليت سياسی پای نهاده و نشان بدهند که تاکنون چه سهم و نقشی در راستای تحقق الگوی دانشگاه اسلامی و انقلاب فرهنگی که مورد نظر جدی امام راحل (ره) بود، عرضه کرده‌اند؛ در مقابل بايد ارزيابی کرد که اين عده با جعل نام تشکل‌های دانشجويی به چه ميزان و به چه صورت در اين مسير کارشکنی کرده‌اند و چگونه در فضای فرهنگی و سياسی دانشگاه‌ها گفتمان سکولاريسم و اباحه‌گری و سياست بازی را جايگزين گفتمان اسلام سياسی و عدالت‌طلبی و ارزش مداری کرده‌اند».

در همين حال سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحکيم وحدت) نيز با انتشار بيانيه ای درباره حوادث اخيردانشگاه امير کبير استفاده از روش توليد بهانه و جعل فعل و نظررا رويکرد تازه دولت جمهوری اسلامی در حذف منتقدان عنوان کرد.

درقسمتی از بيانيه ادوار تحکيم وحدت که روز چهارشنبه منتشر شد، آمده : «جرم تراشی وتوليد بهانه های جعلی سرکوب وبرخورد، با استفاده از مقدسات دينی وممنوعيت های سياسی، آن هم برای حذف گرايش های سياسی ونظری رقيب در سطح دانشجويی، حادثه ای است که نه تنها بر گستره استحصال از ارزش های مذهبی وسو استفاده از احساسات دينی مردم و روند استخدام ظرفيت ها وباورهای معنوی جامعه در خدمت قدرت و در يک کلام گذار از مدعای دولت دينی به واقعيت دين دولتی حکايت کرده ، بلکه نشانه های شکل گيری مجدد پروژه های امنيتی دگرسازی ودگرستيزی دوران سياه قتل های زنجيره ای را نشان می دهد».

در قسمت ديگری از اين بيانيه آمده است: سازمان دانش آموختگان ايران اسلامی (ادوار تحکيم وحدت)، ضمن محکوم کردن برخوردهای اخير با دانشجويان دانشگاه صنعتی امير کبير واعلام حمايت از دانشجويان مظلوم اين دانشگاه، خواهان توقف روند تهديد وارعاب همه فعالان مدنی و صنفی به ويژه دانشجويان واساتيد دانشگاه شده واز همه نيک انديشان و فعالان عرصه های سياسی و اجتماعی می خواهد در اين تهاجم گسترده به دانشگاه پروژه انقلاب ضد فرهنگی اخير را ناکام گذارند.

اين سازمان همچنين دربيانيه خود تاکيد کرده است که «ايجاد بحران های مکرر داخلی وخارجی وتشديد روند برخورد با منتقدان ومخالفان سياست های جاری، نه تنها برناکامی دولت ها در حل مسائل ومعضلات جامعه سرپوش نمی گذارد بلکه دستاوردی جز تکرار چرخه معيوب مديريت ناکارآمد فعلی نخواهد داشت».

تجمعات دانشجويي در اميركبير، علامه طباطبايي، تبريز و همدان

اعتماد در گزارشي، خبرهاي تجمعات دانشجويي در اميركبير، علامه طباطبايي، تبريز و همدان را منعكس كرد.
به نوشته اين روزنامه، در ادامه حوادث پلي‌تكنيك جمعي از دانشجويان دانشگاه اميركبير سه‌شنبه شب در اعتراض به بازداشت مقداد خليل‌پور مديرمسوول نشريه دانشجويي آتيه مقابل خوابگاه عصاري اين دانشگاه تجمع كردند. اين تجمع از ساعت 8 شب آغاز شد و دانشجويان دستان خود را در يكديگر حلقه كرده و سرود يار دبستاني من را خواندند... نماينده انجمن اسلامي دانشجويان در شوراي فرهنگي دانشگاه علوم پزشكي تبريز گفت: روز سه‌شنبه 8 نفر از دانشجويان تبريز به كميته انضباطي احضار شدند... هيات نظارت دانشگاه تبريز در مسايل و مشكلات داخلي انجمن اسلامي كه كاملا درون تشكيلاتي بوده است دخالت كرده و حامد توفيق عضو شوراي مركزي انجمن اسلامي دانشگاه تبريز و از اعضاي شوراي عمومي، بهنام زالي، وحيد دهقان، منصور خسروي، فراز زهتاب، آيدين خواجه‌اي، مسعود عهدي و صمد پاشايي را عصر ديروز به كميته انضباطي احضار كرده است... اعضاي انجمن اسلامي دانشجويان دانشگاه همدان هم به همراه تعدادي ديگر از دانشجويان با حضور در مقابل اتاق رياست دانشگاه بوعلي سينا، خواستار پاسخگويي وي به مسايل مربوط به لغو مجوز انجمن شدند... ظهر روز چهارشنبه نيز جمعي از دانشجويان دانشكده ادبيات دانشكاه علامه طباطبايي در اعتراض به ممنوع‌الورود شدن مرتضي اصلاحچي دبير انجمن اسلامي دانشجويان اين دانشگاه تجمع كردند.
كيهان به نقل از معاون امنيت دادستان تهران نوشت: متهمان جديد پرونده توهين به مقدسات به زودي دستگير مي‌شوند... در اين ارتباط پنج نفر دستگير شده بودند كه چهار نفر از آنها مديرمسوول اين نشريات بودند. دو نفر از دستگيرشدگان با صدور قرار وثيقه آزاد شدند... تا زماني كه نفرات اصلي اين اقدام موهن مشخص نشوند تحقيقات و پيگيري‌ها ادامه خواهد داشت... علاوه بر پنج نفر دستگير شده چند نفر ديگر نيز در اين ارتباط شناسايي شدند كه احتمالا به زودي دستگير مي‌شوند.

بیانیه انجمن اسلامی دانشكده ادبیات دانشگاه علامه

در اعتراض به ممنوع الورود شدن مرتضی اصلاحچی به دانشگاه

حوادث روزهای اخیر در دانشگاه علامه طباطبایی نشان دهندهی ورق خوردن فصل تازهای در پروژه ی حذف و سركوب فعالان دانشجویی و مطالبات آنان است كه از مدتها قبل آغاز شده بود و اكنون نوك پیكان این حملات متوجه انجمن اسلامی به عنوان آخرین سنگر مقاومت دانشجویان در برابر ارتجاع و استبداد گشته است. كسانی كه مدتها است خواب تبدیل دانشگاه به پادگان را میبینند و گمان میكنند با فتح سنگر انجمن اسلامی و در پیش گرفتن سیاست سركوب و پایمال كردن مطالبات دانشجویان و ایجاد رعب، قادر خواهند بود آخرین زمزمههای آرمانخواهی آنان را خفه كنند، از سال گذشته پروژهی موذیانهای را برای به شماره انداختن نفس انجمن اسلامی آغاز كردند. در ابتدا انتخابات انجمن را به تعویق انداختند و پس از آن طی یك اقدام فرسایشی شروع به سنگ اندازیها و كارشكنیهای حقوقی كردند و سعی در تكرار سناریوی دانشگاه امیركبیر و ایجاد «انجمن موازی» داشتند. در تمام این مدت انجمن اسلامی با كمال حسن نیت سعی كرد كه نهایت همكاریهای قانونی را با مسئولین انجام دهد تا بهانهای به دست سركوبگران ندهد. اما اینان به خوبی نشان دادند كه نیازی به بهانه ندارند. و امروزه كار به جایی رسیده كه ریاست انتصابی دانشگاه كه خود منتخب استادان نیست و «از بالا» و به زور بر این كرسی تكیه زده و تاكنون حتی یك بار هم حاضر نشده فریاد تظلمخواهی دانشجویان را بشنود و با درخواستهایشان پاسخ بگوید، هفتهی گذشته در سخنان خود تهدید كرد كه از این پس به این دانشجویان «اجازهی نفس كشیدن» هم نخواهد داد! و متأسفانه برعكس تمام وعدههای رنگارنگ مسئولان حكومتی كه به دست فراموشی سپرده میشوند، این تهدید با سرعت به اجرا درآمد و روز سه شنبه مسئولان دانشگاه بدون ارائهی هیچ گونه توضیحی از ورود «مرتضی اصلاحچی» دبیر انجمن اسلامی علامه به دانشگاه جلوگیری كردند.

ممنوع الورود شدن این یار دبستانی به دانشگاه در حالی صورت میگیرد كه طی روزهای گذشته به تعلیق او از تحصیل به مدت یك ترم بسنده نكرده بودند و شاهد احضار دوبارهاش به كمیتهی انضباطی و انتساب اتهامات واهی به وی بودیم. فشارهای امنیتی از این دست كه بر اعضای انجمن اسلامی وارد میشود مصداق عملی شدن وعدههای «سلب حق نفس كشیدن» است و از آغاز دور تازهای از فشار و سركوب حكایت میكند كه منحصر به دانشگاه علامه هم نیست و نمونههای آن را در دانشگاههای امیركبیر و تهران و زمزمههای «انقلاب فرهنگی دوم» طی روزهای گذشته شاهد بودیم.

انجمن اسلامی دانشكدههای ادبیات و زبانهای خارجی دانشگاه علامه ضمن محكوم كردن این رفتارهای مستبدانه و سركوبگرانه، به مسئولان دانشگاه هشدار میدهد كه با اجرای سیاستهای نابخردانه و تمامیتخواهانه فضای سیاه دهه 60 را دیگر بار به دانشگاه كه قرار بود مكانی پویا برای علم و سیاست باشد باز نگردانند و به شبپرستان زورمدار نیز میگوییم مطمئن باشید حتی با حذف انجمن اسلامی نخواهید توانست دانشجویان را بردهی حلقه به گوش خود كنید. زیرا دانشگاه هرگز لقمهی راحتی برای استبداد نبوده است.


انجمن اسلامی دانشكده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی

در سايه ترس و حجاب و دغدغه هاي فراموش شده

مونا فرامرزي - شهرزاد نيوز : اين روزها هر جا كه مي روي حرف حجاب است و برخوردهاي اخير نيروي انتظامي با بد حجابان. سن و جنسيت افراد مهم نيست و همه به نوعي خود را درگير اين طرح مي دانند وحرف آن در كنار تبليغات رسمي دولت همه جا زده مي شود.


با وجود اينكه از شدت برخوردها در خيابان هاي تهران كم شده ولي سايه اي از ترس همراه همه جوانان در حركت است. سايه اي كه واردارشان مي كند با ديدن اتومبيل پليس و يا زنان چادري، گره روسري را سفت تر كنند و يا اگر كوچه اي سر راه بود بي صدا بخزند در كوچه پس كوچه ها تا گرفتار نشوند. فشاري كه در خيابانها نامحسوس تر است بعد از گذشت چند روز بر شانه فروشندگان پوشاك، آرايشگران و البته رسانه ها افناده است. آنچنان كه ائمه جمعه تهران، قم، مشهد و ... نيز بطور جدي به نويسندگان مطبوعات هشدار دادند تا «براي هرزه ها مرثيه سرايي نكنند».

اما حالا و پس گذشت چند روز مردم چه مي پوشند؟ جوانان وحشت زده چه مي كنند؟ ... كافي است چند ساعت را در خيابان هاي تهران بگذراني و از خودشان بپرسي.

ميدان ونك و پاساژهاي آن از جمله مراكز مد و لباس تهران است. فروشگاه هاي اين ميدان به روزترين لباس ها را به نمايش مي گذارند و البته جاي مناسبي هستند براي وقت گذراني كه جوانان نام آن را "پاساژ گردي" گذاشته اند. ويترين فروشگاه ها به طرز محسوسي تغيير كرده و مانكن هاي زن همه گي روسري به سر دارند. لباس هاي مجلسي و عموما بي آستين اگر به تن مانكن ها باشد شال نازكي هم روي شانه مانكن را پوشانده تا بدن اين مجسمه ها هم ديده نمي شود. بگذريم كه گاه اساسا مدل لباس هم قابل تشخيص نيست.
گذشته از اين همه فروشگاه ها اعم از فروشگاه هاي پوشاك تا سوپر ماركت ها جمله اي را در سر در وردي خود نصب كرده اند كه مي گويد:"از پذيرفتن خانم هاي بدحجاب معذوريم" البته اين تابلو در تمام سطح شهر و در اماكن عمومي به چشم مي خورد.

فرجي صاحب يكي از لوكس ترين فروشگاه هاي ميدان ونك در باره آخرين اخطارها به فروشنده هاي پوشاك مي گويد:« از ما خواسته اند لختي مانكن ها را كاملا بپوشانيم، مانتوهاي كوتاه را جمع كنيم، كراوات ها را از ويترين برداريم و خب اين تابلو را هم بزنيم كه به مشتري ها مي گويد اگر حجابت را رعايت نكني حق نداري از من خريد كني» و مي خندد. با اينكه جو پاساژ به دليل داد و هوار دختري كه پليس به او اخطار داده متشنج است، اين فروشنده شاد است و همه گفت و گو را با خنده ادامه مي دهد:«هر سال از اول ارديبهشت شروع مي كنند و بعد يادشان مي رود تا سال بعد. من كه عادت كرده ام. اوايل عصباني مي شدم ولي الان وقتي مي بينم مردم مي آيند اينجا و لباس هايي را كه دوست دارند مي خرند و براي اين برنامه ها تره هم خرد نمي كنند خوشحال مي شوم. الان آن دختر دارد سر پليس هوار مي كشد. خب اين خيلي خوب است كه پليس جرئت ندارد توي گوش دختر بزند. ما مي ترسيديم و هنوز مي ترسيم اما جوان ها ديگر نمي ترسند »

پاساژ ساكت شده و ماموران دختر شاكي را با خود برده اند. همه با نگاهي كه انگار يك قهرمان را بدرقه مي كنند دختر را تا ماشين پليس همراهي مي كنند. چند دقيقه بعد همه چيز عادي شده.

مادر و دختر جواني مقابل فروشگاه لباس عروس به تماشا ايستاده اند. تماشاي عروس هاي بي دست و بي سري كه فروشنده ترجيح داده بيش از مانكن مدل لباس را به مشتري هايش نشان دهد و با يك شال و روسري مشتري را ميان انبوه تورها و پولك ها گيج نكند.

مادر كه زني 43 ساله است با اولين اشاره به موضوع حجاب شروع مي كند:« يكي از اين آقايان بپرسد مگر مشكل اين مردم مانتو و روسري است. دختر من بعد از عمري درس خواندن و كار كردن امروز از هزينه هاي مسكن و هزار قسط و قرضي كه براي تامين جهزيه كرده شب و روز ندارد. دامادم بدتر از او. حالا اگر چادر سر كند مشكل اش حل مي شود؟ خب خانه ارزان به مردم بدهند، كار بدهند بعد بيايند بگويند ما اينها را به شما داديم شما هم لباسي را كه ما مي گوييم بپوشيد»

طبقه سوم يكي از اين پاساژها به كافي شاپ هايي اختصاص دارد كه هر كدام مي توانند خلوتي باشند براي دست ها و چشم هاي مشتاق عشاقي كه پاساژگردي تنها عرصه عمومي موجه شان است براي در كنار هم بودن. بر خلاف هميشه و اين ساعت از عصر اين طبقه خالي است و كافه داران از سر بيكاري مشغول صحبت با هم اند.

محسن با ظاهري كه امروز جرم تلقي مي شود مي گويد:« چند روز است هيچكدام كاسبي نكرده ايم. مشتري هاي ما همه دختر و پسرهايي هستند كه اگر الان از خانه بيرون بيايند بايد شب را هم در كلانتري سر كنند. مردم مي ترسند. ما هم با ترس و لرز مي آييم بد نيست برويم استراحت اجباري. لابد نيروي انتظامي سر ماه اجاره مغازه و خرج مان را مي دهد.»

دختري كه با صداي من رو بر مي گرداند بي اختيار پيش از ديدنم روسري اش را جلو مي آورد. مي گويد:«باور كن با ترس و لرز آمده ام براي مهماني روز تولدم لباس بخرم. پدرم همين نزديكي پارك كرده كه زود با ماشين برگردم. برادرم را ديروز با تعهد آزاد كردند. فقط به خاطر مدل موهايش ديشب را گرفتار بوديم. اينجا هم پر مامور است و با اينكه لباس خاصي نپوشيدم اما مي ترسم. ديروز در كلانتري دخترهايي را ديدم كه از من ساده تر پوشيده بودند. نمي دانم چرا اينها باور نمي كنند كه ما هم خانواده داريم، به يك چيزهايي اعتقاد داريم و خودمان مي دانيم چطور لباس بپوشيم. »

دخترك وارد فروشگاه مي شود و ياد حرف يكي از اساتيد روزنامه نگاري مي افتم كه هشدارمان مي داد زياد درگير جنجال هايي كه به عمد راه مي افتد نشويم. نزديک سه هفته است "حجاب" نقل محافل شده و نام "معلمان"، "زنان"، " گراني مسكن"، "انرژي هسته اي"، "حمله آمريكا" و ... ديگر ورد زبانها نيست.
يكي از پليس هاي زن را مي بينم. نزديك مي روم و مثل اينكه يك جذامي را ديده باشد به كارت خبرنگاري ام اشاره مي كند و مي گويد بروم چون حق مصاحبه ندارد مگر دستور از "بالا" باشد. آخرين صدايي كه از پشت سر مي شنوم اين است: «روسري ات زيادي عقب رفته».